کودکان دارای این اختلال در یادگیری و یادآوری اعداد مشکل دارند و نمیتوانند واقعیات پایه مربوط به اعداد را به خاطر بسپارند و در محاسبه کند و غیردقیق هستند و در نتیجه، عملکرد آنها و کند بودنشان والدین را نگران میکند.
این کودکان در مدرسه نیز با مشکل روبهرو میشوند و ممکن است از طرف گروه همسال خود پذیرفته نشوند. این مساله باعث میشود هنگام پرسش ریاضی دچار استرس شوند و نگران واکنش همکلاسیهای خود باشند.
سه عامل در فرآیند یادگیری موثر است که عبارتند از: آموزش مستقیم و کافی؛ زمان کافی برای تمرین و تکرار و تشویق مناسب. والدین و مراقبان کودک لازم است این سه عامل را به شکلی صحیح به کار گیرند تا یادگیری بدرستی صورت گیرد. برای رفع مشکل و دادن تمرین لازم است از تمرینات آسان شروع کنید.
والدین باید متناسب با نوع ضعف کودک خود برای او وقت بگذارند و به جای سرزنش و مقایسه، کودک را با تمرینات مختلف سرگرم و مهارت در او ایجاد کنند. برای حل مشکل لازم است تا روی مفاهیم کم و زیاد، بزرگ و کوچک، دور و نزدیک، جلو و عقب، شناسایی جهت، خط کشیدن و سایر مفاهیم کار شود.
در آموزش کودکان باید تاکید بر خود آموزی باشد. شرایطی را فراهم کنید که تکلیف خواسته شده به شیوهای باشد که خود کودک به معنا و مفاهیم مربوط به ریاضی پی ببرد. همچنین آموزش مفاهیم ریاضی باید از اشیای واقعی و قابل لمس و مشاهده شروع شود. برای مثال از مهره، ژتون و نخود که کودک میتواند آنها را لمس کند، استفاده میشود و از او میخواهیم تا آنها را بشمارد و از آنها دو یا چند دسته مساوی، بزرگتر و کوچکتر به وجود آورد.
برای مفهوم دور و نزدیک نیز میتوانید در قالب بازی از کودک بخواهید اشیای نزدیک و دور خودش را نام ببرد یا برای ادراک مفهوم عمق، ماسه خیس شده را در ظرف بریزید و یک قاشق کوچک و بزرگ در اختیار دانش آموز قرار دهید تا با زیر و رو کردن ماسهها مفاهیم مربوط به عمق را یاد بگیرد.
میتوانید از کودک بخواهید از عدد یک تا عددی را که بلد است، بشمارد و سپس همان اعداد را به صورت معکوس بیان کند.