یک: در تعریف امنیت مفاهیم مختلفی گفته شده چه مفاهیمی که به واژه امن بر می گردد و چه تعاریفی که اثر امنیت را در خود جای داده است. انچه امنیت را برجسته می کند وجود فعل یا سلب فعلی است که اگر در موقع مربوط به خودش حضور نداشته باشد و جامعه دچار خلا آن شود ضربات سخت بر پیکر ثبات سیاسی، اقتصادی و... وارد خواهد شد. بر همین اساس که امنیت در سطوح داخلی، ملی و منطقه ای و حتی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و... تقسیم می شود. در واقع مضاف شدن امنیت به هر مفهومی نشان می دهد این واژه اثرهایی دارد که در بلند مدت قدرت موجب رشد و یا نابودی مضاف الیه خود می شود. در تعریف امنیت آمده است : « امنیت یعنی حفاظت در مقابل خطر( امنیت عینی )، احساس ایمنی(امنیت ذهنی) و رهایی از تردید ( اعتماد به دریافتهای شخصی). »(1) انچه کاملا مشخص است احساس امنیت یا همان امنیت ذهنی و رهایی از تردید است. امنیت اخلاقی که قسمی از واژه امنیت را شامل می شود به این دو بخش از تعریف امنیت توجه دارد. ناهنجاری های اخلاقی و ایجاد کنش های غیر متعارف که با فرهنگ اجتماعی یک جامعه معتارض و متضاد است نوعی نا امنی ذهنی ایجاد میکند که می تواند موجب لغزش و سست شدن پایه های اعتماد شخصی به رهیافت ها و گذاره های دریافتی اش شود.
دو: در شرایط حاضر که رسانه ها، ماهواره ها و حتی اذهان مسموم می تواند با سرعت گسترده تری پیام غیر حقیقی خود را به سراسر جهان منتقل کنند و مخاطبان خود را به یک بن بست اعتقادی و اجتماعی برسانند ضربات وارده از این موضوع می تواند در سطوح شخصی و اجتماعی چنان پر هزینه باشد که سبب براندازی یک حکومت و اختلال در معادلات سیاسی – اقتصادی و حتی فرهنگی یک کشور باشد. در باب تهدید سخت و بکارگیری قدرت آتش علیه جمهوری اسلامی ایران پس از هشت سال دفاع مقدس، تهدیدات مختلفی صورت پذیرفت اما هیچکدام نتوانست در میدان عمل موفقیت امیز باشد و به وسیله تقویت قوای تسلیحاتی و نیروی انسانی مومن دفع گردید. در اخرین نوع تهدید سخت، گروه های تکفیری مورد حمایت غرب و محور عربی – عبری به تخاصم علیه منافع ملی کشورمان اقدام نمودند که با حضور مستشاری جمهوری اسلامی ایران تا حدود بسیار بالایی دفع گردید.
با اطلاع دشمن از شکست های متعدد در میدان نبرد سخت و آسیب پذیر نبودن جمهوری اسلامی ایران در امنیت فیزیکی، فعالیت های به ظاهر مدنی برای براندازی جمهوری اسلامی ایران یا کودتای نرم در داخل پیاده سازی شد تا بتواند به بخشی از کشور و امنیت ملی ان خسارت وارد سازد. انچه در سال 88 شاهد بودیم خسارت به امنیت ملی و تهدید براندازی کشور بود اما باز به ده ها دلیل این موضوع نیز نتوانست موجب نابودی جمهوری اسلامی ایران شود.
در ابعاد دیگر امنیت پس از بررسی سناریوهای اقتصادی کشور، حمله به زیرساخت های تولد ملی با تحریم های ظالمانه و هجمه های اقتصاد مضرر موجب شدند بخشی از دستاوردها اقتصادی کشور مورد تهدید قرار بگیرد. با ارائه برنامه و سیاست های اقتصاد مقاومتی این تهدید نیز پیش بینی و طرح مقابله آن برنامه ریزی شد.
سه: آنچه در بعد امنیت دشمن به دقت کامل به مسائل و پدیده های آن می نگرد، رفتارها و کنش های اجتماعی جامعه ایران است. کنش ها که بر اساس اعتقادات و سنت های اجتماعی و دینی رخ می دهد و با فرهنگ مردم امیخته است. اخلاق جامعه ایرانی یکی از این موارد است که چند سالی است با گسترش شبکه های اجتماعی و رسانه های مختلف در معرض تهدید و استحاله از درون قرار گرفته است. حال به راحتی شاهد هستیم خودکشی، تجاوز منجر به قتل، روابط نا مشروع، هنجار شکنی های اجتماعی همچون تجمل گرایی، مزاحمت های خیابانی، موسیقی غیر متعارف، طلاق و بسیاری از اسیب های اجتماعی چنان در حال فراگیری است که انگار در جمهوری اسلامی ایران هیچ مولفه از اخلاق و روابط هنجاری وجود نداشته است. ضریب دهی رسانه به این موضوعات نشان می دهد جامعه در معرض یک تهدید امنیتی قرار دارد که اگر برای ان برنامه ریزی نشود خسارت هایش بیش از تهدیدات سخت است و حتی امنیت ملی کشور در معرض تهدید قرار می گیرد. موضوعاتی مثل ستایش یا تجمل گرایی دیوانه وار ( کافی است مخاطبان محترم شب ها در خیابان های تهران به ویژه مناطق پاسداران، تجریش و... رفت و آمد کنند تا بسیاری از ان تجمل گرایی و اسراف و تکبر را در خودروها، پوشش و .... ببینند) وجود دار و نمی توان از کنار ان گذشت. هر روز می بینیم امنیت اخلاقی کشور دچار حواشی مختلفی می شود. یک بار امارهای خودکشی نگران کننده است و بار دیگر میزان قاچاق البسه غیر متعارف. همه و همه نشان می دهد امنیت اخلاقی به شدت مورد هجمه قرار گرفته و بسیاری از مسئولان به دلیل سخت نبودن این تهدید و اثر بخشی بلند مدت آن، هیچ اقدام بازدارنده ای نیز ندارد.
دشمن می داند اگر بخواهد به جمهوری اسلامی ایران ضربات سخت و تجاوز نظامی داشته باشد سرمایه های اجتماعی و اعتقادات جامعه ایران مانع از این تجاوز می گردد. بر همین اساس با فعالیت و استحاله از درون و تهدید امنیت اخلاقی بر آن است بهترین مولفه های امنیت پایدار و ثبات سیاسی کشور را تضعیف نموده و جامعه را در یک بستر بحرانی نگه دارد. به عبارت دیگر از بین رفتن امنیت اخلاقی می تواند به امنیت ملی ضربه وارد نموده و ان را در معرض تهدید سخت هم قرار دهد.
1) زندی، درآمدی بر سیاسیتگذاری امنیت ملی، صفحه 20 و 21