محمدباقر قالیباف به مناسبت هفته معلم پیامی را به معلمان سراسر کشور صادر کرد.
در این پیام آمده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
"لقد من الله علی المومنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلو علیهم ایاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین"
سلام و ادب خدمت شما فرهنگیان عزیز و درود بر شما که عزم راسخ در راستای اصلاح و بهبود مسیر تعلیم و تربیت ایران اسلامی دارید.
در خصوص جایگاه وزارت آموزش و پرورش تا کی باید صحبت کنیم، تا کی و چه اندازه باید صحبت کرد. آیا باز هم باید درباره اهمیت تعلیم و تربیت حرف بزنیم و بحث کنیم، پس زمان عمل و خداحافظی با حرف و اعتقاد به اینکه هیچ راهی برای توسعه به غیر از آموزش و پرورش نداریم چه موقع فرا میرسد؟!
اجازه بدهید با یک جمله که مبنای برنامهریزی همه کشورهای موفق جهان است اصل موضوع را بیان کنم، امروز توسعه انسانی مهمترین رکن توسعه اقتصادی ، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است، جایگاه توسعه انسانی کجاست؟ وزارت نفت است؟ وزارت نیرو است؟ وزارت کار است؟ و...
اگر به این اصل علمی و جهانی اعتقاد داریم و از آن مهمتر برمبنای قران و آموزههای اهل بیت تعلیم و تعلم و پرورش انسان از همه چیز مهمتر است، آیا نباید تمام دولت در خدمت آموزش و پرورش باشد؟ آیا ما با آموزش و پرورش نمیتوانیم زندانها را ببندیم، بیماریها را کاهش دهیم، کار و تولید را نهادینه کنیم، با مصرفگرایی و اشرافیگری مقابله کنیم، روحیه ایثار و جهاد را پرورش دهیم، کشوری امن و مقتدر داشته باشیم و به اهداف بلند انقلاب اسلامی برسیم؟ اگر این اهداف غیر از آموزش و پرورش از جایی دیگر میتوان تامین کرد به ما بگویند.
امروز زمان صحبت کردن از اهمیت آموزش و تعلیم و تربیت سپری شده است و این، اصل اثبات شده است، سوال اینجاست چرا چهل سال بعد از انقلاب هنوز به آموزش و پرورش کم لطفی میشود.
موضوع اول باور عمیق به این مطالب است که خدمت شما عرض کردم. این باور باید در تمام ارکان نظام اعم از مجلس، دولت، قوه قضاییه و سایر نهادهای حاکمیتی یک اصل پذیرفته شده بدون قید و شرط باشد. ثانیا نمیتوان با بحث تعلیم و تربیت با سعی و خطا رفتار کرد. از انتخاب وزیر گرفته تا مدیران و معاونین مدارس و حتی نیروی خدماتی مدرسه باید با دیدگاه تعلیم و تربیت نگاه کرد و نه دیدگاه اقتصادی، منفعتی، سیاسی و حزبی.
چگونه میخواهیم انتظار آموزش و پرورش متعالی داشته باشیم که اعتماد و سرمایه اجتماعی آن وزارتخانه به باد داده شده است، امروز از وزارت آموزش و پرورش در این دولت داوزده هزار میلیارد تومان اختلاس نشده است اگر چه بزرگترین اختلاس در این دولت و در وزارتخانه ای صورت گرفته که با مشکلات اقتصادی گریبانگیر است اما، آنچه که از این دوازده هزار میلیارد تومان مهمتر است و آتش کینه بر خرمن ارزشمند آن زده شده است رضایتمندی معلمان و سرمایه اجتماعی است که آن را سوزاندهاند.
چگونه باید معلم در نقطه صفر مرزی صادقانه خدمت کند، دانش آموز خلاق تربیت کند، ایثارگری هم بکند، مطالعه هم بکند و در کنار اینها با فشار اقتصادی هم مواجه باشد و در اخبار و رسانهها ببیند که در وزارتخانه متبوعش دوازده هزار میلیارد تومان به تاراج رفته است، دوازده هزار میلیارد تومان را شاید بتوان جبران کرد اما اعتماد عمومی از دست رفته غیر قابل جبران است. با معلمینی که با ارتباطات فامیلی و غارت بیت المال مواجه هستند به چه بیانی میتوان صحبت کرد چگونه این معلمان شریف را مجددا به خدمت صادقانه دعوت کنیم، بزرگترین خیانت و بسیار بالاتر از این رقم روحیه لطیف معلم است که بر روی آن تیغ کشیدهاند.
عزیزان؛ وزارت آموزش و پرورش، وزارت حساسی است اگر بخواهیم وزارت آموزش و پرورش را در یک نگاه ترسیم کنیم شامل ساختار، نیروی انسانی ، منابع مالی، برنامه و چشم انداز میباشد. در شرایط فعلی مشکلی با ساختار،منابع مالی و چشم انداز نداریم. ساختار وزارت آموزش و پرورش مستحکم و اثبات شده است سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که مورد تایید مقام معظم رهبری است بهترین چشم انداز است، بیش از یک میلیون معلم شریف و بازنشستگان عزیز وزارت آموزش و پرورش نیروی انسانی بسیار ارزشمند و با ظرفیت هستند پس اصل مشکل کجاست؟ اصل مشکل برنامه ومدیریت منابع مالی است و نه خود منابع مالی، به هر حال منابع مالی کم یا بیش تأمین میشود و قطعا باید توسط دولت و مجلس شورای اسلامی تقویت گردد اما مهمتر مدیریت و نحوه هزینه کرد این منابع است.
در ماجرای اختلاس صندوق ذخیره فرهنگیان دیدیم که آموزش و پرورش مشکل منابع مالی نداشت بلکه مشکل مدیریت بر آن وجود داشت لذا می توان با مدیرت صحیح و برنامه مدون و دقیق مبتنی بر سند تحول در حوزههای مختلف، آموزش و پرورش را نجات داد. برخی از اقدامات، اقدامات فوری است و در برنامه باید اولویت زمانی داشته باشد از جمله تقویت معیشت فرهنگیان هم با افزایش منابع مالی و هم با بهبود مدیریت، ما می توانیم برای فرهنگیان عزیز یک زندگی شرافتمندانه و همتراز با شغل شریف معلمی تامین کنیم اگر روحیه جهادی و همت انقلابی داشته باشیم.
در بحث معیشت فرهنگیان، فرهنگیان فقیر و بی پول نیستند بلکه آموزش و پرورش بسیار غنی است، نتوانستهاند توازن و تناسب بین منابع این وزارتخانه با سایر وزارتخانهها ایجاد کنند و از سوی دیگر نتوانستهاند منابع داخلی آموزش و پرورش را بهینه مصرف کنند، لذا رفاه نسبی فرهنگیان با مشکل مواجه شده است. اجازه بدهید در خصوص معیشت و رفاه و آسایش فرهنگیان عزیز در فرصتهای بعدی بیشتر صحبت کنم.
اما در بحث وظایف ذاتی آموزش و پرورش، کیفیت دانش آموزان و متعلمین سپرده شده به دستگاه تعلیم و تربیت را نمیتوانیم بر اساس سلایق فردی و برنامههای مقطعی مدیریت کنیم. آنچه که بعنوان بهترین سند بالا دستی پیش روی ماست و مقام معظم رهبری از آن بعنوان نسخه شفا بخش یاد نمودند سند تحول است، سند تحول بنیادین چندین ویژگی برجسته ومنحصر بفرد دارد، اول برای جایگاه معلم اهمیت ویژهای قائل شده است و مطابق با آن باید دانش آموزان خلاق، پرسشگر و متفکر تربیت کند. این سند نوین بر مبنای دیدگاه قرآنی و اسلامی تدوین شده است و قطعاً میتواند باعث سعادت نظام تعلیم و تربیت باشد و ان شا الله بتوانیم مطابق آن پیش برویم.
والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
محمدباقر قالیباف