خانوادهها نیز هفته پایانی شهریور، در تکاپوی خرید ملزومات مورد نیاز مدرسه هستند از کیف و کفش تا کتاب درسی؛ اما در این همهمه دانشآموزانی هستند که مهر برای آنها مهری ندارد و در این عرصه صرفاً نقش یک تماشاگر را ایفا میکنند.
کودکان کار، اتباع افغانستانی و خارجی، کودکان فاقد شناسنامه و مدارک هویتی، دانشآموزانی هستند که مهر برای آنها فصل شروع دوباره نیست.
بسیاری از کودکان واجب التعلیم به دلیل فقر اقتصادی خانواده و الزام آنها به کارگری و نداشتن برگههای هویتی (ایرانی یا غیرایرانی) از ثبتنام در مدارس بازمیمانند؛ در سالهای گذشته مدارس از این کودکان به دلیل نداشتن مدارک هویتی ثبتنام نمیکردند اما از دو سال گذشته با فرمان رهبر معظم انقلاب بحث تحصیل کودکان اتباع در مدارس به طور ویژهای پیگیری شد و مسیر ثبتنام آنها تسهیل شد و کودکان فاقد مدارک هویتی و اقامتی نیز توانستند از مدارس خودگران قدم به کلاسهای درس بگذارند.
اگر چه روند ثبتنام دانشآموزان اتباع در مدارس تسهیل شده است اما هنوز هم برخی از دانشآموزان (ایرانی یا غیرایرانی) از حق تحصیل محروم هستند،کودکان کار به دلیل فقر اقتصادی حاکم بر خانواده مدرسه را رها میکنند و بعضا به عنوان یک کالا در بین باندهای مافیایی خرید و فروش میشوند و از آن ها بهرهکشی ظالمانه میشود.
* 327 هزار کودک بازمانده از تحصیل فقط در تهران
سازمان بهزیستی نیز اخیراً جلسه مشترکی را با شهرداری تهران در بحث کودکان کار برگزار کرده است؛ آنگونه که انوشیروان محسنی بندپی میگوید: قرار است از ظرفیتهای سازمان بهزیستی و شهرداری تهران در راستای حمایت از کودکان کار و خیابان استفاده کنیم زیرا بر اساس آمار در سه ماه نخست امسال در شهر تهران حدود 327 هزار کودک بازمانده از تحصیل در بین کودکان کار و خیابان شناسایی شدند که باید آنان به تحصیل بازگشته و حمایتهای لازم از آنان صورت گیرد. متاسفانه بسیاری از خانوادهها به دلیل مسائل و مشکلات مالی انگیزهای برای ثبتنام کودکانشان در مدرسه ندارند و به همین دلیل امکان ادامه تحصیل از کودکان برخی خانوادههای نیازمند سلب میشود.
* ماجرای یک کودک و حسرت حضور در مدرسه
بندپی معتقد است که 327 هزار کودک در پایتخت به دلیل فقر اقتصادی خانواده، درس و مدرسه را رها کرده و مشغول کار هستند؛ جعفر یکی از همین دانشآموزان است که در یکی از محلات پایتخت بر روی چرخ دستیاش سبزی میفروشد.
پسربچهای حدوداً 10 ساله که از کودک دیگری که همراه مادرش برای خرید سبزی آمده است، میپرسد، مدرسه میروی؟ و وقتی جواب مثبت کودک را میشنود با حسرت میگوید؛ خوش به حالت...
جعفر میگوید: مدرسه از ما ثبتنام نمیکند چون افغانستانی هستم اما خیلی دوست دارم در کنار کار کردن به مدرسه هم بروم.
علی انصاری دبیر بنیاد تبسم که در بحث حمایت از تحصیل دانشآموزان افغانستانی فعالیت میکند، مهمترین مانع در مسیر تحصیل این دانشآموزان را مسائل مالی میداند؛ بیشتر خانوادههای افغانستانی از اقشار ضعیف جامعه هستند که در برابر درخواست مدارس برای دریافت پول مانع از تحصیل فرزندشان میشوند.
* مسائل مالی مهمترین مانع تحصیل افغانستانیها
انصاری که خود از اتباع افغانستانی است، میگوید: برخی مدیران مدارس با وجود اعلام مسئولان آموزشوپرورش مبنی بر عدم دریافت شهریه از اتباع افغانستانی هنگام ثبتنام، از آنها پول طلب میکنند و میگویند باید پول بدهید تا ثبتنام کنیم. آموزشوپرورش نیز نظارت کافی را ندارند و حتی برخی گزارشهای ثبت شده در بخش پاسخگویی به شکایات را پیگیری نمیکنند.
البته با دستور رهبر معظم انقلاب مبنی بر ثبتنام تمام دانشآموزان در مدارس، روند ثبتنام دانشآموزان افغانستانی فاقد مدارک هویتی افزایش یافته است و در این رابطه همکاریهای لازم انجام میشود و صحبتهای خانوادههای افغان نیز این مسئله را تأیید میکند و از کاهش آمار مدارس خودگردان خبر میدهند.
* مشکلات پیش روی برخی خانوادههای افغانستانی برای ثبتنام در مدارس
مادری افغانستانی که فرزندش در مدارس ایران تحصیل میکند، میگوید: در بحث ثبتنام دانشآموزان افغانستانی اوضاع نسبت به قبل بسیار بهتر شده است اما مهلت تعیین شده برای ثبتنام با توجه به ضرورت دریافت کارت حمایت تحصیلی، کوتاه است به همین دلیل برخی دانشآموزان از مدرسه بازمیمانند همچنین خانوادههایی نیز حاشیهنشین هستند و از زمان ثبتنام مطلع نمیشوند. مدارسی نیز میگویند ظرفیت برای ثبتنام تکمیل شده است و دانشآموزان را به مدارس دیگر ارجاع میدهند که گاه این مدارس غیردولتی هستند.باید توجه داشت که بسیاری از خانوادهها چند فرزند دارند و نمیتوانند شهریه همه فرزندانشان را تأمین کنند و در بهترین حالت باز هم به مدارس خودگردان روی میآورند.
* 370 هزار دانشآموز افغانی و خارجی از مهر جا نماندند
تابستان امسال بحث حمایت از حق تحصیل کودکان به کمپین «از مهر جانمانند» تبدیل شده است و در این رابطه سید محمد بطحایی وزیر آموزشوپرورش گفته است: به قولم عمل کردم. 370هزار دانشآموز افغانی و خارجی از مهر جا نماندند. درتلاشیم آنهایی که نتوانستهاند مدارک برسانند هم جانمانند.
* 80 تا 90 هزار دانشآموز هنوز ثبتنام نکردهاند
بطحایی همچنین گفته است: پیش بینی میکنیم چیزی حدود 80 تا 90 هزار نفر هنوز ثبتنام نکردهاند و پیگیر آنها هم هستیم تا اگر موانعی پیش پای آنها وجود دارد، برداریم تا آنها هم بتوانند تا مهرماه ثبتنام را انجام دهند و با سایر بچهها تحصیل را شروع کنند؛ تعداد دیگری ازاین افراد هم هستند که نتوانستهاند گواهی حمایت تحصیلی را بگیرند؛ امیدواریم در دو، سه روز آینده یک راه حل موقتی را برای ثبتنامشان پیدا کنیم.
تلاشهای صورت گرفته برای فراهم کردن شرایط تحصیل کودکان افغانستانی در مدارس قابل تحسین است اما باید توجه داشت که دریافت پول برای ثبتنام از آنها میتواند باعث انصراف خانوادهها از تحصیل فرزندشان شود.
از سوی دیگر در شهر تهران هنوز 327 هزار کودک کار از تحصیل بازماندهاند که آموزشوپرورش شهر تهران در شناسایی و جذب آنها موفق نبوده است و سازمانهای مردم نهاد از جمله تشکلهای دانشجویی و جمعیت امام علی (ع) در بحث آموزش کودکان کار و بازمانده از تحصیل آستینها را بالا زدهاند و در برخی موارد موفق شدهاند، کارفرمایان را برای آموزش کودکان کار همراه کنند تا اجازه دهند این کودکان ساعاتی از زمان روز را برای آموزش بیایند.
دو مدرسه کودکان کار با عنوان صبح رویش در شهر تهران مشغول به فعالیت است، محمدحسن داوودی مدیر مجتمع صبح رویش در رابطه با فعالیت این مدارس میگوید: از سال 93 کار مطالعاتی خودمان را برای کمک به کودکان کار تهران شروع کردیم، به این نتیجه رسیدیم شاید مدرسه و کار آموزشی مهمترین بخش باشد. در حال حاضر چهار مرکز آموزشی داریم از جمله دبستان دخترانه با 196 دانشآموز، دبستان پسرانه با حدود 230 دانشآموز، مدرسه متوسطه،خانه کودک و پروژههای دیگر که قرار است راهاندازی شود.
وی بیان میکند: موسسه صبح رویش را افراد حقیقی و کاملا مستقل پوشش دادند، مجموعه ما پولدار نیست حتی به یاد دارم روزهای اول با پولهای توی جیب خودمان کار را شروع کردیم حتی وام هم گرفتیم. حدود 90 درصد کودکان با خانواده زندگی میکنند اما خانوادهها مشکلاتی دارند که باعث میشود بچهها کار کنند، البته این نانآوران کوچک قهرمان هستند.
کودکان کار کودکی نکردند و حالا در فصل کودکی، مرد شدهاند. سالهاست از کودکان کار و حق تحصیل آنها میگوییم اما در پایتخت که جمعیت زیادی از این کودکان ساکن هستند، اقدامی جدی از سوی آموزشوپرورش برای جذب آنها در مدارس صورت نگرفته است.
این کودکان با توجه به نیاز مالی خانوادههایشان باید کار کنند اما میتوان با طراحی روشهای منعطف و از طریق همراهی با سازمانهای مردم نهاد بحث تحصیل این کودکان را پیگیری کرد اما حق تحصیل کودکان کار هنوز چندان جدی تلقی نمیشود او تا چه زمانی قرار است کودکی و آینده آنها در دنیای کار تباه شود.