امام جعفر صادق علیه السلام می فرماید: وقتى که این آیه نازل شد؛ «والذین اذا فعلوا فاحشه او ظلموا انفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم/ آن کسانى که هرگاه کار زشتى انجام مى دهند یا هرگاه به خود ستمى مى کنند خداى را به یاد مى آورند و از او طلب بخشش گناهانشان را مى نمایند»(سوره آل عمران آیه 135)؛ ابلیس به بالاى کوه ثور واقع در مکه رفت و با بلندترین صدایش شیطان هایش را فریاد زد پس همگى گرد آمدند، پس گفت: چه کسى براى این آیه چاره اى مى اندیشد؟ پس هر یک از شیاطین برخاسته و سخنى گفتند و ابلیس راه حل آن ها را نپذیرفت تا اینکه وسوسه گر خناس برخاسته و گفت: من چاره ساز این آیه ام. گفت: به وسیله چه چیزى؟ وسوسه گر خناس گفت: به مردمان وعده مى دهم و در دل آنان آرزو می افکنم (آرزومندشان می کنم) تا در گناه بیافتند، پس هنگامى که در گناه افتادند استغفار را از یادشان مى برم. ابلیس راى او را پسندید و تا روز قیامت کار این آیه را به او سپرد.
امیرمؤمنان على (ع) حدیثی را از پیامبر گرامى خدا (ص) نقل می کند که فرمود:
«خیر آیة فى کتاب اللَّه هذه الایة! یا على! ما من خدش عود، و لا نکبة قدم الا بذنب، و ما عفى اللَّه عنه فى الدنیا فهو اکرم من ان یعود فیه و ما عاقب علیه فى الدنیا فهو اعدل من ان یثنى على عبده»
«این آیه (وَ ما أَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ...) بهترین آیه در قرآن مجید است، اى على! هر خراشى که از چوبى بر تن انسان وارد می شود و هر لغزش قدمى؛ بر اثر گناهى است که از او سر زده، و آنچه خداوند در دنیا عفو می کند گرامی تر از آن است که (در قیامت) در آن تجدید نظر فرماید، و آنچه را که در این دنیا عقوبت فرموده عادل تر از آن است که در آخرت، بار دیگر کیفر دهد.» به این ترتیب اینگونه مصائب علاوه بر اینکه بار انسان را سبک می کنند او را نسبت به آینده کنترل خواهند نمود.
پینوشت:
تفسیر نمونه، ج 20، ص: 441