پس ازحضورمأموران درمحل حادثه، موضوع جنایت به بازپرس کشیک اعلام شد. پس از تحقیقات مقدماتی جسد با دستور بازپرس به پزشکی قانونی انتقال یافت. بعد هم با دستور رئیس شعبه 101 دادگاه خاوران، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران مسئول رسیدگی به ماجرا شدند.
نگهبان معدن که جسد را پیدا کرده و با پلیس تماس گرفته بود به کارآگاهان گفت: «امروز با وجود تعطیلی معدن، اکبرآقا حدود ساعت 12 ظهر اینجا آمد و گفت با دو نفر قرار ملاقات دارد.بعد هم ازمن خواست آنها را به دفترش راهنمایی کنم. ساعت 3 بعدازظهر دو جوان سوار بر پراید به معدن آمدند. من که فکر میکردم آنها میهمانان رئیس هستند هر دو را به سمت دفتر راهنمایی کردم و خودم به اتاقک نگهبانی برگشتم.
نیم ساعتی گذشته بود که ناگهان صدای شلیک گلوله آمد. درحالی که ترسیده بودم به سمت دفتر رفتم و آن دو نفر را در حال فرار دیدم. یکی از آنها لوله اسلحه را روی سینهام گذاشت و تهدید کرد اگر صدایم دربیاید مرا هم میکشد. بعد هم فرار کردند. وقتی به اتاق برگشتم جسد رئیس را دیدم که نزدیک دیوار پشتی افتاده بود. همان موقع از دفتر بیرون آمدم و به پلیس زنگ زدم.»
با توجه به اظهارات نگهبان معدن، کارآگاهان پس ازچندین نوبت چهره نگاری با کمک نگهبان معدن، چهره فرضی ضاربان پراید سوار را بهدست آوردند. همچنین در جریان تحقیق از خانواده مقتول، دو برادر به نامهای «مجتبی» (37 ساله) و «مهدی» (25 ساله) بهعنوان متهمان اصلی پرونده شناسایی شدند که تصاویر آنها از سوی نگهبان معدن نیز بهعنوان عاملان قتل شناسایی شد. پس ازتکمیل تحقیقات، دو برادرروز شنبه 6 خرداد درخیابان اتابک دستگیر و به پلیس آگاهی انتقال یافتند.مجتبی (برادر بزرگتر) در همان تحقیقات اولیه به قتل اعتراف کرد و گفت: حدود 6 سال پیش مقتول در مغازهام کار میکرد.
یک روز اسنادی از مالکیت یک معدن در محدوده روستای چهل قز را آورد و ادعا کرد که متعلق به اوست اما گفت که سرمایهای برای بهرهبرداری از آنجا ندارد. به این بهانه به من پیشنهاد سرمایهگذاری در معدن را داد و قرار شد تا در قبال این سرمایهگذاری 5 درصد سهام مالکیت معدن به من واگذار شود. با این توافق شفاهی با فروش خانه و مغازهام حدود یک میلیارد تومان پول تهیه کرده و در معدن مس روستای چهل قز سرمایهگذاری کردم. اما او پس از اینکه پول را گرفت همه چیز را فراموش کرد و در طول این سالها هم از ثبت مالکیت 5 درصدی معدن طفره رفت.»
متهم ادامه داد: «چند سال پیش اسلحهای غیرقانونی خریدم که آن را در خانه نگهداری میکردم. روزحادثه، اسلحه و یک چاقو برداشتم و همراه برادرم به سمت معدن رفتیم. داخل دفتر در حال صحبت با اکبر بودم و از او پولم را خواستم که او همه توافقهایمان که هیچ، حتی یک میلیارد پولی که پرداخته بودم را هم حاشا کرد. با شنیدن این حرف یک لحظه همه چیز در برابر چشمانش سیاه شد.
اسلحه را از زیر لباسم بیرون آوردم و او را که با دیدن اسلحه به سمت دیوار پشتی فرار میکرد با گلوله زدم. وقتی روی زمین افتاد بالای سرش رفتم و گلوله دوم را به سینهاش زدم.
بعد هم با چاقو چند ضربه به پهلو، دست و گردنش وارد کردم. در همه این لحظات برادرم گیج و مات نظاره گر ماجرا بود. او هیچ نقشی در قتل نداشت و فقط همراهم آمده بود. وقتی از دفتر خارج شدم نگهبان معدن را دیدم که اورا هم با تهدید اسلحه ساکت کردم و بهمراه برادرم از محل فرار کردیم.»
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: «با توجه به اعترافات صریح متهم اصلی، قرار بازداشت موقتاش صادر و متهم برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.»