جعفر بای گفت: طلاق به عنوان یکی از منفورترین حلالهای شرعی است که بر اثر رخنه فرهنگ ضد ارزش غرب در کشور، قبح آن ریخته و به نوعی آزادی از قید و بند خانواده تبدیل شده است.
وی افزود: برگزاری جشن طلاق و انتشار سلفیهای آن، برهم زدن کانون خانواده را به یک امر ساده و معمولی تبدیل کرده و در فرهنگ اصیل ایرانی و سنتهای دینی ما، رخنه کرده است. در این شرایط آستانه صبر و فرصت جبران و حل مشکل از زوجین سلب شده و از آخرین راه به عنوان اولین راه برای حل مسئله استفاده میشود.
آسیب شناس اجتماعی خاطر نشان کرد: کثرت نابهنجاری در جامعه، منجر به تبدیل شدن آن به هنجار میشود و ضد ارزشها را به ارزش تبدیل میکند بنابراین نگاه منفور، عقلانی و ضد ارزشی نسبت به طلاق، در اجتماع فراموش شده و آن را به یک امر طبیعی تبدیل کرده است.
وی عنوان کرد: برگزاری جشن و شادی برای ازدواج به نوعی اعلام رسمی یک قرارداد جدید و قبول مسئولیتهای بزرگتر است، اما در حال حاضر برپایی جشنهای طلاق، نشان دهنده تضاد در بطن ارزشهای خانوادگی است که از الگوهای وارداتی غرب نشأت میگیرد و ساختار پایبندی به خانواده را دچار تزلزل میکند.
بای اذعان داشت: طلاق به عنوان یک آسیب اجتماعی، در جامعه اسلامی پذیرفته شده ، نیست و عواقب بدی را برای افراد به خصوص زنان در اجتماع به دنبال دارد. این در حالی است که براساس تحقیقات انجام شده، فرزندان طلاق به عنوان مولدهای اصلی بزهکاری و قربانیان این اتقاق محسوب می شوند که بر اساس مشکلات درونی ناشی از جدایی، می توانند عامل آسیب زایی برای جامعه باشند.
وی در ادامه گفت: افزایش آمار طلاق در کشور، منجر به تغییر معیارها و ملاکهای همسرگزینی در جوانان شده است. بر این اساس رواج جشن طلاق و اظهار شادی از فروپاشی خانواده، حس ترس از انتخاب و تصمیم گیری برای تشکیل زندگی را به جامعه تزریق کرده است و انگیزه جوانان را از تشکیل خانواده کاهش، و منجر به روی آوردن جوانان به دوستیهای اجتماعی شده و بار مسئولیت های تشکیل خانواده را از دوش آنها برداشته است.
آسیب شناس اجتماعی گفت: انتشار سلفیهای طلاق در فضاهای مجازی و برپایی جشن به مناسبت این اتفاق، نشان میدهد که در این موارد، جداییها به معنای قطع ارتباط قطعی زوجین نبوده و تنها رابطه شخصی و خصوصی، به یک رابطه دوستانه منتهی شده است که آزادی از قید و بند تأهل را به همراه دارد.
وی افزود: افزایش آمار طلاق و هضم قبح این امر در فرهنگ، نگران کننده است و آزادی قدرت انتخاب همسر در جوانان را به زیر سوال میبرد؛ بنابراین با حذف پدر و مادر از روند تصمیم گیری افراد برای ازدواج، بسیاری از وصلتهای روشنفکرانه و آزادانه جوانان نافرجام مانده است.