شانزدهم مهر ماه روز کودک است. روزی که برای برخی از کودکان دنیا حال و هوای دیگری دارد و هر چیزی به غیر از کودکی در دنیای سرد و بی روح آن ها دیده می شود.
"کودکان کار" کودکانی که دنیای متفاوتی با سایر هم سن و سال های خود دارند و حال و هوای ثانیه به ثانیه زندگی، برایشان طور دیگری می گذرد. دنیای ساده و رنگارنگ کودکی آنها به سراسر سختی هایی تبدیل شده که شانه های کوچک و ناتوان کودکان کار، به اجبار با آن کنار آمده و بی تفاوتی برخی از مسئولان و نامهربانی بعضی از مردمان روزگار، بارشان را سنگین و سنگین تر می کند.
گسترش معضل کودکان کار، رشد آسیب های اجتماعی را به دنبال دارد
گسترش معضل «کودکان کار و خیابان» علاوه بر افزایش میزان آسیب های اجتماعی، مسأله بازماندگی کودکان از تحصیل و همچنین احتمال گرایش آنها به جرایم مختلفی چون اعتیاد و بزهکاری را در میان این کودکان افزایش می دهد.
بر اساس نظر کارشناسان و مسئولان حوزه رفاه و تعاون، بسیاری از افرادی که گرفتار معضلات و آسیبهای اجتماعی چون اعتیاد و کارتن خوابی می شوند، کسانی هستند که دوران کودکی خود را در خانواده ای نابسامان و با حضور سرپرستی ناموثر سپری کرده و یا به دلیل فقر حاکم بر شرایط اقتصادی خانواده، مجبور به کار در مشاغل سخت و کاذب بوده اند.
اشتغال به کارهایی چون دستفروشی، تکدی گری و جمع آوری ضایعات، کارگری در کوره های آجرپزی، کارگاه های تولیدی و در مجموع کارهایی که از توان کودکان کم سن و سال خارج است، تنها برخی از مشاغلی هستند که کودکان کار با وجود کم سن و سالی و علی رغم فعالیت صدها انجمن خیریه مدعی حمایت از حقوق کودکان، به انجام آن مشغول هستند.
سوء استفاده برخی از متخلفان در سایه ناکار آمدی اغلب مراکز فعال در حوزه حمایت از حقوق کودکان و پرداخت حداقل دستمزد، در ازای انجام مشاغل سخت به کودکان کار، در صدر اخبار روزانه بسیاری از رسانه ها قرار دارد. اخباری که گاهی موجی از دلسوزی و چرایی و توقف اشتغال به کار کودکان را به دنبال دارد و پس از مدت زمانی به فراموشی سپرده می شود.
برخی از مسئولان تحقق نیافتن حقوق کودکان از جمله حقوق آموزشی، سلامت و تغذیه ای را دلیل گسترش معضل کودکان کار و خیابان، افزایش فقر و نابرابری اقتصادی و نبود عدالت اجتماعی می دانند و در توجیه برطرف نشدن این نابرابری ها به فرافکنی کم کاری خود به دیگر نهادها می پردازند.
در شهری چون تهران، بیش از صدها کودک، روزانه به انجام کارهای سخت مشغولند و در موج فرافکنی مسئولان این حوزه غرق هستند. برخی از دستگاه ها به اجرای طرح های موقت و ناموفق در جمع آوری کودکان کار و خیابان دست می زنند و عدم موفقیت خود را به ناهماهنگی سایر مجموعه ها ربط می دهند.
به گفته یکی از اعضای شورای اسلامی شهر تهران در اجرای طرح جمع آوری کودکان کار و خیابان، بیش از 17 نهاد دارای مسئولیت هستند که بطور صریح می توان گفت در اجرای این طرح ها تنها 5 و یا در نهایت 6 دستگاه ایفای مسئولیت می کنند.
درد کودکان کار، با افزایش مراکز خیریه درمان نمی شود
سرنوشت تار و نامشخص کودکان کار به دست کسانی رقم می خورد که یا از مسئولیت خود شانه خالی می کنند و یا به نهادهایی چون مراکز خیریه ای سپرده می شود که هیچ گونه نظارت مستمری بر فعالیت آن ها حاکم نیست.
برخی از فعالین اجتماعی بر این باور هستند که افزایش هر روزه مراکز خیریه با هدف حمایت از کودکان کار گره ای از آینده نامفهوم این کودکان باز نمی کند بلکه بستر سوء استفاده از اعتماد مردم در اختصاص سرمایه های مادی و معنوی خود در جهت حمایت از حقوق کودکان کار و خیابان را برای سود جویان فراهم می کند.
نظارت مستمر بر کار خیریه های مردمی در حوزه کودکان کار و خیابان و همچنین انجام وظیفه هر یک از نهادهای مسئول، در این حوزه، شاید بتواند اوضاع در هم پیچیده این کودکان را بهبود ببخشد و شرایط تحقق حقوق حداقلی آن ها را فراهم کند.