گروه اجتماعی- باران بیاید یا نیاد، باد بوزد یا نوزد؛ پایتخت یا هر نقطه ای دیگر از کشور به واسطه گسل های فعال و غیر فعال تهدید شود یا نشود، بحران داریم. گویا در فقدان مدیریت بحران خطر همیشه در کمین است. اما رنج مدیریت بحران در کشور بیش از این که ناشی از نبود یا کمبود قوانین باشد به دلیل شفاف نبودن و نیز اجرا نشدن آنها است.
به گزارش افکارنیوز؛ احمد دنیامالی رییس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای اسلامی شهر تهران در گفت و گو با افکارنیوز با تایید این موضوع عنوان می کند: دستگاه های اداری باید بدانند تحت چه مدیریتی در زمان بحران ورود کنند، لذا « بحران مدیریت بحران » در کشور را تنها می توان با بازبینی و شفاف سازی قوانین به منظور احصاء مسئولیت تمامی دستگاه ها برطرف کرد.
هر چند دنیامالی اجرای جزیره ای قوانین مدیریت بحران را نیز در تشدید این موضوع دخیل می داند و می گوید: بزرگترین مشکل این است که اجرای این قوانین در دستگاه های مختلف به صورت جزیره ای است. به این معنی که بزرگترین معضل مدیریت بحران در کشور نبود فرماندهی واحد است. طبق قانون هر دستگاه اجرایی مستقل است اما این دستگاه ها در زمان بحران نیز می خواهند هر یک کار خود را انجام دهند.
اجرای جزیره ای و شفاف نبودن و در نتیجه ناکارآمدی قوانین مدیریت بحران در کشور موضوعی است که اقبال شاکری رییس کمیته عمران شورای شهر تهران نیز بر آن تاکید می کند و به افکار نیوز می گوید: مدیر تعریف شده برای بحران در قوانین قبلی ناکارآمد بودن خود را تا کنون و در حوادث مختلف نشان داده است. نمی خواهیم کسی را متهم کنیم اما با نگاهی به مجموعه حوادث رخ داده در کشور می بینیم مثلا کمی بارندگی تعداد زیادی روستا را در سیستان از بین می برد و اندکی بارش برف تمام مناطق شمال غرب کشور را قفل می کند.
شاید تصور شود قوانینی که جزیره ای اجرا می شوند باگرد هم آمدن وزارتخانه ها و دستگاه های مختلف امکان اجرای اثرگذار را داشته باشند اما به کلید واژه نبود فرماندهی واحد نیز اشاره کردیم. به این معنا که در حال حاضر شورایی وجود دارد به نام شورای مدیریت بحران کشور که با حضور وزارتخانه های مختلف تشکیل می شود اما در ارتباط با این شورا چند نکته وجود دارد. اول این که همانگونه که شاکری نیز تاکید می کند قدرت قاهره ای برای در کنار هم قرار دادن دستگاه ها در زمان اجرا وجود ندارد.
اما نکته مهم تر این که رییس جمهور به عنوان پر مشغله ترین مسئول اجرایی در کشور ریاست این شورا را نیز بر عهده دارد. شورایی که در مواقع بحران و به صورت دفعتی بیشتر کاربرد دارد. حال سوال این است آیا در زمان بحران پر مشغله ترین مسئول اجرایی کشور می تواند ریاست بهینه ای در این شورا داشته باشد؟
پاسخ این سوال مشخص است اما نکته قابل توجه تشکیل این شورا با حضور نمایندگان دسته چندم وزارتخانه ها است که نه اطلاعات و نه اختیارات کافی را برای تصمیم گیری دارند.
تشخیص جایگاه مدیریت بحران با پاسخ به دو سوال
این موضوعی است که اقبال شاکری به آن اشاره می کند و می گوید: بروید ببینید این شورا که باید برای حل بحران کارآیی داشته باشد چند مرتبه در سال و با حضور واقعی چه اشخاصی تشکیل می شود؟ پاسخ به همین دو سوال جایگاه مدیریت بحران را نزد دولتمردان ما مشخص می کند. شورای مدیریت بحران کشور آمادگی مدیریت بحران را ندارد. به این معنی که اگر این وزارتخانه ها کارهای عمومی خود را انجام دهند باید تشکر کنیم چه برسد به این که در زمان بحران به شکل سازماندهی شده عمل کنند.
وزارتخانه ها زمان بحران چوب لای چرخ هم می گذارند
مجموعه وضعیتی که در ارتباط با جایگاه مدیریت بحران در کشور به آن اشاره شد، شرایطی را ایجاد کرده است که به گفته شاکری وزارتخانه ها در زمان بحران نیز بجای هم افزایی مسئولیت را گردن دیگری می اندازند و به اصطلاح چوب لای چرخ یکدیگر می گذارند.
اما تا چه زمانی قرار است این اقدامات جزیره ای جان مردم را بگیرد؟ نبود یکپارچگی در شهر از بحران گرفته تا رفع و دفع آلودگی و هزاران مشکل شهری دیگر موضوعی است که شهر های کشور به ویژه کلان شهرها هر روز از آن آسیب می بینند.
برنامه پنجم توسعه کشور که بخش عمده ای از آن در حوزه شهری اجرا نشده در برنامه ششم نیز تکرار شد در مهم ترین بند خود به لایحه مدیریت شهری اشاره دارد. لایحه ای که به گفته دنیامالی به دنبال همگرایی و ارایه قدرت و توجه به حوزه شهری است. اما این لایحه همچنان پا در هوا باقی مانده و به گفته مجتبی شاکری رییس کمیته فرهنگی شورای شهر تهران گویا قرار است به قیامت موکول شود.
مدیریت یکپارچه ندارید؛ وحدت رویه داشته باشید
وی در ادامه این مطلب عنوان می کند: در فقدان مدیریت یکپارچه شهری حداقل وحدت رویه بین دستگاه ها و سازمان ها باید شکل بگیرد. در حال حاضر بین قوه قضاییه، دولت، شهرداری، و ذی نفعان در مورد حدود اخطار و پلمپ کردن ملکی فرسوده همانند پلاسکو پیش از بروز حادثه اختلاف نظر و برداشت وجود داشت.این اختلاف نظر در مورد پرداخت خسارت نیز وجود دارد.
حال این نبود وحدت رویه را به تمامی بحران ها و تمامی باید هایی که باید پیش از وقوع بحران تدبیر شود، تعمیم دهید. مشاهده می کنید که دلیل اصلی بحران مدیریت بحران در کشور سرایت همان فرهنگ سیاسی قبیله ای و جزیره ای در اداره امور کشور است که نه بر آگاهی و تخصص در اداره امور بلکه بر تعصبات و پافشاری بر درست بودن حرف و دیدگاه مجموعه تحت مدیریت یک مسئول اجرایی اشاره دارد.
مدیریت شهر نه با شهردار یکپارچه شد نه با حقوقدان
با همین دیدگاه می بینیم سال های سال است که چه آن رییس جمهوری که خود زمانی شهردار بود و چه رییس جمهوری که حقوقدان است، وقعی به یکپارچگی در حوزه شهری نمی گذارد و گویا قرار است سال های آینده نیز تاوان این از هم گسیختگی را مردم بدهند. از هم گسیختگی ای که به نظر می رسد به دلیل ترس دولت ها از کاهش اختیارات و درآمد مالیشان است. اما مسئولان بدانند مدیریت شهری نه حوزه مدیریتی جدای از اصل حاکمیت بلکه مدیریتی محلی به نیابت از دولت در حوزه های غیر حاکمیتی است و مدیریت واحد شهری به این معنی نیست که شهرداری ها در تمامی حوزه های خدمات زیربنایی به دنبال ایجاد دستگاه و سازمانی مستقل هستند بلکه می توان تنها با شرایط موجود و تفویض اختیارات مدیریتی به یکپارچگی در اداره شهر رسید. اما آیا دولت ها در سال های آینده نیز حاضر به شریک شدن سهم اختیارات و قدرتشان با دیگری هستند یا خیر؟
لیلا موسوی نسب