از میان صدها پرونده زندانیان جرایم غیر عمد، پرونده مادری به نام عطیه جنس متفاوتی دارد. عطیه زنی ۴۵ ساله و فرهنگی بازنشستهای است که به واسطه داشتن دسته چک برای رونق کسب و کار تنها پسرش به وی چک سفیدامضا میدهد. سرنوشت این خانواده را که مرور کنیم، می بینیم زندگی عطیه و فرزندانش بی ربط به نوسانات بازار و اوضاع اقتصادی نبوده است، چرا که سال ۸۷ بود که پسر عطیه وارد بازار کار شده و با سرمایه ای تقریبا ۱۲ میلیون تومانی مغازهای در بازار قدیمی قزوین و با اجاره بسیار سنگین با فروش چای ایرانی به کسب و کار مشغول میشود که در ادامه محصولات دیگری از جمله فروش برنج و روغن نیز به فعالیتهای تجاری او اضافه میشود.
بازنشستگی از آموزش و پرورش و ورود به بازار آزاد
در همین ابتدای بازگشایی مغازه بود که عطیه خانم پس از سالها خدمت در مدارس ابتدایی از اداره آموش و پرورش بازنشسته میشود و با درخواست فرزندش قسمتی از پاداش بازنشستگی خود را نیز برای خرید اجناس بیشتر از چایکاران و شالیکاران در اختیار او قرار میدهد اما بلندپروازی و عدم تجربه کافی، فرزند را به طمع سود بیشتر بدون لحاظ محلی مناسب برای انبار کردن محصولات به خرید بخش قابل توجهی از محصولات چند روستایی مازندرانی میکند.
خودکشی پسر عطیه و آغاز مشکلات
در ادامه با از بین رفتن بخش زیادی از محصولات و عدم توفیق در فروش آنها در بازار رقابتی در آستانه دو سالگی بازگشایی این مغازه، پسر عطیه با بالاآوردن یک بدهی سنگین دچار فشارهای روانی می شود و چند ماه دوندگی برای حل مشکل هم فایده ای نداشت. تا اینکه بعد از چند روز غیبت از خانه و پیگیریهای فراوان جنازه پسر عطیه خانم به دلیل انتحار در حوالی یکی از روستاهای اطراف قزوین پیدا میشود.
با مرگ فرزند، زندگی روی دیگر خود رابه عطیه نشان می دهد. رقم بدهی پسرش به قدری برای طلبکاران سنگین و کمرشکن بود که با آگاهی از وضعیت صاحب چکها و با وجود این که از بخش قابل توجهی از اصل محکومبه نیز گذشت میکنند اما برای استیفای حداقلی حقوق خود از این مادر سرپرست خانواده طرح شکات کرده و دادگاه صالحه نیز به دلیل عدم پرداخت در این حقوق حکم حبس وی را صادر میکند.
شاکیان هم جهت استیفای حقوق خود با پیگیری قضایی صاحب چک را که مادری آبرومند و بیمار است را به دلیل عدم توانایی در پرداخت بدهی روانه زندان مرکزی قزوین میکنند و این مادر داغدار پشت میله های زندان در فکر رهایی از بند است.
۸۰میلیون تومان تا آزادی از زندان
با کمک ستاددیه هر چند مبلغ اصل بدهی که رقمی سنگین بود با گذشت رضایتمندانه برخی شکات تا به امروز به میزان ۱۸۰ میلیون تومان کاهش یافته و با وجود این که ستاددیه با احراز ناتوانی این مادر در قالب تسهیلات بدون سود و با اقساط بلندمدت ۱۰۰ میلیون تومان از این بدهی را نیز پرداخت کرده اما به دلیل عدم استطاعت در پرداخت همین مبلغ ۸۰ میلون تومان باقیمانده، این مادر از شهریور ماه سالجاری در حبس به سرمیبرد و دختر ۱۷ساله اش، چشم به راه بازگشت مادر است.
گفتنی است، خیرین می توانند کمک های خود را به شماره حساب های ستاد دیه ۷۴.۷۴ بانک ملت شعبه مستقل مرکزی، ۷۷۷۷ بانک تجارت شعبه مرکزی، ۸۸۸۸ بانک صادرات شعبه مرکزی، ۵۵۵۵۵ بانک ملی و یا از طریق سامانه پرداخت تلفن همراه #۷۷۷۷*۷۸۰* واریز کنند.