واقعیت آن است که موفقیت ترکیبی از هر دو اینهاست؛ البته با کمی چاشنی اضافه!
تعریف موفقیت تا حدودی عوامفریبانه به نظر میرسد؛ چرا که این تعریف به طرز تفکر افراد وابسته است. موفقیت از نظر برخی درآمد بالا و برخی دیگر زندگی آرام با سه هفته مرخصی با حقوق است؛ تا بتوان در این سه هفته زمانی را به خود اختصاص داد. در این میان عدهای نیز موفقیت را یافتن شغلی انفعالی با درآمد بالا میپندارند تا بیشتر بتوانند خوشگذرانی کنند.
تعریف شما از موفقیت چیست؟ ۱۱ مهارت زیر به شما کمک میکند تا سریعتر به آن دست یابید. با ما همراه باشید…
۱.تکرار افکار منفی را در ذهن خود متوقف کنید
اخیرا مقالهای در The New Yorker اذعان داشته ما زمانی که به گذشته فکر میکنیم، آن را آنطور که میخواهیم به یاد نمیآوریم. تصاویری که در ذهن مجسم میشوند، شبیه اکران یک فیلم قدیمی در ذهن نیست. در حقیقت با هر بار یادآوری یک موضوع، حافظه بر اساس نوع یادآوری ما تغییر میکند.
هرچه بیشتر افکار منفی را در ذهنتان تکرار کنید، بیشتر تجربه آنها را تمرین کرده و بیشتر به آنها باور پیدا میکنید. در نتیجه این اندیشه در شما شکل میگیرد که به اندازه کافی توانمند نبوده و هرگز موفق نخواهید شد.
راهکار آن است که به هنگام یادآوری اشتباهات گذاشته، با دوربین یادگیری به آنها نگاه کرده و آن لحظات را به عنوان لحظات رشد خود تلقی کنید.
۲. محیط مثبتی برای خود بسازید
موفقیت به میزان بالایی وابسته به محیط است و ما به اندازه کافی به این موضوع اهتمام نمیورزیم.
محل کار شما و محلی که بیشترین زمان خود را در آن سپری میکنید، بر روی دستاوردهایتان و احساستان درباره آنها تاثیر چشمگیری دارد. محیط مناسب به شما کمک میکند بیشتر با کار خود انس پیدا کرده و با اشتیاق آن را انجام دهید. محیط منفی اذت از کار و خلاقیت را از شما میگیرد.
این موضوع در ارتباط با منزلتان نیز صدق میکند؛ حتی به میزان بیشتر. چرا که منزلتان محلی است که نیروی خود را در پایان روز کاری در آن بازمییابید. پس تغییرات مثبتی در آن ایجاد کنید. به عنوان مثال، آشفتگیهای موجود در منزل را مرتب کرده و محیطی مناسب برای استراحت و احساس راحتی بیشتر فراهم کنید.
۳. به چراهای زندگیتان شفافتر پاسخ دهید
با چراها آغاز کنید. برای موفقیت در بازه طولانی بایستی بدانید چرا کاری را انجام میدهید. گاها چراها چندان واضح نبوده و باید با تعقیب حس کنجکاویتان به آنها برسید؛ اما اگر تنها به دنبال کسب پول، اعتبار یا موفق دیده شدن باشید، هرگز چرای خود را پیدا نخواهید کرد. این انگیزهها خیلی قابل تحمل نیستند!
چرای شما انگیزه درونی و هدف بزرگتر شماست؛ آنچه که حتی در شرایط دشوار شما را هدایت میکند. برای مردم آنچه انجام میدهید چندان مهم نیست؛ دلیل شما برای انجام آن مهم است. پیدا کردن چرای خود در انجام کارها زمان زیادی میطلبد. با این حال، در جستجوی آن باشید. یقینا خود را نشان خواهد داد!
۴. به ندای درونی خود گوش کنید؛ اما تایید گرفتن از عقلتان را فراموش نکنید!
بیشتر اوقات ما پاسخ صحیح را قبل از منطقمان تشخیص میدهیم؛ اما این بدان معنا نیست که تصمیمات خود را فقط بر پایه احساساتمان بگیریم. در واقع باید به بخش احساسی وجود خود بها دهیم.
منطق نیز تاحدودی در غریزه درونیتان نقش دارد. خرد شما بر پایه تجربیات ابتدایی شکل میگیرد و این توانایی مغز شماست که در تصمیمگیری، سرانجام هر تصمیم را بر اساس تجربیات قبلی پیشبینی کند. بهترین کاری که میتوان انجام داد آن است که به درون خود اعتماد کنید اما تایید گرفتن از عقلتان را فراموش نکنید!
مطمئن شوید که عاقلانه عمل میکنید؛ در عین حال، قدرت هدایت را از درون خود نگیرید.
۵. موفقیت خود را تجسم کنید
اصل تجسم در مورد هر چیزی صدق میکند؛ از ورزش حرفهای گرفته تا فعالیت شغلی. آنان که در اوج حرفه خود قرار دارند، بسیار از این تکنیک بهره جستهاند تا به بهترین خود برسند. به عبارت بهتر، برای کسب مهارت جدید یا القای تدریجی یک عادت، خود را درحال انجام آن تجسم کنید.
تجسم خود در آن زندگی که لایقش هستید و در حال انجام کارهای موردعلاقه خود، کلیدی برای موفقیت است. این بدان معنا نیست که تمام وقت خود را صرف رویاپردازی کنید؛ منظور آن که باید چشم خود را با چشم ذهن خود یکی کرده و سپس به سمت هدف پیش بروید!
۶. بیشتر از موعظه کردن، تمرین کنید!
هر کسی میتواند راجع به موفقیت صحبت کند؛ اما تلاش روزافزون برای آن دشوار است. برای موفق شدن در درجه اول باید در مهارتهای موردنیاز ماهر شده و به تلاش خود ایمان داشت.
باید هدف خود را بشناسید و آن را در چهارچوب ارزشها و باورهای خود دنبال کنید. در این صورت، هیچ چیز از اعتبار شما نخواهد کاست. به عبارت بهتر، بایستی میان گفتهها و اعمال شما تناسب برقرار باشد. پس آنچه را بیان کنید که قرار است انجام دهید، آن را دنبال کنید و از همه مهمتر به آن ایمان داشته باشید.
از حرکت به سمت هدف دست نکشید و دیگران را نیز به این کار تشویق کنید؛ یقینا به هدف خود خواهید رسید.
۷. ارتباط موثر برقرار کنید
مهارتهای ارتباطی یکی از بزرگترین عوامل تمایز بین خواهان دائمی موفقیت و کسانی است که آن را به دست میآورند. برقراری ارتباط موثر یک مهارت بوده و تمرین و سرمایهگذاری زیادی میطلبد. قبل از آن که بتوانید بر دیگران تاثیر بگذارید، باید در درجه اول بر خود تسلط یابید.
اوقات بیحوصلگی خود را شناخته و مدیریت احساسات منفی خود را یاد بگیرید. همچنین تشخیص این که چه زمانی بهتر است واکنش نشان داده و چه زمان سکوت کرد، از اهمیت بالایی برخوردار است. ارتباط هنر است و یادگرفتن نحوه صحیح آن به زمان نیاز دارد.
۸. به اهداف خود پایبند باشید
اگر نسبت به خود حس تعهد داشته باشید، یقینا تا انتها به مسیر ادامه خواهید داد.
بین انجام یک کار و تعهد به آن تفاوت بسیاری وجود دارد. برای موفقیت بایستی بر روی خود نسبت به اهداف سرمایهگذاری کرد. اینطور در نظر بگیرید که اگر شما نخواهید به رویای خود پایبند باشید، فرد دیگری این کار را خواهد کرد و هیچ چیز دردناکتر از این نیست که فرد دیگری را در قالب رویای خود تماشا کنید.
شاید سالها طول بکشد تا تعهد به چیزی را در معنای واقعی آن یاد بگیرید؛ اما از آنجا که مهارتی قابل تعمیم به تمامی اهداف است، یاد گرفتن آن کلید مهمی محسوب میشود. اگر بتوانید تعهد خود را نسبت به یک هدف به خود ثابت کنید، قطعا در حوزههای دیگر نیز خواهید توانست.
اما باید یک بار آن را تجربه کرده و تا انتها ادامه دهید تا معنای واقعی تعهد و دستیابی به موفقیت را درک کنید.
۹. هیچگاه خوشبینی را فراموش نکنید
خوشبینی و یادگیری بهرهوری حداکثر از منابع، بخشی از فرآیند موفقیت میباشد. بدون این دو مهم، در بهترین شرایط وضعیت شما رکودی بیش نیست. فرآیند پیشرفت، ساخت و بازسازی بخشی از مسیر موفقیت است که هرگز پایان نمییابد. پیوسته به دنبال راه پیشرفت بودن مهارت است؛
اما درست مثل هر چیز دیگری هرچه بیشتر تلاش کنید، بهترین آن را خواهید یافت. استراتژیهای جدید را امتحان کرده و روشهای متفاوتی را دنبال کنید. پیشروها خودشان مسیر زندگیشان را میسازند.
۱۰. مکرراً سوال بپرسید
هرگز نباید از یادگیری دست بکشید. ما با سوال کردن یاد میگیریم؛ نه با گفتن جوابهایی که میدانیم. پس هر چه بیشتر سوال کنیم، جوابهای بهتری پیدا میکنیم. بخشی از مسیر موفقیت، اختصاص دادن زمان برای راهنمایی گرفتن از دیگران است. این افراد معمولا بزرگتر از شما بوده و آنچه شما در طلب آن هستید،
قبلا به دست آوردهاند. سوال پرسیدن بسیار ارزشمند است. در ارتباط با شروع کنندگان مسیر، سوال پرسیدن ذهن آنان را شفافتر کرده و گزینههای زیادی پیش روی آنان قرار میدهد.
هر چه سوالات عمیقتری بپرسید، عاقلتر میشوید و در این فرایند یاد میگیرید که خود را بهتر درک کنید. این خودشناختی نهایتا حس اعتماد به نفس و خوشحالی بسیار خوبی به شما خواهد داد.
۱۱. در پایان روز بر آنچه که گذشته مرور داشته و آن را ارزیابی کنید
پریدن از چیزی به چیز دیگر در زندگی بدون در نظر گرفتن روابط میان آنها کار آسانی است؛ اما اگر میخواهید به موفقیت دست پیدا کنید، بایستی روزانه زمانی را به ارزیابی فعالیتهای خود اختصاص دهید. اختصاص ۵ دقیقه به این که کارهایتان خوب پیش رفته یا نه، آگاهی بسیاری به شما میبخشد.
ارزیابی چه روزانه باشد یا هفتگی یا ماهیانه و یا سالیانه، کلید پیشرفت است. یک قدم به عقب بردارید تا تصویر بزرگتری مشاهده کنید. با این کار تصمیمات بهتری میتوانید برای ادامه مسیر بگیرید.