فضای مجازی این روزها به دغدغه همگانی تبدیل شده از کارشناسان و روانشناسان و جامعه شناسان گرفته تا مسئولین قوه قضائیه و پلیس فتا همه و همه نگرانند که این موج سهمگین اگر مدیریت نشود همه چیز را باخود خواهد برد. در چنین فضای اما عده ای نیز داعیه جنگ نرم دارند و اینترنت را عرصه نفوذنرم دشمنان کشور می دانند و تلاش می کنند تا با کار فرهنگی در این عرصه در برابر جنگ نرم دشمن ایستادگی کنند و افسران جنگ نرم در فضای مجازی باشند. در هر حال این مساله به قدری دغدغه شده است که حتی رهبر انقلاب تا کنون چندین بار بر ضرورت توجه و برنامه ریزی صحیح برای آن هشدار داده اند و دستورات ایشان مبنی بر تاسیس شورای عالی فضای مجازی یا تذکرات ایشان به وزارت آموزش و پرورش در مورد استفاده نوجوانان و کودکان از اینترنت نشان از اوج توجه رهبر انقلاب به حوزه فضای مجازی و فرصت ها و تهدیدهای آن دارد. در همین راستا و برای تبیین هرچه بیشتر نسبت جریان انقلابی کشور با فضای مجازی گفتگویی داشتیم با مرتضی اصفهانی کارشناس فضای مجازی که در پی می آید:

سوال نظر مقام معظم رهبری در مورد فضای مجازی چیست؟

اصفهانی: این سوال شما خیلی کلیست. رهبر معظم انقلاب بیانات مفصلی در مورد فضای مجازی دارند. اما اگر بخواهیم چکیده نظرات ایشان را در مورد فضای مجازی عنوان کنیم به نظر من آن جمله معروف ایشان را باید ملاک گرفت که «اهمیت فضای مجازی به اندازه اهمیت انقلاب اسلامیست» این جمله تمام حرف را می زند.

مقایسه کنیم ببینیم انقلاب اسلامی چکار کرد برای مردم ایران؟ تحت استعمار غرب بودیم مارا رهایی داد. تحت استبداد سلطنت غیر اسلامی و بیگانه پرست بودیم ما را رهایی داد. عزت و آبروی ما با قوانینی مثل کاپیتولاسیون تسلیم غرب شده بود؛ پایان گرفت. منابع زیر زمینی مارا به ثمن بخس می بردند و از همه مهمتر رسانه و فکر مردم را با ترویج محتوای فاسد به سمت ضدیت بادین سوق می دادند و همه اینها را انقلاب اسلامی در فضای حقیقی پایان بخشید.

اما امروز فضای مجازی سروکله اش پیدا شده و در همه موارد مذکور وضعیت ما در فضای مجازی مثل قبل از انقلاب است. یعنی در این فضا هنوز مستعمره آمریکا هستیم.

اینترنت ما را آنها می دهند هر موقع بخواهند می توانند کل شبکه را برای ایران قطع کنند و چقدر ارتباطات ما مختل می شود؟ و ما هنوز شبکه ملی اطلاعات به معنای واقعی کلمه نداریم که ارتباطات ضروری ما مثل دولت الکترونیک، بانکداری الکترونیک و ... بر روی آن باشد و نتوانند آن را به میل خود از خارج کشور قطع و مختل کنند.

متناظر اینکه آمریکایی ها اینترنت مارا از خارج تامین می کنند، کلیه اطلاعات ما نیز باید برای ارسال از یک نود در ایران به یک نود دیگر در ایران، ابتدا از کشور خارج شده و به سرورهای خارج از کشور برود و در آمریکا ثبت و ضبط شود! و سپس به نود مقصد در ایران برگردد. این یعنی چه؟ یعنی اطلاعات ما را می برند و ما هیچ کاری نمی توانیم بکنیم.

شبکه ملی اطلاعاتی که دولت مدعی است راه افتاده است؛ وقتی دولت الکترونیک روی آن قرار نگرفته، بانکداری الکترونیک روی آن قرار نگرفته، چه ارزشی دارد؟ یکی از مهمترین فایده های شبکه ملی اطلاعات خارج نشدن اطلاعات حیاتی از کشور است.

وقتی از میل سرور های خارجی استفاده می کنیم یعنی یک ایرانی به یک ایرانی دیگر در همان شهر خودش پیام می دهد ولی اطلاعات او به خارج از کشور رفته ثبت می شود و باز می گردد. خوب در چنین شرایطی ما از نظر اطلاعاتی و امنیتی در اینترنت مستعمره نیستیم؟

حال در نظر بگیریم  اینها که عنوان شد فقط در عرصه زیر ساخت بود. در عرصه محتوا هم که وضع اصلا خوب نیست. در ایران عصر پهلوی رسانه ها چکار می کردند با اذهان جوانان؟ اکنون اینترنت آن طور نیست؟ نسبت محتوای فاسد به محتوای سالم چقدر است ؟ بروید آمار خود غربی ها را ببینید: روزی چند هزار صفحه محتوای صد در صد مستهجن به اینترنت اضافه می شود. دقت کنید روزی چند هزار صفحه! شامل فیلم و عکس و ...

و ما نوجوانمان را همینطوری توی این اینترنت رها کرده ایم. خطر ندارد؟

اینجاست که معنی جمله رهبر انقلاب که می فرمایند «اهمیت فضای مجازی به اندزه اهمیت انقلاب اسلامیست» آشکار می شود. یعنی در فضای مجازی هم باید یک انقلاب اسلامی صورت بگیرد.

چرا رهبر انقلاب بر ضرورت شکل گیری شبکه ملی اطلاعات تاکید فراوان دارند؟

اصفهانی: چون تا زیر ساخت دست خودمان نباشد مدیریت محتوا بسیار سخت و بلکه غیر ممکن است.

امروز ما چگونه می توانیم جلوی عرضه محتوای مستهجن یا ضد دین یا ضد اجتماعی مثل کانالها مشوق خودکشی در شبکه های پیام رسان موبایلی را بگیریم؟ وقتی سرورهای تلگرام و اینستاگرام و واتساپ و ... در خارج از کشور قرار دارد کاری از پلیس فتا هم ساخته نیست. فیلترینگ هوشمند وزارت ارتباطات هم راه به جای نمی برد. کور که نیستیم داریم می بینیم و رصد می کنیم حجم باورنکردنی و روز افزون محتواهای نامناسب را در این شبکه ها

پیشنهادهای رهبر انقلاب به افسران جنگ نرم و بچه حزب اللهی ها چیست؟

اصفهانی: اینجا دیگر شرایط جنگ در زمین دشمن است. کسی که برای مدیریت محتوای اینترنتی می جنگد که زیرساختش دست خودمان نیست مثل تکاوری است که داخل خاک دشمن هلی برد شده از همه طرف در محاصره است!

چقدر صفحه به نام حاج قاسم سلیمانی در اینستاگرام ساخته شد و اینستاگرام آنها را بست؟ چند بار صفحه سید حسن نصرالله را بستند؟ حالا اینها را می گوییم سیاسی و نظامی بودند. همین سال گذشته خانم جوانی در اینستاگرام صفحه ساخت تبلیغ فیلم محمد صلی الله علیه و آله ساخته مجید مجیدی را کرد و پیامهایی از پیامبر رحمت گذاشت. باور نمی کنید عدد پستها به ده نرسیده اینستاگرام آن را هم بست! و خبرگزاری تسنیم هم با این خانم یک مصاحبه کرد که هنوز موجود است.

دوستانی که در این فضا می خواهند مدیریت محتوا کنند؛ بسیار جهاد بزرگی می کنند. به شرطی که با آمادگی لازم علمی و فنی و همچنین با تسلط بالا بر نفس و تقوا وارد میدان شوند. وگرنه شکست می خورند و شکست در جنگ فرهنگی تبعات بسیار بدی دارد. زیرا فرد شکست خورده در این جنگ شهید نمی شود؛ بلکه به جبهه دشمن اضافه می شود و با سر به جهنم سقوط می کند و این که عرض کردم عین عبارات رهبر انقلاب است که نقل به مضمون شد.

پس دقت کنند دوستداران اسلام و نظام که در این فضا بسیار بادقت و آمادگی و تقوا باید ورود کرد.

چرا دشمنان در شرایط فعلی حجم بیشتر حملاتشان را به فضای مجازی و شبکه های مجازی کشانده اند؟

اصفهانی: علت شدت گرفتن هجمه ها در فضای مجازی  چند نکته وجود دارد: نخست اینکه مدیریت زیر ساخت این فضا دست خودشان است و ما در این زمینه خیلی کم کاری کرده‌ایم و شورای عالی فضای مجازی و مرکز ملی فضای مجازی باید پاسخگو باشند که چرا شبکه ملی اطلاعات هنوز فعال نشده است؟

پس طبیعی است وقتی فضا دست خودشان است؛ راحت تر در آن عملیات می کنند. پیج هرکس را بخواهند می بندند. بازدید هرکس را بخواهد زیاد می کنند. ساجسشن های گوگل را مدیریت می کنند. حتی ریزالت های گوگل را هم مدیریت می کنند. خوب دیگر زمینه بهتر از این برای فعالیت؟

دوم اینکه فضای مجازی علی الظاهر مدیر ندارد هرچند در پشت پرده با دقت مدیریت می شود و ما نمی بینیم و فکر می کنیم با جریان آزاد اطلاعات که بزرگترین دورغ قرن است مواجه ایم ولی در ظاهر مدیریت ندارد. یعنی شبکه تلویزیونی یا ماهواره ای نیست که شما انتظار نظم در انتشار محتوا داشته باشید و هرکس هر حرفی بخواهد می زند و بهترین فضا برای شبهه افکنی و شایعه سازی و بدبین کردن مردم و انتشار گسترده اخبار دروغ و تحلیل های غلط و آبکی و غیر مستدل همینجاست.

اگر یک روزنامه یا شبکه تلویزیونی یک مطلب بی محتوا عرضه کند می شود آنرا ضبط کرد و جواب داد و ذهن مردم را روشن کرد ولی تعداد بی شمار توئیت هایی که از منطق هم پیروی نمی کنند و اتهام می زنند را ببینید با اینها چکار می توان کرد؟

اصولا فضای بی دروپیکر برای تخریب عالیست و برای سازندگی کاملا نا مناسب. پس فضای مجازی بهترین فضا برای هجمه تبلیغاتی و جنگ روانی است.

سوم اینکه ارسال اطلاعات به یک فرد در این فضا را دیگران نمی بینند و این همان نکته خطرناک اصلیست که همه از آن غفلت کرده اند! پدر نمی بیند فرزندش کجا ها سرک می‌کشد و چه پیامهایی دریافت می کند.

مادر در کنار دخترش زندگی می کند و به خیال خودش همه فضای روحی و ذهنی دخترش را درک می کند ولی هفته بعد دختر خودکشی کرده ! یعنی ماههاست عضو یک کانال مشوق خودکشی است و مادرش خبر هم ندارد.

همکار کنار همکارش نشسته و نمی بیند که بغل دستی اش روز به روز به تفکر خاصی نزدیکتر می شود تا بتواند به او کمک کند و جلوی انحرافش را بگیرد.

در حالی در سایر فضا ها اینطور نیست. جوان به پارتی برود پدر و مادرش لاجرم می فهمند. بالاخره پس از یکی دوبار، می فهمند. یکی در دانشگاه سیاسی بشود تشکلی بشود دوستانش بالاخره متوجه می شوند. شوهر به کانال‌های خاصی در ماهواره گرایش پیدا کند همسرش می‌فهمد و می تواند به مشاور مراجعه کند و شاید بتواند اقدامات به موقع انجام دهد. اما در فضای مجازی فرآیند استحاله و تغییر شخصت یک فرد را کسی نمی بیند که بتواند از آن جلو گیری نماید و این یعنی اوج خطر!

این یعنی چیزی نوجوانانمان را در حالی که در کنار خودمان نشسته اند ذره ذره از درون می خورد و می‌تراشد و تهی می‌کند و ما نمی‌بینیم جز در لحظه‌ای که کاملا فروپاشید و متلاشی شد و از دست رفت و آن روز دیگر هیچ کاری نمی‌شود کرد.

پس بهترین فضا برای هجمه تبلیغاتی، جنگ روانی، تغییر افکار، جذب مخاطب برای محتواهای ناشایست و اشاعه آسیب‌های اجتماعی فضای مجازیست و ما همچنان چون کبک سرخود را در زیر برف نگاه‌داشته ایم.