سیگار مارلبرو یکی از معروف ترین برندهای دخانیات در جهان است که مدت ها پیش توزیع و فروش آن در کشور،مباحث و حواشی بسیاری را ایجاد کرد.
سیگاری که در مقطعی بحث های بسیاری در خصوص یهودی و صهیونیستی بودن صاحب آن مطرح شد و از قضا بیشترین جذابیت برای قاچاقچیان سیگار نیز به این نوع خاص از سیگار باز می گردد.
ایران و برمه عنوان دارِ ورود سیگار قاچاق هستند که به نوعی گوی سبقت را از دیگر کشورهای جهان ربوده اند،حجم گردش مالی سیگار در جهان،350 میلیارد دلار برآورد می شود که بخش قابل توجهی از آن به ایران اختصاص دارد.
به تعبیری می توان گفت ایران بهشت قاچاقچیان سیگار در جهان محسوب می شود زیرا ورود هر چه بیشتر کالا یا محصول برای یک قاچاقچی موفقیتی است که امکان آن در بسیاری از کشورهای دنیا وجود ندارد و یا حداقل اینکه برای تحقق این امر باید به دالان ها و مسیرهایی ورود کرد که ریسک و خطر و هزینه آن بسیار بالا است.
طبیعتا در چنین شرایطی،هر منطقه و ناحیه ای که منافذ و ورودی آن سهل تر و آسان تر محسوب می شود،جولانگاه دلچسب و جذابی برای قاچاقچیان به شمار خواهد رفت.
فارغ از مضرات سیگار که خود مثنوی هفتاد من خاص به خود محسوب می شود که هر آنچه از آن گفت و نوشت بازهم کم است،سود و فواید حاصل از این کالا و محصول آنچنان بالا است که ورود قاچاق آن به مثابه محروم شدن کشور از درآمدهای بسیار سنگین خواهد بود.
به عبارت دیگر می توان گفت با نظارت صحیح و اصولی می توان منافع بسیار سرسام آوری که به جیب قاچاقچیان می رود را به سمتی سوق داد تا حداقل بخش قابل توجهی از نیازهای اعتباری کشور را از محل آن مرتفع ساخت.
یکی دیگر از مضرات قاچاق سیگار به حاشیه رفتن سلامتی عمومی جامعه است،اساسا استعمال سیگار امری خطرناک است و استعمال سیگار قاچاق،خطرناک تر و وحشتناک تر،زیرا به دلیل عدم نظارت صحیح و اصولی،آن استانداردهای نسبی یا نیم بند نیز بر آن اعمال نمی شود و نتیجتا شرایطی ایجاد می شود که سیگاری همچون مارلبرو که در جهان برای سیگاری ها به عنوان یک برند مطرح،شهره است به وضعیتی دچار می شود که سمی ترین و خطرناک ترین مواد دخانی نامرغوب در بسته های شیک و جذاب و البته با بالاترین قیمت به دست مصرف کنندگان می رسد.
*چرا برخورد با کانتینرهای قاچاق به نتیجه ای مطلوب منتهی نمی شود؟
بنابر ارزیابی ها و برآوردهای انجام شده،سهم هر سیگاری در ایران از دود کردن این توتون های کمپرس شده، نزدیک به 850 نخ در سال است.
آمار و اطلاعات روشنی وجود دارد که بیش از نیمی از سیگار های قاچاق در کشور از مرزهای غربی وارد این مرز و بوم می شود و البته مرزهای شرقی نیز مسیر جذابی برای درو کردن سودهای میلیاردی از استعمال دخانیات محسوب می شود،حال این سئوال به ذهن متبادر می شود که براستی چرا برخوردی قاطع با کانتینرهای وارد کننده سیگار به کشور عملیاتی نمی شود؟
البته هر از چند گاهی اخباری از کشف محموله های سیگار قاچاق به کشور در مرزهای شرقی و غربی منتشر و رسانه ای می شود،اما همچنان شاهد هستیم حجم توزیع سیگار قاچاق در داخل کشور بسیار بالا است،یقینا این برخوردهای به دستاورد و خروجی مطلوبی منتهی نشده که اگر چنین بود ریسک ورود سیگار آنقدر بالا می رفت که ایران به جولانگاه قاچاقچیان سیگار مبدل نمی شد.
براستی دلیل اصلی قرار گرفتن ایران در کنار کشور برمه به عنوان بالاترین ورودی قاچاق سیگار چیست؟
بدون تردید موقعیت منطقه ای ایران و مرزهای پهناور آن نظارت را دشوار ساخته و نمی توان ادعا کرد کنترل این مرزها امری سهل و آسان است اما نباید از نظر دور داشت که واردات سیگار قاچاق نه بواسطه جیب مسافران بلکه توسط کانتینرهایی صورت می گیرد که نه در جیب جا می شود و نه از قدرت طی الارض برخوردار هستند.
قریب به دو سال پیش،حسین طلا،نماینده وقت مجلس شورای اسلامی عنوان کرد:سالانه قریب به 6 تا 7 میلیارد نخ سیگار مارلبرو در کشور استعمال می شود که برای ورود آن به کشور به 600 تا 700 تریلی نیاز است،زیرا هر تریلی یک هزار تُن کارتن را شامل می شود و هر کارتن معادل 10 هزار نخ سیگار است.
این اعداد و ارقام به روشنی موید این امر است که ورود این حجم و تعداد از سیگار قاچاق آن هم از یک نوع خاص در کشور بصورت دیمی و باری به هر جهت عملیاتی نمی شود.
انتقال و جابجایی این کارتن ها مستلزم امکانات،تجهیزات و ساماندهی دقیقی است که در باور هیچ عقیل سلیمی نمی گنجد که بتوان بدون سازماندهی مبادرت به جابجایی این حجم عظیم از سیگار کرد.
وضعیت قاچاق سیگار نگران کننده است،سونامی سرطان به بدترین نحو ممکن در حال در نوردیدن کشور است، می طلبد دلسوزان نظام و کشور برای برخورد با این معضل ویرانگر،جدی تر از گذشته و البته جهادگونه آستین ها را بالا بزنند.