سارینای ۹ساله در نامه ای که در مراسم یادبود پدرش قرائت کرد نوشته است که او و برادرش منتظرند که پدرشان برگردد.
در متن این نامه آمده است:
سلام بابایم
سلام عزیزتر از جانم
بابایم؛ من سارینا هستم، روزهاست زل زده ام به راهی که رفته ای ولی نیامده ای، پلکهایم خشک شد اما بابا تو چرا برنمی گردی.
باباجون اون روز همه برای جشن تو آمده بودند و برای تو گریه می کردند اما خودت نبودی، بابا از هر کسی سراغتو می گیرم، میگن تو رفتی بهشت، رفتی پیش خدا، اما باباجون تو بهشتو بدون من و محمد مهدی چطور می خواهی.
بابا میگن تو روزه بودی و با زبون روزه شهید شدی، چرا خدا کاری نکرد، بابا چرا قاتل تو، من و محمد مهدی را بی پدر، مادرم را بی شوهر، اقواممنو داغ دار و شهرمونو سیاه پوش کرد.
بابا نمی دونم قاتل تو چرا به قلب پاک تو شلیک کرد تو که خیلی مهربون بودی، نفرین به او اما بابا باز به خدا می سپارمش.
بابا من و محمد مهدی خیلی دلمون برات تنگ شده، خواهش برگرد بابا ،من چطور روزها را بدون تو در انتظار تو سرکنم، باباجون می دونم که بر نمی گردی ولی خیلی مواظب خودت باش، من و محمد مهدی خیلی دوست داریم. خداحافظ بابای مهربونم، خداحافظ.
منوچهر شجاعیان محیط بان پنجم تیر ماه در پارک ملی «بمو» توسط دو شکارچی غیر مجاز زخمی شد و بر اثر شدت جراحات وارده در بیمارستان به شهادت رسید.