نازیلا و خسرو، زمانی که بهخاطر رمز گوشی تلفن همراه با یکدیگر دعوا کردند، درگیریشان آنقدر ادامه پیدا کرد که در نهایت این زوج برای جدایی راهی دادگاه خانواده شدند.
زن جوان در این باره به قاضی عموزادی گفت: شوهرم خیلی مرموز است. او کاری میکند که من به او شک کنم. هرچه میگویم برای گوشیات رمز نگذار یا آن را به من هم بگو فایدهای ندارد. برای تمام برنامههای گوشیاش رمز گذاشته است. نه گالریاش را میتوانم ببینم و نه پیامهایش را میتوانم بخوانم.
جالب اینجاست که از صبح تا شب هم سرش تو گوشیاش است و مشخص است که دارد با کسی چت میکند. با این حال راضی نمیشود که رمز گوشیاش را بدانم. او با اینکارش باعث میشود که من بیشتر شک کنم. اگر روابط پنهان ندارد چرا اجازه نمیدهد من گوشیاش را ببینم.
در این لحظه شوهر این زن نیز به قاضی گفت: آقای قاضی تا زمانی که این زن میخواهد از همه کارهای من سر در بیاورد من همه چیز را از او پنهان میکنم. اگر من اجازه بدهم که به راحتی گوشی ام را چک کند، این میشود کار هر روزش؛ میخواهد هر دقیقه گوشیام را باز کند و همه چیز را بخواند. من هیچ رابطه پنهانی ندارم، ولی نازیلا هم باید این را یاد بگیرد که هرکس برای خودش حریم شخصی دارد و نباید هر دقیقه طرف مقابلت را چک کنی. تا زمانی که او به من شک دارد من هم اجازه نمیدهم گوشیام را ببیند.
در پایان نیز قاضی سعی کرد این زوج را از جدایی منصرف کند و رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول کرد.