به گزارش خبرنگار آموزش و پرورش خبرگزاری فارس، جامعه فرهنگیان کشور یکی از گروههای تأثیرگذار میان قشرهای مختلف جامعه هستند و با جمعیت یک میلیونی خود مرجع قابل اعتمادی برای دانشآموزان و والدین آنها هستند.
آنها در مسیر تعلیم و ترویج علم و دانش و فضائل اخلاقی سختیهای زیادی را به جان میخرند تا سبب ساز و چراغ هدایتی برای آیندهسازان این مرز و بوم باشند.
در کنار زحمات این قشر معظم جامعه، «تأمین معیشت و حفظ شأن و منزلت»، کلید واژههای اساسی و شاه بیت خواستههای فرهنگیان و معلمان از دولتمردان بوده و هست و این موضوع نقطه اشتراک درخواستهای آنها در ادوار مختلف بوده و دل مشغولی چند ساله معلمان از مدیران ارشد اجرایی کشور بوده است.
این نارضایتی و گلایه در دولت یازدهم رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و هر روز صدای این نارضایتیها از گوشه و کنار کشور از سوی فرهنگیان در قالبهای مختلف به گوش میرسد، اما این روند از زمان افشای تخلفات در صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه در شهریور سال گذشته به اوج خود رسید؛ چرا که آنها به عینه میدیدند که چگونه پساندازهای چند ساله شان و قلک پسانداز برای روزهای بازنشستگی شکسته شد و اندوخته حاصل از سالها فعالیت به یغما رفت و تبدیل به وامهای میلیاردی برای آدمهای خاص شد.
در مقابل، دریافت کمترین وام از این صندوق به آرزوی دستنیافتنی برای اغلب فرهنگیان مبدل شد و هر روز شنوای ابعاد تازهای از فساد مالی این دو بنگاه اقتصادی هستند.
این مسائل مطرح شده در حالی صورت میگیرد که حال مادی و معنوی فرهنگیان مطلوب و خوش نیست و نفس آنها برای تامین هزینههای معیشتی خود به شماره افتاده است.
جیب فرهنگیان آب رفته است، این دل نگرانیها هر روز ابعاد مختلفی به خود میگیرد؛ روزی بانگ فریاد خواهی از سوی بازنشستگان برای دریافت پاداش پایان خدمت به گوش میرسد و یک روز دیگر، صدای اعتراض معلمان حقالتدریس، سرباز معلمان و نیروهای نهضت سوادآموزی شنیده میشود.
در کنار مسائل مادی، عامل دیگر گلایهها، معطوف به عدم حفظ و منزلت فرهنگیان و نیز تبعیض در پرداختهای مالی آنها در قیاس با کارمندان دیگر دستگاههای کشور است؛ به شکلی که کمتر فرهنگی را میتوان مشاهده کرد که از معیشت و منزلت فعلی خود راضی باشد.
این مسائل در شرایطی اتفاق میافتد که آنها با آمدن دانش آشتیانی بر مسند این وزارتخانه و قول و قرارهای وی با فرهنگیان منتظر دیدن و شنیدن اخبار خوش بودند و قولهای متعدد و تاکیدات زیاد آقای وزیر مبنی بر ارتقا معیشت و منزلت معلمان توقعاتی ایجاد کرده است.
امروز دغدغه تأمین معیشت نقطه اشتراک خواستههای جامعه فرهنگیان است؛ چراکه رفع این دغدغه از سوی مسئولان امر تناسبی با وضعیت درآمدی آنها ندارد و این قشر هرکدام در مراتب مختلف آموزش دارای تنگناهای اقتصادی هستند.
معلمان شاغل تناسبی بین درآمد و مخارج روزانه خود نمیبینند و بازنشستگان فرهنگی نیز حالا پس از 30 سال تلاش مستمر در سنگر تعلیم و تربیت و در زمانی که انتظار استراحت و فراغ خاطر بیشتری را می کشند و باید پذیرای فرزندان و نوه های خود در کانون خانوادگی باشند، همواره باید نگران تأمین هزینههای مضاعف خود را داشته باشند.
عدهای نیز در تهیه لوازم و الزامات زندگی مشترک فرزندان خود مضطرب باشند و عده ای دیگر غم بیکاری فرزندان خود را تحمل کنند.
در کنار این مسائل مبتلابه، وجود تبعیض در پرداخت حقوق جاری و دوران بازنشستگی فرهنگیان در مقایسه با کارمندان دستگاههای اجرایی دیگر کشور نیز یکی از موارد مطرح شده در میان فرهنگیان است و همواره به عنوان یکی از مطالبات آنها هنگام مواجه شدن با مسئولان مختلف کشور بوده است.
تأمین هزینههای درمانی و نبود بیمه مکمل مناسب و با پشتوانه یکی از دغدغه های دیگر فرهنگیان است که به رغم تأکیدات مسئولان و البته اقدامات مؤثر انجام شده در این سالها، اما هنوز تا رسیدن به شرایط مطلوب فاصله زیادی دارد.
با توجه به وجود این مشکلات به میان فرهنگیان رفتیم و شنوای درد دلهای آنها شدیم تا بتوانیم سنگ صبوری برای آنها در این شرایط باشیم.
«م-ب»، یکی از فرهنگیان با سابقه 23 سال تدریس، در خصوص مشکلات جامعه فرهنگیان اظهار داشت: اختلاف فاحشی بین حقوق فرهنگیان با سایر کارمندان ادارات وجود دارد و این تفاوت نسبت به سنوات خدمت و مدرک تحصیلی، بسیار مشهود است.
وی با بیان اینکه حق مسکن برای فرهنگیان لحاظ نمیشود، گفت: تشکل و صنف قانونی و فعالی برای بیان خواستهها و اعتراضات خود نداریم و اگر چنین فضایی برای ما ایجاد شود، بهتر میتوانیم حرفها و پیشنهادات و انتقادات خود را بیان کنیم.
این فرهنگی با اشاره به وجود کاستیهای زیاد در بخش بیمه تکمیلی و درمان خاطرنشان کرد: برای نمونه در این بخش به مانند سایر دستگاهها خدمات مطلوبی در زمینه دندانپزشکی نداریم و مبلغ بسیار ناچیزی برای دریافت عینک به ما تعلق میگیرد.
وی با اشاره به شرایط نامساعد برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر، تصریح کرد: فرهنگیان برای ادامه تحصیل در دانشگاه از تسهیلات و وامهای مورد نیاز برخوردار نیستند و اگر بخواهیم ادامه تحصیل دهیم، به ویژه اگر قصد ادامه تحصیل در دانشگاههای غیر دولتی را داشته باشیم، باید هزینههای زیادی را متحمل شویم.
این فرهنگی با اشاره به محتواهای نامطلوب آموزشی برای دانشآموزان، متذکر شد: محتوای آموزشی کتابهای درسی، فاقد کیفیت لازم است و روحیه مدرکگرایی بدون پشتوانههای علمی لازم بین دانشآموزان، باعث پایین آمدن وزنه علمی آنها شده است.
ر- ع، یکی از معلمان با سابقه 26 تدریس با اشاره به ضعف سیستم آموزشی اظهار داشت: در کشورهای مختلف اوقاتی را برای فرهنگیان اختصاص میدهند تا آنها سطح معلومات خود را افزایش دهند، اما در کشور ما معلمان باید این زمان ها را صرف تأمین معاش خود کنند.
وی با اشاره به وضعیت نامطلوب معیشتی فرهنگیان تصریح کرد: با توجه به تورم موجود، فرهنگیان پاسخگوی معیشت خود نیستند و این عامل باعث ناامیدی فرهنگیان شده است.
این فرهنگی با اشاره به ارزشیابی توصیفی در ساختار جدید بیان داشت: از نظر محتوای این سیستم به هم ریخته است؛ چرا که دانشآموز مطمئن است در پایان سال تحصیلی نمرهاش را میگیرد و قبول میشود، اما در همین نظام آموزشی وقتی دانشآموز میخواهد به مدارس تیزهوشان و یا به دانشگاه راه یابد، دچار مشکل میشود.
عبدالهی با اشاره به جایگاه و منزلت معلمان متذکر شد: اگر امتیاز و ارتقایی به معلمان داده میشود باید شأن آنها رعایت شود، اما هنگامی که قصد دادن امتیاز و رتبه به معلمان را دارند، معلم باید دوره های ضمن خدمت را گذرانده و رتبه کسب کند، اما اگر چیزی را از او بخواهند بگیرند، سریع این کار را انجام می دهند.
وی اضافه کرد: برای نمونه به مدیران مدارس اعلام میکنند که باید درصد قبولی دانشآموزان زیاد باشد و در غیر اینصورت به آنها امتیازات لازم را نمیدهند؛ ضمن اینکه اگر مدیری امتیازات لازم را کسب نکند، این را نشانه ضعف او میدانند؛ به عبارتی اعتقاد دارند دانشآموز به هر قیمتی بایددر امتحانات قبول شود.
این فرهنگی با اشاره به ضعف یادگیری در دانشآموزان یادآور شد: دانشآموزان دبیرستانی نیز مهارت خواندن و نوشتن ضعیفی دارند و در املا و انشای کلمات دچار مشکل هستند.
وی با اشاره به سند تحول آموزش گفت: مسئولان خوب شعار میدهند اما در عمل به این موضوع توجه نمیکنند؛ برای نمونه اعلام میکنند نمرات توصیفی باشد یا وزیر آموزش و پرورش میگوید همه کلاسهای درس هوشمند است اما این موضوع دروغ است و تنها تعداد کمی از این کلاسها هوشمند است و مدیران مدارس مجبورند برای هوشمند کردن کلاسها و نیز هزینههای دیگر مدارس از اولیای دانشآموزان پول جمعآوری کنند.
این فرهنگی با اشاره به بحث عدم حمایت از معلمان، گفت: اگر معلم از سر دلسوزی به دانشآموزی تذکر دهد، آن را نوعی شکنجه روحی برای دانشآموز تلقی میکنند و این موارد باعث ناامیدی فرهنگیان میشود.
وی با اشاره به مصادیق تفاوت معیشتی معلمان کشورمان با معلمان سایر کشورها ابراز داشت: بنده در سفری به یکی از استانها، یک جهانگرد سوئیسی را دیدم که در حال گردش در این مناطق بود و وقتی از او در خصوص نوع شغلش پرسیدم گفت «من یک معلم سوئیسی هستم»، با تعجب از او پرسیدم «آیا سطح درآمد شما آنقدر هست تا به کشورهای خارجی مسافرت کنید؟» وی گفت «بله ما درآمدمان در حدی است که در سال میتوانیم از چند کشور بازدید کنیم».
این فرهنگی افزود: برای نمونه؛ آیا معلمان ما در در داخل کشور به راحتی میتوانند از امکانات رفاهی مانند خانههای معلم در نقاط مختلف استفاده کنند؛ فردی که دارای شغل آزاد است میتواند به اندازه یک ماه حقوق یک معلم در مسافرتهای خود خرج کند، اما آیا این شرایط برای معلمان نیز مهیاست؟
وی با اشاره به مشکلات معلمان بازنشسته بیان داشت: فرهنگیان بازنشستهای هستند که هنوز خانهای از خود ندارند و یا مجبور هستند در شغلهای مختلف مشغول به کار باشند.
این فرهنگی با اشاره به مصادیق فعالیت معلمان در شغل های مختلف خاطرنشان کرد: برای نمونه معلم بازنشستهای در آژانس فعالیت میکرد و یک روز یکی از شاگردان او مسافرش میشود و آن شاگرد هنگام پیاده شدن باقیمانده پولش را با نیت کمک به آن معلم میدهد؛ حال آیا این شأن و منزلت معلم است و این موضوع را چه کسی باید پاسخ دهد؟
به راستی دیدن صحنه ناخوشایند فرهنگیان و تاب نیاوردن آنها در برابر هزینههای روز افزون زندگی به مانند اقشار مختلف مردم امر پوشیده و محتومی نیست که نتوان به خوبی آن را درک و احساس کرد.