در گشت و گذارهای متفاوت خود، این بار مهمان دهکده «پلاک‌لی» (Pluckley) در کشور انگلستان هستیم، دهکده‌ای که شهرتی عجیب برای خود دست و پا کرده است. این مسئله باعث شده که برنامه‌های متعدد تلویزیونی که در ارتباط با پدیده‌های ترسناک، عجیب و ماورایی ساخته می‌شوند، حتما بازدید از این دهکده را نیز در دستور کار خود قرار دهند.
در سال ۱۹۸۹ نام این دهکده در کتاب رکوردهای گینس و به عنوان تسخیر شده‌ترین دهکده بریتانیا ثبت شد. در آن زمان دست کم حضور ۱۲ الی ۱۶ روح مختلف در این دهکده گزارش شده بود. هر چند این فهرست اکنون دیگر کمی قدیمی شده و نیاز به بازنگری دارد. به طوری که حتی به گمان عده‌ای، شاید شواهد موجود آن زمان پیرامون ادعای تسخیر شدگی دهکده پلاک‌لی، اندکی اغراق شده به نظر بیاید. به همین مناسبت بد نیست اندکی بیشتر با ارواح ساکن این دهکده و حال و هوای حاکم بر آن آشنا شویم.
چشم‌انداز و مناظر زیبای این منطقه یکی از جاذبه‌های معمول آن است که با دورنمایی از تپه‌های کم شیب و دشت‌های وسیع پوشیده شده است. این روستا که در منطقه‌ی «اشفورد» (Ashford) ناحیه «کنت» (Kent) واقع شده، از نظر کشاورزی نیز حائز اهمیت است. از سوی دیگر باید اشاره کرد که دهکده پلاک‌لی نمونه‌ای بارز از روستاهای انگلیسی با حال و هوای سنتی و قدیمی است. جایی که کلبه‌های زیبا و خوش منظره، یک اداره پست کوچک و جمع و جور، یک قصابی و یک کافه که همگی در اطراف خیابان اصلی و این گوشه و آن گوشه جا خوش کرده‌اند در کنار هم دهکده‌ای آرام و تماشایی را شکل داده‌اند. البته افسانه‌های محلی و داستان‌های خرافی در مورد موجودات عجیب دیگر بخشی است که هویت دهکده‌های این چنین را شکل می‌دهند که در پلاک‌لی این مسئله با حضور دست کم دوازده روح، حال و هوایی ترسناک و خاص به خود گرفته است.
این دهکده در شماری از برنامه‌های تلویزیونی مرتبط با دنیای ترس و وحشت نیز به نمایش درآمده که از آن جمله می‌توان به برنامه «تسخیر شده» و نیز افسانه‌های مرتبط با عالم ارواح اشاره کرد. پلاک‌لی حتی امروزه هم مورد توجه شکارچیان روح به ویژه افراد تازه‌کار این حوزه قرار دارد. در میان گزارش‌های معروف متعدد در مورد تسخیر شده بودن این دهکده، نام بانوی قرمز یا «بانوی درینگ» (Lady Dering) بیش از بقیه مورد توجه است که ظاهرا در قرن دوازدهم جان سپرده و جسدش در مقبره‌ای در کلیسا دهکده قرار دارد. همچنین روح یک راهب، یک دزد سرگردنه، یک معلم مدرسه، یک زن مسن و یک کولی که ظاهرا طی اتفاقی عجیب جان خود را از دست داده، از دیگر ارواح ساکن این دهکده هستند.
یکی از مالکان مهمانخانه‌های محلی در مورد این دهکده توضیحات جالب می‌دهد. این مهمانخانه در اصل یکی از خانه‌های روستایی سابق است و در خلال سالیان متمادی ارواح متعددی در آن مشاهده شده‌اند. یکی از قدیمی‌ترین بخش‌های این مزرعه در سال ۱۴۰۶ ساخته شده است، همچنین در این منطقه مجموعه‌ای از اصطبل‌ها و دیگر ساختمان‌های قدیمی نیز مشاهده می‌شود که قدمت‌شان به قرون شانزده تا هیجدهم بازمی‌گردد. همین مسئله باعث شده که شاهد حضور ارواح متعددی در این منطقه باشیم.
به عنوان مثال طبق توضیحات این مهمانخانه‌داری یکی از این ارواح روح فردی به نام «ادوارد برت» است، کشاورزی محلی که در قرن هیجدهم در این ناحیه زندگی می‌کرده است. ظاهرا او به خودش شلیک کرده و به زندگیش خاتمه داده است و آخرین کلماتش نیز خطاب به همسرش بوده است. کلماتی که حتی تا به امروز هنوز هم در اطراف این مزرعه و به صورت نجواگونه بارها و بارها تکرار شده و به گوش مردم محلی یا بازدیدکنندگان رسیده است.
دیگر روح ساکن این مزرعه مردی با یونیفورم ارتشی است که معمولا در مسیر پلکان منتهی به اتاق خواب زیرشیروانی مشاهده شده است. جایی که اکنون به صورت یک کافی شاپ دنج و راحت درآمده و پذیرای مشتریان است.
با این حال و علی‌رغم این داستان‌های ترسناک، برخی از بازدیدکنندگان از اقامت در این مهمانخانه لذت برده و می‌گویند اتفاقا اوقاتی خوش و بدور از نگرانی و استرس را گذرانده و شب هنگام نیز خواب راحتی را تجربه کردند.
با این وجود در کتاب راهنمایی که در مورد این دهکده نوشته شده، نویسنده «دنیس چمبرزم» اشاره می‌کند که دهکده پلاک‌لی تسخیر شده‌ترین دهکده در منطقه کنت است. در این کتاب اشاره شده دست کم دو روح کلیسای محلی «سنت نیکولاس» را به تسخیر خود درآورده‌اند، یکی همان بانوی قرمز معروف که گفته می‌شود اغلب در حیاط کلیسا پرسه می‌زند و دیگر «بانوی سفید» که که روحی ناآرام و بی‌قرار است و ظاهرا تمایل عجیبی دارد که بدون مزاحم و به تنهایی، این کلیسا را در تصرف کامل خود داشته باشد.
گورستان قدیمی کلیسا نیز در جای خود جاذبه‌ای ترسناک به شمار می‌رود. ردیف ردیف سنگ قبرهای قدیمی که به مرور زمان رو به فرسودگی رفته و در سایه‌سار درختان قدبرافراشته و در میان علف‌های بلندی که احاطه‌شان کرده‌اند، جا خوش کرده و پیر و پیرتر می‌شوند. از سوی دیگر در قسمت پشتی گورستان دروازه‌ای قدیمی رو به باغی مملو از درختان سیب گشوده می‌شود که شاخه‌های‌شان زیر بار میوه‌های درشت و خوش رنگ و لعاب کمر خم کرده‌اند. با این وجود فضای حاکم بر حیاط کلیسا، قبرستان و این باغ زیبا، اندکی سنگین، وهم‌آلود و البته ترسناک است.
به هر حال همانگونه که قبلا اشاره کردیم، این دهکده در کتاب رکوردهای گینس به عنوان مکانی تسخیر شده ثبت جهانی شده است. البته به نظر می‌رسد کارشناسان گینس مدت‌ها است که مکان‌های موجود در این فهرست را مورد بازنگری قرار نداده‌اند. یکی از دلایل این امر می‌تواند بررسی گزینه‌های بیشتر از کشورهایی در گوشه و کنار جهان باشد و مسئله دیگر این که شاید کارشناسان گینس بیشتر تمایل دارند به سراغ بررسی نمونه‌ها و رکوردهایی بروند که عینیت بیشتری داشته و بتوان به سهولت صحت و سقم آن‌ها را مورد تأیید قرار داد.
به هر حال با یا بدون دلیل، این دهکده اسم و رسمی در دنیای گردشگری وحشت پیدا کرده و دست کم به دلیل ثبت جهانی، مورد توجه عاشقان دنیای ترس و هیجان قرار گرفته است. از طرف دیگر همین مسئله دردسرهایی را هم برای ساکنان به وجود آورده به طوری که ظاهرا در مراسم هالووین در سال‌های گذشته، گروهی از ماجراجویان و شکارچیان ارواح بعد از تاریکی در گورستان جمع شده، آتش روشن کرده و دست به کارهایی زدند که زیاد به مذاق ساکنان محلی خوش نیامده است.
این دهکده هم می‌تواند مقصدی ایده‌آل برای ترسیدن و ترساندن باشد و هم می‌تواند جایی برای تماشایی به شکوفه نشستن درختان و رقص چمنزارها و در یک کلام زیبایی ناب و دلفریب طبیعت باشد، مقصدی مناسب برای ماجراجویان دنیای ترس و نیز جویندگان محیطی سرشار از زیبایی و آرامش.
