گاه زن به شوهرش مایل نیست و از او کراهت دارد، ولی با این وجود، شوهر مایل به طلاق نیست. زن برای جلب رضایت و موافقت همسرش، مهریه و یا مال دیگر خود را به او میبخشد تا طلاقش دهد، به این نوع از طلاق، «طلاق خلع» گویند.
در ماده 1146 قانون مدنی نیز به پیروی از فقه شیعی آمده است: «طلاق خلع آن است که زن به واسطه کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر میدهد طلاق بگیرد، اعم از اینکه مال مزبور عین مهر یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد».
گفتنی است؛ مقدار بذل مال از سوی زن در طلاق خلع، باید با رضایت زن و مرد باشد، و نباید زن یا مرد را مجبور به پرداخت یا قبول مقداری خاص نمود. بنابر این اگر مرد با مقداری که زن پیشنهاد میدهد راضی نشود، طلاق محقق نمیشود.
البته نظر مراجع معظم تقلید درباره نوع کراهتی که به طلاق خلع میانجامد، مختلف است:
برخی میگویند اگر زن به هر علتی نخواهد به زندگی زناشویی ادامه دهد، میتواند با پرداخت خلع، طلاق بگیرد و برخی دیگر آن کراهتی را معتبر میدانند که به علت همین ناسازگاری، ترس از ارتکاب گناه باشد و زن احیاناً شوهر را به مراعات ننمودن حقوق زناشویى تهدید نماید.
«طلاق خلع» قوانین، خصوصیات و شرایطی دارد که به برخی از آنها اشاره میشود:
1. در این طلاق تا زمانی که زن مال بخشیده به شوهر خود را مطالبه نکند، شوهر نمیتواند به او رجوع نماید.
2. مرد نباید زن خود را مجبور به انجام طلاق خلع کند.
3. باید صیغه طلاق خلع خوانده شود، به این صورت که مثلاً مرد به زن خود بگوید: «...خالعتک»؛ یعنی ... تو را طلاق خلع دادم.
4. زن باید بلافاصله قبول را بگوید.
5. در طلاق خلع باید آزردگی و بیمیلی فقط از طرف زن باشد و اگر بیمیلی هر دو طرف باشد، به آن طلاق مبارات گویند، نه خلع.
6. صیغه و لفظ خلع را باید دو مرد عادل بالغ بشنوند.