بهدنبال وقوع زلزله بم در جلسه اضطراری ستاد مدیریتبحران شهر تهران در تاریخ ١٥/١٠/٨٢ ساخت ١٢٠پایگاه پشتیبانی مدیریتبحران توسط سازمان پیشگیری و مدیریتبحران پیشنهاد و تصویب شد و در تاریخ ٦/١٢/٨٢ دستور احداث پایگاهها (سولهها) به تمامی مناطق ٢٢گانه شهرداری تهران ابلاغ شد. مطابق برنامهریزی به عمل آمده، انتخاب زمین پایگاهها(سولهها) بهگونهای انجام شده است که حتیالمقدور در هریک از نواحی شهرداری تهران، یک پایگاه احداث شود. همچنین، در هر منطقه شهرداری یک پایگاه به کاربری «ویژه مدیریتبحران» اختصاص داده شده و مابقی پایگاهها، چندمنظوره با کارکرد محوری مدیریتبحران، آموزش و ورزش درنظر گرفته شدهاند. اما در اینکه کارکرد محوری این سولهها، چقدر به استانداردها نزدیک است و چه میزان برحسب کارکرد اصلی مدیریتبحران، فعالیتهای مرتبط انجام میدهند، جای سوال است. سوالی که نگرانی مسئولان را هم درپی داشته است، سولههایی که قرار است در شرایط بحرانی مانند هنگام وقوع زلزله پناهگاه امن شهروندان باشند، تبدیل به باشگاههای ورزشی شدهاند. هر اتفاقی در جایگاه خودش درخور و سازنده است، اما درواقع سوله ستاد بحران اصلا برای کاربری ورزشی طراحی نشده است؛ چهکسی به حادثهای که چندسال پیش بر اثر همین کاربری اشتباه رخ داد و ورزشکاری آسیبدید، فکر میکند؟ «توپ والیبالی که در فنسهای سوله گیر کرد، بازیکنی که بهدنبال توپ رفت، افتاد و دچار ضایعهنخاعی شد، حتما این اتفاقات باید رخ دهد تا بنشینیم کارشناسی کنیم که این سوله مناسب فضای ورزشی نبوده است.» متاسفانه این روند همچنان ادامه دارد و شهرداری تهران باز هم دستور توقف فعالیتهای یکی از سولههای بحران که سالها با محوریت آموزش نیروهای داوطلب و درقالب یک سازمان مردمنهاد فعالیت میکرد را ابلاغ کرد. علیاصغر عبادی، کسی است که آموزشهای تخصصی و بینالمللی در زمینه بحران را سالهاست با هزینه شخصی خودش انجام میدهد و نیروهای داوطلب بسیاری را در اقصینقاط دنیا و ایران تربیت کرده و یکی از پایگاههای ستاد بحران که الان با دستور شهرداری باید تخلیه شود، تنها مکانی بود که او میتوانست این فعالیتها را گسترش دهد. این آتشنشان با ١٥مدرک مدرسی ارشد بینالمللی و یکی از متخصصانبرتر امدادونجات در جهان گفتوگویی با «شهروند» داشته و به شرح ماجرا پرداخته است:
نگاهی اجمالی بر روند تشکیل سازمان مردمنهاد «پیشگامان نجات آریا» بیندازیم.
در سالهای ٨٦-٨٥ که من رئیس ایستگاه ٥٥ ستاد بحران تهران بودم، با دستور رئیس وقت ستاد بحران تعدادی از سالنهای بحران به سالنهای کاربردی امدادونجات تبدیل و به آموزش داوطلبان، گروههای دوام و نیروهای آتشنشانی آموزش پرداخته شد؛ این فرآیند با همین روند و بهطور مستمر تا سال ٩٥ ادامه دار شد. همچنین در روند این آموزشها سازمان مردم نهادی با محوریت امدادونجات و آموزش به جوانان، با عنوان «پیشگامان نجات آریا» به ثبت رسید. ازجمله برنامههای این سازمان، ارایه آموزشهای تخصصی و بینالمللی در زمینه امدادونجات بودهاست. سعی کردیم سالنهایی که در اختیارمان گذاشته شده را با هزینهشخصی تجهیز کنیم تا برای فعالیتهای امدادونجات کاربردی باشد.
دستور توقف فعالیتهای امدادونجات در سالنهای بحران داده شد...
امسال بنا بهدستور شهرداری و شورایشهر، دستور توقف و تخلیه فعالیتهای امدادونجات ما در این سالنها داده شد؛ درصورتیکه بسیاری از این سالنها تبدیل به سالنهای توپی شده، دستور توقف فعالیتهای یک سازمان مردمنهاد که همراستا با بحران نیز بوده است، ابلاغ شد. با این وجود تسلیم نشدیم و با همه مسئولان ازجمله شهردار، شورایشهر و رئیس سازمان مدیریتبحران تهران وارد مکاتبه شدیم. دستور توقف، ما را شوکه کرد؛ چراکه توقع پشتیبانی داشتیم. همه فعالیتهایی که در زمینه مدیریتبحران کشور با هزینه شخصی در این نهاد انجام میشد، به زمین خورد. آموزش همه داوطلبانی که بهصورت رایگان برای زمانهای وقوع بحران انجام میشد، باید تعطیل شود. سوال اینجاست که داوطلبان امدادونجات در زمان بحران به داد مردم خواهند رسید یا ورزشکارانی که در سالنهای بحران فوتبال و والیبال بازی میکنند؟! آیا شهرداری و سازمان بحران دایه ورزش مملکت هستند؟ شاید وظایف جابهجا شده و ما هم برای گرفتن سالن باید به سراغ وزارت ورزش برویم!
به چهدلیل دستور توقف فعالیتها در این سالنها دادهشدهاست؟
تنها استدلال این است که «شما کاربری سالنها را تغییر دادید»؛ آیا کاربری امدادونجات در سالن بحران غلط است؟! بیشترین استفاده ما از این سالنها، با وجود داشتن تجهیزات بسیار گرانقیمت، تنها از قسمت سقف است و به کف زمین کاملا بیارتباط است.
پیش از این هم، سالنهایی با مبحث بحران دراختیار داشتید؟
نخستین سالن تخصصی نجات در زمینه بحران را در ایستگاهیک حسنآباد پایهگذاری کردم، پس از آن ایستگاههای٥٣ و ٢ و ٤٩ ستاد بحران منطقه ٧ را تأسیس کردیم که متاسفانه همگی درنهایت با وجود کاربری نجات به پارکینگ تبدیل شدند. درحالحاضر هم ستاد بحران منطقه خیابانمطهری که سرنوشتش معلوم نیست. در ابتدا گفتند بنا است که انبار جمعیت هلالاحمر شود، اما در ادامه طبق گفته دکتر شریفی، مشاور شهردار تهران کاربری این سالنها فقط توپی و ورزشی است.
خواسته شما از مسئولان چیست؟
با توجه به اینکه ما یک سازمان مردمنهاد هستیم و زیرنظر وزارتکشور به فعالیتهایمان میپردازیم، انتظار حمایت داریم؛ علاوهبر این ما برای شهرداری، مانورهای بسیاری را با درخواست خودشان انجام دادیم؛ داوطلبان بینالمللی بسیاری را آموزش دادیم. همه فعالیتهای آموزشی و تأمین سایر تجهیزات را با هزینهشخصی فراهمکردیم. کمترین قیمت تجهیزات ما ٥٠میلیونتومان است که اگر در فعالیتی غیر از این کار صرف میشد، قطعا بهصرفهتر بود و درآمد بیشتری داشت. یکی از پیشنهادات ما به سازمان بحران، تربیت نیروهای داوطلب در زمینه بحران بود که این پیشنهاد هم رد شد. جنبه مادی را اگر درنظر بگیریم، صرفنظر از این کار و این نوع فعالیتها، قطعا برای من سودآورتر خواهد بود، حتی میتوانم برای تدریس این دورهها به خارج از کشور بروم و با شرایط بهتر و سادهتری به انجام این فعالیتها بپردازم، اما دلم میسوزد، دلم میخواهد در وطنم و برای حفظ جان و مال هموطنانم تلاش کنم. من برای تحقق اهدافم از فروختن خانه شروع کردم تا به فروختن دوچرخهام رسیدم که همه با ذوق و اشتیاق باطنیام همراه بود. اما من تنها هدفم رسیدن به استانداردهای دنیا در زمینه بحران بود که بهدنیا ثابت کنم ما توانمند هستیم، میخواستم توانایی کشورم را در زمینه بحران به رخ دنیا بکشم. متاسفانه هرجا رفتیم به در بسته خوردیم.
نگاهی گذرا به سازمان مردم نهاد «پیشگامان نجات آریا»
ایده تشکیل یک تیم متخصص، مستقل و مجهز نجات در حوادث و سوانح گوناگون و همچنین امدادرسانی تخصصی در زمان وقوع بلایای طبیعی همچون سیل و زلزله سالها پیش در سازمان آتشنشانی تهران و بین تنی چند از آتش نشانان و نجاتگران شکل گرفت. با گذشت زمان، این فکر در بین این گروه زبده و آموزش دیده، پرورش یافته و در نهایت در تاریخ ٢٦/٤/٩٢ بصورت یک سازمان مردم نهاد غیر دولتی به نام «پیشگامان نجات آریا» جامه عمل بر خود پوشید. برابر اساسنامه، کلیه فعالیتهای موسسه، غیرسیاسی و غیرانتفاعی غیردولتی بوده و با رعایت کامل قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران فعالیت خود را در امر آموزش و پیشگیری و همچنین عملیات دنبال خواهد کرد.
برخی از اهداف موسسه عبارتند از:
آموزش نجات تخصصی برای حوادث گوناگونی همچون: حوادث کوهستان، سوانح جادهای، حوادث چاه، سیلاب، نجات غریق و سوانح دریایی و....
آموزش تخصصی حوادث مربوط به برجهای بلند
آموزش تخصصی نجات (ویژه نیروهای مردمی)
آموزش تخصصی به کودکان و نوجوانان
آموزش تخصصی به زنان خانهدار
اشاعه و گسترش فرهنگ ایمنی در سطح جامعه
همکاری با سایر نیروهای امدادی در داخل کشور
اعزام نیروی متخصص نجات تحت عنوان نیروهای بدون مرز (با صلاحدید ارگانهای مربوطه) در زمان وقوع حوادث غیرمترقبه در سطح بینالمللی
موسسات دولتی و یا خصوصی بیشماری در سطح دنیا وجود دارند که بصورت تخصصی به امر نجات و یا اطفاء حریق اشتغال دارند، اما به جرات میتوان ادعا کرد کمتر موسسه و یا تیمی در دنیا وجود دارد که بهصورت تخصصی در اغلب زمینههای نجات آموزشدیده و فعالیت کند. بنیانگذاران موسسه، که خود دورههای تخصصی بسیاری را در زمینههای گوناگون نجات و در سطوح بالای بینالمللی گذرانیدهاند، پس از مدتها کار کارشناسی چکیدهای از بهترینها را در یک مجموعه و مطابق با استانداردهای روز جهان گرد آوری کرده و آموزشهای عمومی و تخصصی را بر این اساس پایه نهادهاند.
برخی از این استانداردها که دورههای آموزشی موسسه بر مبنای آنها پایهریزی شده عبارتند از:
آموزش کمکهای اولیه و ثانویه تحت اساسنامه نظارت بر انجمن پزشکان کانادا و انگلستان
آموزش غواصی تحت اساسنامه فدراسیون جهانی غواصی ایتالیا
آموزش غواصی امداد و نجات تحت نظارت انجمن جهانی مدرسان غواصی
آموزش دسترسی به اماکن غیرقابل دسترس و کار با طناب تحت اساسنامه اتحادیه جهانی کار با طناب صنعتی انگلستان
آموزش امداد و نجات حوادث چاه و آوار تحت استاندارد C٢ College سوئد
آموزش امداد و نجات کوهستان تحت اساسنامه سوییس آلپاین
آموزش نجات سیلاب تحت اساسنامه فدراسیون جهانی غواصی ایتالیا
آموزش اطفاء حریق عمومی و تخصصی بر مبنای استاندارد NFPA