روزهای سخت دور از پدر
5 روز است که خیلی هایشان پدرهایشان را ندیده اند. 
 
چشم انتظار پدر، شب را به صبح رسانده اند. چشمانشان به در خیره مانده اما هنوز خبری از پدر نشده است. 
 
این تنها ثانیه هایی از زندگی فرزندان آتش نشان های تهرانی است. آتش نشان هایی که خیلی هایشان برگشتی به خانه نخواهند داشت. 
 
پدر شهید شده و هنوز تجسس ها برای یافتن پیکرش ادامه دارد.
 
در کنار آتش نشان های شهیدی که صبح از خانه خارج شده اند و دیگر برگشتی ندارند، سایر آتش نشان های تهران نیز وضعیت دشواری را طی روزهای گذشته داشته اند. 
 
خیلی هایشان حتی به خانه نرفته اند. از روز حادثه تا امروز که 5 روز از آن آوار غم بار می گذرد، آتش نشان ها نه شب داشته اند نه روز؛ نه آتش نشان ها که مردم ایران شب و روز نداشته اند. تمام چشم ها خیره به اخباری است که از طریق رسانه ها اعلام می شود. همه توجهات به دنبال خبری از پیکرهای مطهری است که هنوز زیر خروارها خاک، مدفون است. 
 
یکی از آتش نشان ها که اکنون مسئولیت اطلاع رسانی فاجعه ساختمان پلاسکو را برعهده دارد، سید جلال ملکی است. مردی که در کنار مسئولیت سخنگویی سازمان آتش نشانی، وظیفه اطلاع رسانی بحران پلاسکو را نیز برعهده دارد.
 
 
روزی که فرزند یک آتش نشان
امروز، پنجمین روز از حادثه پلاسکو است. این روز مصادف شده است با تولد یک سالگی دختر سخنگوی خستگی ناپذیر سازمان آتش نشانی، زمانی که از او سوال می شود که آیا امروز را به یاد داشته یا خیر؟، لبخند معنا داری می زند. لبخندی که شاید بعد از حادثه پلاسکو، اولین لبخند به روی صورت یاور همیشگی آتش نشان ها باشد.