عصر امروز روحانی یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری در سخنان تبلیغاتی خود در شهر مشهد گفت: مردم من از شما سئوال می کنم، مردم برای گرفتن جنازه یک مسلمان از بیمارستان ناچار بودند پول قرض کنند تا جنازه را بیمارستان بگیرند این عزت ایران بود؟ آیا دولت برای سلامت مردم کاری نکرد؟ چرا بی انصافی کردید.
این جملات روحانی در حالی بیان میشود که هنوز خاطرات گروگانگیریهای پی در پی جسد در بیمارستان های دولتی از یاد مردم نرفته است و ایشان نیز بهتر است با صداقت بیشتر با یک نگاه به عقب با عینک فراجناحی و ملی به این مشکلات بنگرند و از ملت شریف ایران به خاطر گرو نگه داشت پیکر عزیزانشان عذرخواهی کنند.
تا قبل از طرح تحول سلامت، جسد مردم در بیمارستان ها به گروگان می رفت!
هفته گذشته نوبخت رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در اظهار نظرات انتخاباتی خود با برشمردن ثمرات اجرای طرح تحول سلامت در کشور گفت: هنوز یادمان نرفته است که تا قبل از اجرای این طرح و در دولت های قبل، پیکر بیماران متوفی را در بیمارستان ها گروگان نگه می داشتند تا پول بیمارستان بگیرند.
این صحبتها انتخاباتی رئیس در حالی بیان میشود که شواهد و مدارک موارد متعددی از این گروگانگیری جسد در بیمارستانهای دولتی موجود است و فقط کافی است ایشان یکبار به سوابق و پرونده ها رجوع کند.
به علت ناتوانی در پرداخت هزینهها، جسد بیمار در بیمارستان گودرز یزد به خانواده تحویل داده نشده
فروردین 95/ روزنامه شرق نوشت: «جســد یک بیمار در شــهر یزد، به دلیل ناتوانی در تسویه حســاب از جانب خانــواده این بیمار، بعد از ســه روز هنوز به خانــواده او تحویل داده نشــده است»، این خبری بود کهه فرزند این بیمار به روزنامه «شرق» داد.
ایــن اتفاق در حالی در بیمارســتان خیریه گودرز در شهرستان یزد رخ داد کــه پس از به وقوع پیوســتن چندین باره این ماجــرای ناگوار در بیمارســتان های مختلف و گروکشی های بیمارســتان ها، وزیر بهداشت گروگان گیری جســد بیماران متوفی در بیمارستان ها را به دلیل دریافت وجه، بسیار شنیع، زشــت و غیرقانونی خواند و گفت: تمام مراکز دولتی و خصوصی اگر برای پرداخت هزینه اقدام به نگهداشــتن متوفی کنند، مجرم هســتند، اما اینک پی درپی این اتفاق می افتد و خبر از یک نقض و قانون شکنی عمدی و آگاهانه دارد.
اما با وجود این تأکید موکد، درست ١٧ فروردین، وقتی خانواده سیاهپوش علی عظیمی که از شهرستان انار استان کرمان برای گرفتن خدمات بیمارستانی بیشتر به بیمارستان اوقافی «گودرز» در شهر یزد پناه آورده بودند و بعد از ٤٠ روز درمان حالا باید جنازه پدر را تحویل میگرفتند، با صورتحساب چهارمیلیونو چهارصدهزار تومانی از جانب بیمارستان مواجه شدند.
پسر علی عظیمی که حالا دست خالی به شهر انار بازگشته و پدر را در سردخانه بیمارستان جا گذاشته به «شرق» میگوید: «حرفشان یک کلام است، میگویند باید چهارمیلیون و چهارصد بریزی تا جسد را تحویل بدهیم. ما هم نداریم، پدرم برادر دو شهید بود و ما هم از بنیاد شهید برای بیمارستان نامه بردیم، این ماجرا مال قبل از مرگ پدرم است و ما میخواستیم او را با نامه بنیاد شهید ترخیص کنیم که نامه را قبول نکردند و گفتند این نامه به درد ما نمیخورد.
فاجعه در بیمارستان دولتی/ مردی که به خاطر 300 هزار تومان پذیرش نشد اقدام به خودکشی کرد!
اردیبهشت 95/ به گزارش گروه شهروند خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان؛ مرد 47 ساله درحالیکه از درد بهخودش میپیچید، راهی بیمارستان دولتی در تهران شد اما وقتی شنید تا زمانی که 300هزار تومان بهحساب بیمارستان واریز نکند، پذیرش نخواهد شد، دست به اقدامی هولناک زد.
این مرد از طبقه سوم بیمارستان خود را به پایین پرت کرد و به کما رفت.
برادرش با گریه میگوید: بهخاطر 300هزار تومان، کاری کردند که برادرم چنین تصمیمی بگیرد. او متاهل است و 2بچه زیر 10سال دارد. حالا میگویند که او در کماست.
این حادثه افراد حاضر در این بیمارستان دولتی را شوکه کرد. برادر مرد میانسال در گفتوگو با همشهری ماجرای حادثه را اینطور توضیح میدهد: برادرم علی شفیعی نام دارد و در بویینزهرا زندگی میکند و راننده نیسان است. او حوالی ظهر جمعه دچار درد شدید شکم شد طوری که از شدت درد بهخودش میپیچید.
2 نفر از آشنایان به کمکش رفتند و او را با ماشین به تهران منتقل کردند تا به بیمارستان... برود. وقتی به بیمارستان رسیدند، برادرم دفترچهاش را داد اما گفتند که تاریخ دفترچه گذشته و باید 300هزار تومان پرداخت کند. برادرم گفت که بیمه است و تنها چند روز از تاریخ دفترچه گذشته و آنها میتوانند از سیستمشان استعلام بگیرند.
اما حرف مسئولان پذیرش یکی بود. آنها 300هزار تومان میخواستند. نه برادرم و نه همراهانش، پولی نداشتند. در آن زمان من برای رایگیری به روستایی دورافتاده رفته بودم و امکان این را نداشتم که این پول را کارت به کارت کنم. با خواهرم تماس گرفتند و او گفت که خودش را میرساند و پول را واریز میکند. اما با این حال برادرم هر چه اصرار کرد که تا رسیدن خواهرم او را پذیرش کنند، قبول نکردند.
ترخیص نمیکنیم، حتی با نامه رئیسجمهور!/ گروگان گیری یک هفتهای جسد در بیمارستان
بهمن 94/ خبرگزاری ایلنا نوشت: نصرالله پژمانفر نماینده مردم مشهد و کلات در مجلس شورای اسلامی در نشست علنی مجلس از ماجرای سخن گفت که پرده از یک گروکشی یا گروگانگیری یک جسد در بیمارستانی در مشهد پرده برداشت.
وی در تذکر به وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: بیماری که تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) بوده، توسط اورژانس به بیمارستان 22 بهمن مشهد متعلق به دانشگاه آزاد منتقل میشود.
وی افزود: اعضای خانواده این فرد که تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) بودند تقاضای انتقال این بیمار را به بیمارستان دولتی میکنند اما مسئولان بیمارستان 22 بهمن مجوز انتقال بیمار را صادر نمیکنند تا این بیمار در نهایت فوت میکند.
«علیرغم پرداخت دوسوم مطالبات گزاف این بیمارستان توسط کمیته امداد و مردم خیر اما متأسفانه با گذشت یک هفته این مرحوم در سردخانه بیمارستان نگهداشته شده است. بیمارستان جسد متوفی را تحویل بازماندگان و خانواده این مرحوم نمیدهد.»
پژمانفر همچنین تصریح کرد: رئیس این بیمارستان که باید نام بنگاه تجاری بر آن گذاشت، گفته است که حتی اگر رئیسجمهوری نامه دهد تا الباقی طلب بیمارستان پرداخت نشود پیکر متوفی را تحویل نخواهد داد.
نماینده مردم مشهد و کلات در پایان خاطرنشان کرد: خطاب من به وزیر بهداشت این است که امروز چه کسی در خصوص این مسئله پاسخگو است؟ تمام مسئولان استان خراسان رضوی و نمایندگان مجلس به مدیر بیمارستان 22 بهمن مشهد نامه نوشتهاند اما همچنان پیکر این متوفی در سردخانه نگهداری میشود.
گروگانگیری جسد؛ این بار در کرمان
اسفند 94/ همشهری: بار دیگر خبری تأسفآور درباره گروگانگرفتن جسد در بیمارستانی در کرمان منتشر شد که باعث شد رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در نامهای به سازمان نظامپزشکی و وزارت بهداشت خواستار رسیدگی به این موضوع شود.
علی نوبخت با اشاره به حادثه گروگانگیری جسد در کرمان، گفت: متأسفانه روز گذشته خبری ازسوی نماینده کهنوج مطرح شد مبنی براینکه مسئولان یک مرکز درمانی جسدی را در کرمان بهمدت یک هفته گروگان گرفته بودند که این اقدام از سوی افراد و مسئولان مربوطه به هیچ عنوان قابلقبول نیست.
رئیس کمیسیون بهداشت در اینباره به خانه ملت گفت: وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید با مسئول یا مسئولان خاطی بیمارستانی که در کرمان جسد را حدود یک هفته بهدلیل نپرداختن هزینه گروگان گرفته بود برکنار و سازمان نظام پزشکی شهر به تخلفات آنان رسیدگی کند
حبس 3 روزه یک جسد در بیمارستانی در کرمانشاه!
فروردین 95 / ایسنا نوشت: عمری نداشت، فقط 13 بهار از عمرش گذشته بود و این بهار آخری که را که کلا ندیده رفت...
تشخیص پزشکان "نورآباد" مشکل آپاندیس بود و برای همین "شکوفه" درست چند روزی مانده به سال تحویل راهی بیمارستان و اتاق عمل شد...
اما این رفتن تقریبا بازگشتی نداشت و بعد از آن حال شکوفه روز به روز وخیم تر شد و در نهایت به تجویز پزشکان، شکوفه از نورآباد لرستان به بیمارستان امام رضا (ع) کرمانشاه منتقل شد.
همه فامیل فتحی آبادی در نورآباد هم با ناباوری مرگ شکوفه، منتظر رسیدن جسد بی جان او برای انجام مراسم تدفین شدند، اما از تحویل جسد خبری نبود...
در این بیمارستان هم کاری برای دخترم صورت نگرفت و بعد از 21 روز دخترم 13 ساله من ساعت 12 ظهر تمام کرد.
در شوک از دست دادن دخترم بودم و باور نمی کردم شکوفه، دختر 13 ساله من که مشکل خاصی نداشت ظرف یک ماه در بیمارستان جان خود را از دست بدهد.
شکوفه رفته بود و حقیقتی بود که باید قبول میکردیم و برای همین برای مراسم تدفین دخترم آماده شدیم و همان روز 21 فروردین که برای گرفتن جنازه دخترم به بیمارستان رفتیم مسئولین بیمارستان از دادن جنازه او به ما خودداری کردند.
مسئول ترخیص بیمارستان ابتدا گفت که باید چهار میلیون و 600 هزار تومان بدهم و کلی التماس کردم که نداریم که یکهو گفتند این هزینه کلی نیست و برای ترخیص جنازه دخترم باید در مجموع 87 میلیون تومان به بیمارستان بپردازم...
شوک از دست دادن دخترم یک طرف، هزینههای بیمارستان شوک دیگری به من و خانوادهام وارد کرد، چون من یک کارگر ساختمانی هستم با بیمه تامین اجتماعی کارگری و با شنیدن مبلغ 87 میلیون تومان کلا شوکه شدم
کلی التماس کردم که ندارم و گفتند نهایتا تخفیف میدهیم و بین 42 تا 45 میلیون تومان که بدهی میتوانی جنازه دخترت را تحویل بگیری...
اما من واقعا ندارم، وقتی علت این قیمت را پرسیدم گفتند که 39 آمپول مخصوص به دخترم تزریق کردهاند که قیمت آنها 42 میلیون تومان میشود و این تزریق را بدون اطلاع من انجام دادند.
دکتر ها بارها گفتند که امیدی به زنده ماندن دخترم نیست و اینها در خصوص تزریق این آمپول گران قیمت به من چیزی نگفتند و ای کاش حداقل دخترم بعد از تزریق آنها زنده میماند آن موقع انگیزهای داشتم که بروم گدایی کنم و پول بیمارستان را بدهم...
روز 21 با کلی دعوا و جرو بحث، بیمارستان به خاطر هزینهها از دادن جنازه دخترم امتناع کرد، روز بعد هم رفتیم و گفتیم که همه در نورآباد منتظر برگزاری مراسم ختم هستند و باید جنازه دخترم را ببرم اما باز هم جنازه را به ما ندادند.
نهایتا روز گذشته (23 فروردین ماه) کلی دعوا کردم و بالاخره عمویم با دادن کلی مدارک شناسایی و سفته توانست جنازه دخترم را از بیمارستان پس بگیرد.
بخدا پولی ندارم بدهم و زندان هم بروم ندارم که بدهم، مگر اینکه جلوی بیمارستان اعدامم کنند، من کارگر هستم از کجا بیاورم 45 میلیون به بیمارستان بدهم و داغ دخترم با این موضوع بیشتر هم شد و در آن سه روز هم آبروی ما کلا جلوی فامیل رفت که نتوانستم جنازه دخترم را تحویل بگیرم.
و در آخر
این ها تنها نمونه ای از صدها مورد اتفاقاتی است که در سیستم بهداشت و درمان کشور و به خصوص در این 4 ساله اخیر رخ داده است و بسیاری از این موارد نیز به دلیل عدم شفافیت و صداقت این وزارتخانه منتشر نشده و اجازه اطلاع رسانی نیز داده نمیشود، جالب آنکه مسئولان به جای پذیرش مشکلات و حل آن تنها دست به تکذیب و تخریب منتقدان می زنند و در این مسیر نیز از هیچ بی اخلاقی دریغ نمی کنند و تنها چیزی که در این بین پایمال میشود، حق مردمی است که صدایشان از این بی عدالتی ها به جایی نمیرسد.