«محمدصادق مهدوی» در یادداشتی نوشت:
در کشور ما عوامل متعددی باعث شده تا با کاهش ازدواج روبهرو باشیم و حتی در مواردی با قحطی ازدواج مواجه شویم؛ عواملی که بیشتر ریشه در فرهنگ و نگرشهای افراد دارد. مثلا سختگیریهای والدین و اصرار آنها بر تجملات، توقعات زیاد و نابجای زوجها، مهریههای سنگین یا ترس افراد از طلاق و شکست در زندگی مشترک. در واقع موانع ازدواج در کشور ما به حدی است که میتوان با اطمینان اعلام کرد که بسیار بیشتر از موانع موجود در کشورهای اسلامی و جوامع غربی است.
البته به این موانع باید مشکلات اقتصادی و تنگناهای مالی را نیز اضافه کرد که بحثی کاملا جدی است. این مشکلات سبب شده تا خیل عظیمی از جوانان از بابت تامین معاش در صورت تشکیل زندگی مشترک مطمئن نباشند و قید ازدواج را بزنند.
در این میان پرداخت وام ازدواج برای عدهای نقطهامید و کمکی است که با آن میتوان بخشی از نیازهای زندگی مشترک را تامین کرد. اما میبینیم که این تسهیلات نهچندان کافی نیز در برهههای مختلف زمانی یا قطع شده یا با سختگیریهای فراوان همراه میشود و عدهای را از حداقلها محروم میکند.
این درشرایطی است که تردیدی وجود ندارد ارائه تسهیلات میتواند به رونق ازدواج منجر شود.
به عبارت دیگر، وام ازدواج میتواند از دو طریق به جوانان کمک کند، اول اینکه بخشی از هزینههای آنها را تامین میکند و دوم اینکه باعث ایجاد دلگرمی در جوانان میشود، بویژه در جامعه ما که بسیاری از زوجها درآمد و پشتوانه کافی برای شروع زندگی ندارند.
حالا اگر ما شعار تسهیلگری در ازدواج را بدهیم، اما در عمل خلاف این شعار حرکت کنیم، واضح است که انگیزهها برای شروع زندگی مشترک ضعیفتر میشود. طبیعی است وقتی وام به عنوان یک عامل تسهیلکننده ازدواج با هزار اما و اگر همراه شود، میل به ازدواج کمرنگ میشود و آنوقت میل به زندگی مجردی افزایش مییابد که این پدیده بیشک تبعات فراوان اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و فردی دارد.