برگزاری جشن تولد برای سگ‌های خانگی

شاید حال و هوای امروز مصداق خوبی برای ضرب المثل قدیمی‌تر‌ها باشد. چو فردا شد فکر فردا کنیم...

حکایت آدم‌های این زمانه همانند ریزگرد‌های معلق در هوا است که در تلاطم تأثیرات جوی مسبب یک جنجال بزرگ در موجودیت زندگی هستند. بی هویتی و بی تعهدی نسبت به آنچه در انتظار آیندگان است بشر را در بی اطلاعی کامل وارد فرهنگ بیگانه می‌کند و زندگی را به خس خس آلودگی فرهنگی می‌اندازد.

 شروع جریانات روشنفکرانه در ایران

شما هم دعوت هستید/ جشن تولد سالی، پسرم

ماجرا از جایی شروع می‌شود که ر‌هایی از قید و بند‌های مرسوم معنای آزادی و روشنفکری به خود می‌گیرد و دست و پای نسل‌های تباه شده را در باتلاق کشنده تهاجمات فرهنگی می‌بندد و اینک فرو می‌رود میراث هزار ساله ایران و جنگ‌های اعتقادی در پس اسم‌های سالی، پاپی و ... که بر فرزند خواندگان امروزی گذاشته شده است.

شکسته شدن چارچوب خانواده‌ها، زیرپا گذاشتن ارزش موجودیت یک ملت، بی مهری و در نهایت تنهایی حاصل از متفاوت بودن در زندگی خط و مشی جدیدی را وارد بطن جامعه می‌کند.

دوستی‌ها و رفاقت‌های روشنفکرانه امروزی همچون سونامی فرهنگی غنی را خفه کرده است و جامعه انسانی را به جامعه‌ای حیوان مدار تبدیل می‌کند. صمیمت‌ها زمانی آغاز شد که وفاداری و وابستگی به تامین غذا برای حیوانات به هم‌خانگی و حس فرزندی رسید.

کم کم بشر از صفحه خاطرات خصوصی و عکس‌های خانوادگی حذف و حیوانات از کوچه و بازار به داخل خانه و کاناپه رسیدند، اما این آرمان‌ها به هم سفره شدن و سرگرمی محدود نشد. با ثبت شناسنامه‌ای سگ و گربه اصالت‌ها به منصه وجود رسید و حیوانات را به انسان پیوند رسید.محافل جشن و شادی هم ثمره این پیوند گلخانه‌ای است.

 شما هم دعوت هستید/ جشن تولد سالی، پسرم 

برگزاری جشن تولد، تهیه کارت‌های دعوت عجیب و غریب، تدارک یک مراسم لاکچری، برگزاری مراسم ختم، گذاشتن سنگ قبر بر تن بیجان سگ و گربه در فضای مجازی به یک مدل تبدیل شده است و مخاطبان زیادی را به این امر ترغیب می‌کند در حالی که سور و سات این گونه مراسمات جور می‌شود انگیزه و نگهداری سگ و گربه در بین گروه همسالان به یک آرمان گرایش پیدا می‌کند و پای این ماجرا را به خانواده‌ها با هر اعتقادی باز کرده است.

خدشه دار شدن فرهنگ اصیل ایرانی در نگاه آسیب شناسان اجتماعی نیز رنگ و بویی از غرب زدگی را به خود گرفته است که سنت را به زیر رادیکالی از بی هویتی می‌رساند.

جعفربای، آسیب شناس اجتماعی در این رابطه می گوید: در کشور ما به اندازه نیاز مناسبت برای شاد بودن مردم وجود دارد. اما هم شناخت هویت، دوری از فرهنگ ایران و ابتلای جامعه به ولنگاری مصداق افزایش حیوان پروری و برگزاری مراسمات برای آن‌ها شده است.

تاریخ، آداب و رسوم و سنت‌های رایج در کشور تحت دو عامل فرهنگ اسلامی و فرهنگ غنی ایرانی شکل می‌گیرد که در پی آن باید‌ها و نباید‌های فرهنگی، اعتقادی مشخص می‌شود.

این آسیب شناس اجتماعی ورود فرهنگ‌های غلط به رسوم ایرانیان را ناشی از اقتباس مردم از جامعه غربی می‌داند که تحت تأثیر متلاشی شدن کانون خانواده‌ها و سرگردانی و تنهایی افراد، حیوانات جایگاه خوبی پیدا کرده‌اند، اما برگزاری جشن‌های تولدی برای سگ و گربه از جمله نتایج افراطی گری در برابر فرهنگ غربی است که متاسفانه ایرانیان را به ابداع مراسماتی، چون ختم، یادبود و ... وادار می‌کند.

در شرایطی که کانون خانواده‌های ایرانی تحت تاثیر غرب به ولنگاری می‌رسد بنیان خانواده غربی در حال مستحکم‌تر شدن است و مردم مسیر پایبندی به آن را در پیش می‌گیرند.

او به جایگاه سگ در خانواده اشاره می‌کند که در چارچوب فرهنگ ما این حیوان وظیفه حراست و نگهبانی از خانه را بر عهده دارد، اما امروزه نقش فرزندخواندگی را درخانواده ایفا می‌کند و به بهانه‌ای برای ارضاء مهربانی تلقی می‌شود.

دوری از فرهنگ، و افراط در شبیه سازی نسبت به خواسته‌های غیر منطقی چرخه زندگی طبیعی را بر هم زد و جوانان را با بیگانگی ونسبت به خود و خانواده مداری رو به رو کرد.

در بسیاری از موارد این افراد تحت تاثیر کسب محبوبیت در گروه همسالان، تظاهر به علاقه به سگ و گربه می‌کنند و با نقش آفرینی محبوبیت دلخواه خود را کسب می‌نمایند همچنین عدم توانایی در تربیت فرزندان و مشاهده ناکارآمدی دراین روند انگیزه فرزند آوری را در خانواده‌ها کاهش و پیروی از رسوم غیر معمول را باب کرده است علاوه بر جشن‌های تولد برگزاری مراسم ختم، خاکسپاری و گذاشتن سنگ قبر بر مزار سگ و گربه این فرهنگ غنی را متلاشی کرده است و اهمیت و ارزش وجود این حیوانات را به پای ارزش آدمی رسانده است و اصالت سنت‌ها را مخدوش کرده است. تغییر در اصالت، هویت و سنت افراد را در فضای مجازی دچار اپیدمی تغییرات هویتی با هر سن و اعتقادی کرده است این رویکرد تحت تاثیر تهاجمات فرهنگی در ایران رشد کرده و جوانان ما بی اطلاع از ضربه‌های وارد شده به هویت خود از آن تبعیت می‌کنند این در حالی است که نباید فراموش کنیم همانطور که یک فضای محجازی می‌تواند مخرب باشد از جوانبی دیگر نیز مفید تلقی می‌شود.

یک دستی و هماهنگی بین نهاد‌های فرهنگی و دوری از روند‌های زیگزاگی حاکم بر آن‌ها مسیر مشخصی را بر الگوبرداری جوانان مشخصی می‌کند بنابر این باید ایده‌های قدیمی و کهن ایرانی را با ذائقه جوانان به روز کرد و با خلاقیت در آن تمدن چندین هزارساله را از منجلاب غربزدگی نجات داد.

برگزاری مراسم‌های غیر متعارف برای حیوانات نه تنها حس روشنفکرانه و لاکچری وار را به جامعه تزریق نمی‌کند بلکه ریشه‌های تمدن ایرانی را سست و به زوال می‌کشاند و جوانان را معلق در بی هویتی به آینده می‌سپارد.
اینجاست که تعبیر می‌شود خود کرده را تدبیر نیست...