روزهای اول که یک زوج با همدیگر آشنا میشوند، قلب شان را تمام و کمال به طرف مقابلشان میدهند و همه توجه و فکرشان او میشود. اما مشخص نیست که چرا به مرور و با گذشت زمان چرا این عشق و علاقه کمرنگ میشود و آخر به جایی میرسد که یکی از زوجین یا هر دو به هم خیانت میکنند. دیگر بخشی از قلبشان مال نفر دیگری است و با نفر دیگر حالشان خوب است. دیگر عشق را از شخص دیگری مطالبه میکنند و میخواهند نیازهایشان را با نفر دیگری برطرف کنند.
تنوع طلبی، بی توجهی طرف مقابل، از بین رفتن عشق، بی احترامی و سرکوفت زدن، تهمت یا دعوا؛ مشخص نیست که چه عاملی بیشتر از همه باعث رشد خیانت در جامعه شده است؟ موضوعی که خانوادهها را درگیر خود کرده یا ممکن است روزی زندگیشان را درگیر کند.
به همین منظور با دکتر سیدهادی معتمدی، روانپزشک و آسیب شناس اجتماعی به گفتگو نشستهایم که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
برخی از کارشناسان آمارهای عجیبی در خصوص خیانت مطرح میکنند مثلا ه حدود ۹۰ درصد آقایان به خانم هایشان خیانت میکنند را مطرح کرده است. این آمار درست است؟
آمار دادن امر حیاتی و حساسی است و یکی از مهمترین مشکلات ما این است که هر کسی با توجه به مشاهدات خود آمار میدهد.
باید گفت که آمارها بر اساس مقیاسهای کوچک، در محلهای خاص هیچ گونه ارزش علمی ندارد و پرداختن به آن وقت تلف کردن است. هر کسی که آماری ارائه میکند باید شهر مورد بررسی، سن، افراد و چنین مواردی را به طور دقیق ذکر کند یا در یک سایت و نشریه رسمی در ایران و یا خارج چاپ کرده باشد که قابل بحث و پیگیری باشد.
خیانت، مسئلهای است که همه افراد در مورد آن گزارشدهی درستی نمیکنند و به هیچ عنوان شما نمیتوانید از افراد بپرسید که آیا شما خیانت میکنید یا نه و جز آسیبهایی است که آمار آن نه کم و نه زیاد قابل استناد نیست. همچنین باید مشخص شود که خیانت در چه حد؟ ارتباطاتی که در تلگرام و شبکههای مجازی وجود دارد؟ یا خیانت کلامی و یا حتی خیانت جنسی؟
با توجه به اینکه اکثر خانوادههای ایرانی ارتباطات در شبکههای اجتماعی به صورت مخفیانه را نیز خیانت میدانند یا تماس تلفنی با جنس مخالف و زدن حرفهای نامتعارف را نیز جز همین دسته میشمارند. به نظر شما خیانت در جامعه ما بیشتر نشده و شیوع پیدا نکرده است؟
در جامعه ما ممکن است که خیانت شیوع پیدا کرده باشد. اما تعریفی که برای خیانت در جهان میشود این است که زن یا شوهر متوجه شود که همسر خود رابطه جنسی با فرد دیگری را به رابطه جنسی با او ترجیح میدهد. البته که نوع روابط در شبکههای اجتماعی را هم روابط ناهنجار مینامیم؛ بنابراین آنها هم باید مورد بررسی قرار گیرد. زیرا که ریشهای برای ارتباطات نزدیکتر و زمینه ساز خیانت جنسی است.
همه علتهایی که زمینهساز خیانت میشود
چرا خیانت میکنند؟ باور عامه بر این است که مردان تنوع طلب هستند و خیلی اتفاق میافتد که بعد از مدتی همسرشان برایشان تکراری میشود و این مسئله را عامل خیانت میدانند.
تنوع طلبی مردان یک دلیل است، اما به غیر از آن عوامل متعددی وجود دارد که باعث ایجاد خیانت میشود. اول انتخاب اولیه و نامناسب همسر است. دوم عدم وجود رابطه گرم و صمیمانه در خانه با همسر و وقت نگذاشتن برای یکدیگر است؛ فرصت نداشتن برای هم میتواند موجب از بین رفتن رابطه شود. سومین مسئله افرادی هستند که هدفی برای ازدواج ندارند بنابراین بعد از ازدواج میفهمند که معیارهای دیگری برای ازدواج داشته اند که آنها را در همسرشان نمییابند؛ بنابراین این مسئله موجب دلزدگی میشود. عامل دیگر، عدم رفع نیازهای جنسی و عاطفی است که گاهی در بین زوجین مشاهد میشود؛ و متاسفانه آن چیزی که ما بیشتر در بین مراجعه کنندگان میبینیم همین مورد است. خیلی مواقع روابط جنسی افراد ساده و معمولی است، تنوع برای خود ایجاد نمیکنند، این تنوع الزاما به معنی ناهنجار در روابط نیست. ممکن است تنوع در محیط خانه، رنگ خانه، رنگ لباس، نوع گفتار و نگاه به مسائل این چنین باشد که موجب میشود فرد ارضا نشود و در نهایت موجب سردی شود. یکی دیگر از علل خیانت نپذیرفتن تغییرات طرف مقابل در طول زندگی است. مثل وقتی ما با فرد الف. ازدواج میکنیم، او را با ویژگیهای خاصی انتخاب کرده ایم، اما ممکن است ویژگی او عوض شود؛ چاق باشد و لاغر شود، خوش اخلاق باشد و بداخلاق شود، پولدار باشد و بیپول شود، مجروح شود، بیماری بگیرد. آنوقت ممکن است که نتوانیم شرایط جدید را تحمل کنیم؛ و بگوییم ما آن شخص را دوست داشتیم، ولی این فرد که همان فرد قبلی نیست.
چرا خیانت میکنند؟ باور عامه بر این است که مردان تنوع طلب هستند و خیلی اتفاق میافتد که بعد از مدتی همسرشان برایشان تکراری میشود و این مسئله را عامل خیانت میدانند.
تنوع طلبی مردان یک دلیل است، اما به غیر از آن عوامل متعددی وجود دارد که باعث ایجاد خیانت میشود. اول انتخاب اولیه و نامناسب همسر است. دوم عدم وجود رابطه گرم و صمیمانه در خانه با همسر و وقت نگذاشتن برای یکدیگر است؛ فرصت نداشتن برای هم میتواند موجب از بین رفتن رابطه شود. سومین مسئله افرادی هستند که هدفی برای ازدواج ندارند بنابراین بعد از ازدواج میفهمند که معیارهای دیگری برای ازدواج داشته اند که آنها را در همسرشان نمییابند؛ بنابراین این مسئله موجب دلزدگی میشود. عامل دیگر، عدم رفع نیازهای جنسی و عاطفی است که گاهی در بین زوجین مشاهد میشود؛ و متاسفانه آن چیزی که ما بیشتر در بین مراجعه کنندگان میبینیم همین مورد است. خیلی مواقع روابط جنسی افراد ساده و معمولی است، تنوع برای خود ایجاد نمیکنند، این تنوع الزاما به معنی ناهنجار در روابط نیست. ممکن است تنوع در محیط خانه، رنگ خانه، رنگ لباس، نوع گفتار و نگاه به مسائل این چنین باشد که موجب میشود فرد ارضا نشود و در نهایت موجب سردی شود. یکی دیگر از علل خیانت نپذیرفتن تغییرات طرف مقابل در طول زندگی است. مثل وقتی ما با فرد الف. ازدواج میکنیم، او را با ویژگیهای خاصی انتخاب کرده ایم، اما ممکن است ویژگی او عوض شود؛ چاق باشد و لاغر شود، خوش اخلاق باشد و بداخلاق شود، پولدار باشد و بیپول شود، مجروح شود، بیماری بگیرد. آنوقت ممکن است که نتوانیم شرایط جدید را تحمل کنیم؛ و بگوییم ما آن شخص را دوست داشتیم، ولی این فرد که همان فرد قبلی نیست.
دیگر اینکه فرد احساس آرامش و آسایش در خانه نداشته باشد. همدل نداشت باشد و به دنبال یک همدل در محیطی خارج از خانه باشد که ابتدا با همجنس و یا حتی ممکن است به غیر همجنس روی بیاورد و البته ان مهارت استفاده از هر وسیلهای من جمله استفاده از شبکه مجازی از نکاتی است که باید خیلی به آن توجه شود.
بحث مشکلات اقتصادی، زیاده خواهی همسر، عدم رسیدن به خواستههای اولیه از طرفین و چند شغله بودن زن یا مرد و نداشتن فرصت کافی برای یک دیگر، بدبینی مداوم، تهمت، عدم توجه و احترام به خانواده همسر، عدم توجه به مناسبتها، عدم رفع احساسات، پسزدنهای مداوم از یک طرف، بددهنی، عدم توجه به زیبایی و سلامت، بوی بد دهن که ممکن است ساده بهنظر برسد، اما شخص را به سمت خیانت میکشاند. حتی گاهی نبود بچه باعث میشود که این خلا تبدیل به خیانت شود.
مهمترین عامل برای خیانت در جامعه ما کدام مورد است؟
اصلیترین عامل طلاق، ریشه در رابطه جنسی دارد و بر اساس آمار منتشر شده عامل ۳۰ تا ۳۳ درصد جداییها بوده است. از طرفی عشق و ابراز علاقه به همسر ایجاد میل و انگیزه میکند و رفتارهای ناهنجار انسانی را تعدیل میکند؛ بنابراین وقتی عشق و علاقه از بین برود آن وقت زوجین رو به روز از یکدیگر فاصله میگیرند.
عشق مانند گل است و باید به آن توجه شود تا خشک نشود
عشق مانند یک گل است که اگر آبیاری نشود خشک میشود؛ بنابراین به نظر من به عنوان یک روانپزشک با دیدگاهی که من دارم، اختلال در مسائل جنسی، عشق نورزیدن و نبود محبت میان زوجین میتواند از مهمترین عامل در بروز خیانت باشد.
همانقدر که در جامعه حس میشود که خیانت بیشتر شده، شک کردن زن و مرد هم به یکدیگر بیشتر شده است. به نظر شما حریم خصوصی بین زن و مرد باید تا چه حدی باشد؟
بحث حریم خصوصی بسیار پیچیده است. حریم خصوصی اگر منجر به این شود که هر چیزی برای همسر است و ما نباید به آن نزدیک شویم، نوعی بیتفاوتی و بیتوجهی را در روابط ایجاد میکند. اگر لباسهای همسرمان حریم خصوصی باشد، تلفن همراه، دوستان، دانشگاه، محل کار، پدر ومادر و گفتگوهای پچپچی حریم خصوصی باشد آنوقت حریم ما چیست؟
از طرفی ما حق نداریم به آرایشگاهی برویم که زن ما انجاست و ببینیم خانم ارایشگر چگونه همسرمان را آرایش میکند. یا اگر مرد با دوستانش جک میگوید، همسرش نباید راجع به آن سوال بپرسد، چون ممکن است آن جکها بین مردان رایج باشد. یا وقتی زن با مادر و خواهر خود صحبت میکند، مرد نباید وارد حریم خصوصی شان شود. اینها چیزهایی است که از قدیم به آن توجه داشتند.
حریم خصوصی زوجین در زندگی مشترک باید به حداقل برسد
حریم خصوصی یک تعریف فرهنگی است و بهتر است زوجین از روز اول مشخص کنند که حریم خصوصی از نظر آنها به چه معناست؟
گاهی اوقات تلفن همراه یک نفر، دنیای او میشود و اگر آن شخص بگوید که تلفن همراه من حریم خصوصی است، غیرقابل درک است! اگر قرار باشد بین زن و مرد تا این اندازه حریم خصوصی وجود داشته باشد پس برای چه آنها با هم ازدواج کردهاند؟
به طور کلی نمیشود تعیین کرد که حریم خصوصی بین زن و شوهر چقدر است، اما میتوان گفت که باید در حداقل باشد.
به کسانی که زندگیشان درگیر خیانت شده و متوجه شدهاند که همسرشان به آنها خیانت کرده چه توصیهای میکنید؟ ممکن است که عاملی که باعث خیانت شده را کشف و مشکل را حل کرد و دوباره به زندگی عادی بازگشت؟
برای پیشگیری از خیانت باید جاذبهها را در زندگی زناشویی افزایش دهیم. چون انسان موجودی است که دغدغه ارتباط دارد. وقتی در داخل خانه این ارتباط وجود نداشته باشد، فرد احساس تنهایی میکند و به بیرون از خانه رجوع میکند. همه ما دوست داریم که به ما احترام بگذارند، در فضای امن و صمیمی و خالصانه باشیم؛ بنابراین ویژگی هایی در خود ایجاد کنیم که من را دوست داشته باشد؛ خوش بو باشم، خوش گفتگو باشم، بخشنده باشم، مهربان باشم. سپاسگزار باشم. ما باید گاهی اوقات خودمان را جای همسرمان بگذاریم و انتقاد پذیر باشیم. با همسرمان همدلی کنیم. خوش قول باشیم. در روابط خود نشاط و شادی داشته باشیم و بازی، مسافرت، ورزش، مهربانی را یاد بگیریم. برایمان مهم باشد که بیمار است یا درد دارد. هیچ گاه مسئولیت خود را در مقابل او از بین نبریم. همه اینها منجر به این میشود که طرف مقابل به سمت خیانت نرود.
کارهایی که بعد از خیانت همسرمان باید انجام دهیم
اما اگر خیانت اتفاق افتاده و شما متوجه آن شدهاید، اولین توصیه این است که کارهای آنی نکنید، مثلا طرف مقابل را بزنید یا خودکشی کنید! فکر کنید، مشورت کنید و به خودتان زمان دهید. این را بدانید که همیشه امکان جدا شدن از او برای شما وجود دارد. پس کار شدید و آنی انجام ندهید. پیشنهاد میکنم که حتما با یک مشاور صحبت و احساسات خود راکنترل کنید. بهترین کار این است که به طرف مقابل بگویید که متوجه خیانت شده اید و در حال فکر کردن هستید که به زندگی تان ادامه بدهید یا نه؟ بعد که او متوجه شد، رهایش کنید و به بازسازی خود بپردازید. زیرا که خیانت ضربه روحی بسیار شدیدی به انسان وارد میکند. تا جایی که حتی ممکن است آن خیانت حل شود، اما شما برای تمام عمر دچار افسردگی شوید! بنابراین سلامت خود را در نظر داشته باشید، اگر دارو مصرف میکنید، آن را قطع نکنید. مانند فردی که تصادف میکند، قبل از اینکه به دنبال دریافت خسارت ماشین باشد، ابتدا باید به بیمارستان برود و از سلامت خود مطمئن شود.
اما اگر خیانت اتفاق افتاده و شما متوجه آن شدهاید، اولین توصیه این است که کارهای آنی نکنید، مثلا طرف مقابل را بزنید یا خودکشی کنید! فکر کنید، مشورت کنید و به خودتان زمان دهید. این را بدانید که همیشه امکان جدا شدن از او برای شما وجود دارد. پس کار شدید و آنی انجام ندهید. پیشنهاد میکنم که حتما با یک مشاور صحبت و احساسات خود راکنترل کنید. بهترین کار این است که به طرف مقابل بگویید که متوجه خیانت شده اید و در حال فکر کردن هستید که به زندگی تان ادامه بدهید یا نه؟ بعد که او متوجه شد، رهایش کنید و به بازسازی خود بپردازید. زیرا که خیانت ضربه روحی بسیار شدیدی به انسان وارد میکند. تا جایی که حتی ممکن است آن خیانت حل شود، اما شما برای تمام عمر دچار افسردگی شوید! بنابراین سلامت خود را در نظر داشته باشید، اگر دارو مصرف میکنید، آن را قطع نکنید. مانند فردی که تصادف میکند، قبل از اینکه به دنبال دریافت خسارت ماشین باشد، ابتدا باید به بیمارستان برود و از سلامت خود مطمئن شود.
کتابهایی نیز در این رابطه وجود دارد که میتوانید آنها را مطالعه کنید و سپس به دلایلی که موجب خیانت شده بپردازید؛ سهم خود را از این موضوع مشخص کنید و اگر بیشترین تقصیر بر گردن شما بود پس شما خیانت کرده اید نه همسرتان! و اگر تقصیر کمتری متوجه شما بود میتوانید تصمیم بگیرید که طلاق میگیرید یا با رفع مشکلات به زندگی خود ادامه میدهید.
با خانوادهها راجع به خیانت همسرتان صحبت نکنید
به این نکته توجه کنید که ماجرای این خیانت را به خانواده خود نگویید و جزئیات را با فرزندان در میان نگذارید. به غیر از مشاوره راجع به این موضوع با کسی حرف نزنید و پای دیگران را وسط نکشید. شما حق ندارید، با همسر، پدر، مادر و یا خواهر و برادر راجع به خیانت همسرتان صحبت کنید.
به این نکته توجه کنید که ماجرای این خیانت را به خانواده خود نگویید و جزئیات را با فرزندان در میان نگذارید. به غیر از مشاوره راجع به این موضوع با کسی حرف نزنید و پای دیگران را وسط نکشید. شما حق ندارید، با همسر، پدر، مادر و یا خواهر و برادر راجع به خیانت همسرتان صحبت کنید.
در آخر راهحلها را بررسی کنید. اگر خیانت خیلی پیش نرفته و در حد چت است، به دنبال عامل بگردید و سپس راه حلها را پیش رو بگذارید و مشکلاتتان را حل کنید.