پیرمردی با کیسهای به دست میخواهد پیاده شود و در مقابل انبوهی از مردان بسیار جوانتر از او میخواهند سوار شوند، چند نفر فریاد میزنند «آقا هُل نده» اما همچنان فشاری که از بیرون میآید باقی است. اینجا شهر زیرزمینی تهران و یکی از واگنهای قطارهای مترو تهران است.
دست آخر چند نفری که از بیرون هُل میدادند سوار قطار شدند اما پیرمرد با نگاهی مغموم همچنان در واگن باقی ماند و اجازه پیاده شدن پیدا نکرد. داستان این پیر مرد و بچههای مدرسهای که هر روز زیر دست و پا از نفس میافتند، داستان هر روزه شهر زیر زمینی تهران است.
شهری که خطوط آن از شمال به جنوب و شرق به غرب را پوشش میدهد و روزانه چندین هزار نفر را با قطارهای خود جابجا میکند اما توسعه ناهمگون آن سبب شده تا سفر با مترو به یکی از دشواریهای زندگی در تهران بدل شود.
مترو وسیلهحمل و نقل عمومی است که نه ترافیک سرعت حرکت آن را کم و نه تولید آلودگی میکند. سفر با این وسیله هم از نظر زمان و هم هزینه به صرفه است اما چو آسان نمود اول، افتاد مشکلها.
امروز سفر با مترو به یکی از دشواریهای سفر در شهر تهران به شمار میرود، افزایش تعداد ایستگاه و به طبع آن مسافران همزمان نشد با افزایش تعداد واگنها و این آغاز مشکلات مترو بود. انباشت مسافران منتظر قطار در ایستگاهها و ورود قطارهایی مملو از جمعیت زمان توقف هر قطار را در ایستگاهها افزایش میدهد و همین امر موجب میشود تا در ایستگاه بعدی تعداد بیشتری از مسافران در ایستگاه انباشته شوند.
این روند ادامه پیدا می کند و دست آخر راهبر قطار اعلام می کند که قطار مزبور در چند ایستگاه توقف نخواهد داشت و این یعنی آغاز مشکلاتی که قرار است برای مسافران پیش بیاید.
در دورانی که کمبود واگن به شدت احساس میشود، افتتاح ایستگاههایی که تلاقی دو خط هستند بزرگترین اشتباهی بود که موجب شد تا دیگر جایی برای نفس کشیدن در قطارها باقی نماند.
اکنون نیز ایستگاه دیگری افتتاح شده است تا علاقمندان را به محل برگزاری یکی از بزرگترین رویدادهای فرهنگی کشور انتقال دهد. شهر آفتاب در جنوب تهران افتتاح شد و مترو آن هم به بهره برداری رسید تا رفت و آمد به نمایشگاه کتاب سهولت گیرد.
با افتتاح نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب به مشکلات مردم در مترو نیز افزوده شد و ناله های بیشتری از پیرمردان، پیرزنان و کودکان به گوش می رسد.
اکنون غروبها تمامی قطارها مملو از جمعیت به ایستگاه می رسد و جوانان هم گاهی به سرنوشت همان پیر مرد مغموم دچار می شوند و خیل عظیم جمعیت نمیگذارد که در ایستگاه مورد نظر از قرار پیاده شود.
**مشکل حل نشدنی واگن ها
مدتها قبل بود که مقامات شهرداری، مترو و حتی خود قالیباف شهردار تهران در مورد علت کمبود واگن صحبت کردند. آنها عدم تخصیص یارانه لازم برای خرید واگن به همراه تحریم ها را علت مشکل می دانستند و توپ را به زمین دولتی ها می انداختند.
در مقابل اعضای دولت هم در این ارتباط یا سکوت می کردند یا به گفتن این جمله که کمک خواهد شد بسنده می کردند.
هرچه هست در این میان آنهایی که زیر دست و پا ناله می کنند، تعدادشان روز به روز افزوده می شود.
این افراد هنوز صدای ناله شان از زیر زمین به گوش مسئولانی که روی زمین هستند نرسیده گرچه تصور می شود که اگر هم برسد( بوسیله رسانه ها منتقل شود) اقدام در خوری انجام نمیگیرد تا همچنان از زیر زمین صدای ناله بیاید.