این روزها صحنهای که بارها در خیابان میبینیم، کودکانی هستند که در سطلهای فلزی زباله تا کمر خم شدهاند و یا کیسههای بزرگ زباله را به سختی بر دوش میکشند. کاری که نهتنها خلاف قانون است بلکه سلامت کودکان را بهطور جدی تهدید میکند.
فعالان حقوق کودک میگویند که در پشت پرده کار کودکان در جمعآوری زباله پول حرف اول را میزند. کودکانی که توسط پیمانکاران شهرداری استثمار میشوند تا با جمعآوری زباله، این طلای کثیف، جیب آنها پر کنند.
پیمانکاران شهرداری با شرکت و سپس برندهشدن در مزایدۀ تفکیک زباله در مناطق مختلف تهران، با یکی از گاراژهای خصوصی حاشیه شهر که در همین زمینه فعال است وارد معامله میشوند. پیمانکاران در ازاء هر یک نفری که در این گاراژها کار کند، ٨٠٠هزار تومان از صاحب گاراژ دریافت میکنند. آنها به این ترتیب صاحب تمام زبالههای منطقهای میشوند که در مزایده شهرداری برنده شدهاند!
و اما کودکانی که بابت کار هر یک از آنها گارژدار مبلغ 800هزار تومان به پیمانکار میپردازد، ماهیانه تنها 300هزار تومان دریافت میکنند.
کنوانسیون حقوق کودک شهرداری را بهطور مستقیم مقصر اصلی این فرآیند غیرانسانی میداند. چراکه قرارداد تنظیمشده بین شهرداری و پیمانکاران در کل روند تفکیک زباله، از جمعآوری تا زمانی که زبالهها به مکان صنعتی بازیافتی میرسند، یک قرارداد علنی و رسمی است. علاوه بر آن تمام گاراژها و سولههایی که دپوی زباله محسوب میشوند و کودکانی که این گاراژها را پر میکنند علنی و آشکارند.
اما این روایت تلخ تنها به کار فیزیکی سنگین کودکان محدود نمیشود. بسیاری از این کودکان شبها در همان گاراژهای جمعآوری زباله میخوابند و همانجا غذا میخورند. این گاراژها بهشدت آلوده هستند و انواع و اقسام ویروسها و عفونتها را درخود جای دادهاند.
داشتن دستکش و ماسک آرزوی این کودکان کار است. بررسیها نشان میدهد که حدود ٧٠درصد از این کودکان، بدون دستکش کار میکنند.
آنها زبالهها را به دوش میکشند و به درد استخوان دچار میشوند چراکه از ترس برخورد مأموران شهرداری جرأت استفاده از چرخ دستی را ندارند. علاوه بر این درد، ایدز، هپاتیت، وبا، سل، گال و انواع و اقسام بیماریهای حاد پوستی به این کودکان غلبه میکنند.
57 درصد از کودکان زبالهگرد مقیم گاراژهای دپوی زباله هستند، آنها در میان زبالههای شهری و دپوهای زباله که اقامتگاهشان است با موشها دمخور هستند.
موش عامل بروز بیش از ۳۵ بیماری خطرناک در انسان است. روی بدن موش، کک، کنه، شپش و … زندگی میکند و پس از مرگ موشها، این جانوران کوچک به سراغ انسان میآیند و روی بدن انسان خونخواری میکنند و از این طریق او را بیمار میکنند. از طرف دیگر ادرار و مدفوع موش بهشدت آلودهکنندۀ محیط زندگی انسان است. موشها برحسب عادت رفتاری، بیشتر مواقع مسیرهای حرکت خود را با ادرار خود علامتگذاری میکنند که همین مسئله باعث انتقال بسیاری از عوامل بیماریزا به انسان میشود.
بعضی از بیمارهایی که از طریق موش به انسان منتقل میشود و جان کودکان جمعکنندۀ زباله را تهدید میکنند عبارتند از:
*هاری (Rabies) که یک بیماری ویروسی است و از طریق گازگرفتگی در بدن ایجاد میشود.
*طاعون که به آن مرگ سیاه نیز میگویند و از طریق گزش ککهایی که از خون موش آلوده تغذیه کردهاند به انسان منتقل میشود.
*لپتوسپیروزاین یا یرقان خونریزیدهنده که باعث تب، خونریزی، دردناک شدن کبد، دردهای شکمی، خشک شدن و ریزش پوست میشود.
*سالمونلوزیز یا حصبه که از طریق آلودهشدن غذا به ادرار و مدفوع موش بروز میکند.
*یرسینیوزیزاین، بیماریای است که از طریق آلوده شدن موادغذایی به ادرار و فضولات موش ایجاد شده و موجب بروز آپاندیسیت و بزرگ شدن رودهها میشود.
*تیفوسدر که باعث بروز خونریزی در ششها و سینه پهلو و در نهایت مرگ فرد مبتلا میشود.
*توکسوپلاسموزیز، که انتقال این بیماری بیشتر از طریق مدفوع گربه به انسان صورت میگیرد اما اخیراً انتقال آن از طریق موش هم مشاهده شده است. این بیماری میتواند موجب کوری مادرزادی نوزاد شود.
*تب راجعه، که یک بیماری عفونی است و از علائم عمده آن حملات متناوب تب و ایجاد مسمومیت خونی است.
*تولارمیمخزن، که بیماری موش است و علائم آن تب، سردرد، درد دست و پا، کمردرد، ضعف عمومی، استفراغ و بزرگ شدن کبد و طحال است.
و...
علاوه بر این بیماریهای حاد و کشنده، آتشسوزی انبارهای زباله و تصادفات شهری در شب نیز جان این کودکان را تهدید میکند. آمار مرگ این کودکان زبالهگرد بسیار بالاست اما به دلیل آنکه اغلب هیچ هویتی هم ندارند، کسی از آن باخبر نمیشود و این تراژدی ادامه پیدا میکند.