موضوع خطرات شدید ناشی از مصرف محصولات دستکاری ژنتیکی شده چیز تازه ای نیست. مطالعات انجام شده از سوی دانشمندان از جمله در فرانسه، آلمان، استرالیا از دست کم دهه 1990، نشانگر چندین سطح از خطراتی هستند که این محصولات متوجه سلامتی انسان می کنند. مطالعه جدیدی که پژوهشگران مصری منتشر کرده اند نشان می دهد موش هایی که با یک رژیم غذایی حاوی این محصولات تغذیه شده بودند، علاوه بر دیگر مشکلات سلامتی، به ناباروری نیز مبتلا شده اند. در آمریکا مطالعات مشابهی صورت گرفته که مونسانتو مانع از انجام تحقیقات بیشتر شده است. «موسسه فناوری مسئول» در گزارشی که در سال 2011 انتشار یافت اشاره کرد که از 19 حیوانی که رژیم غذایی آنها شامل محصولات دستکاری ژنتیکی شده بوده، اکثرا به اختلالات کبد و کلیه دچار شده اند.
در اوایل سال 2000 روس ها در اولین مطالعات خود در این حوزه، کاهش باروری و نارسایی های مادرزادی را در همسترها و موش ها گزارش کردند. در مطالعه ای که روس ها در سال 2013 انجام دادند معلوم شد پستاندارانی که مواد غذایی دستکاری ژنتیکی مصرف می کنند با مشکلات باروری مواجه می شوند. این مطالعه نتیجه گیری کرد «یک گروه از همسترهایی که دارای بیشترین نرخ زاد و ولد بودند به مدت دو سال با دانه های سویای معمولی که مصرف گسترده ای در کشاورزی دارد و همچنین دانه هایی حاوی درصدهای متفاوتی از ارگانیسم های دستکاری ژنیتکی تغذیه شدند. یک گروه دیگر همسترها نیز با سویای خالص (که در صربستان یافت می شود و 95 درص سویاهای موجود در جهان از نژاد آنها هستند) تغذیه شدند.
به گفته دکتر آلکسی سوروف سرپرست مطالعه ای که برای انجمن ملی امنیت ژنتیک صورت می گرفت: «ما چندین گروه از همسترها را انتخاب کردیم و آنها را جفت جفت در محفظه هایی نگه داری کردیم و به آنها همان غذای معمول همیشگی شان را خوراندیم. به تغذیه یک گروه هیچ چیز اضافه نکردیم، اما گروه دیگر را با سویاهایی تغذیه کردیم که به کلی از ارگانیسم های دستکاری ژنتیک عاری بودند، در حالی که گروه سوم با مقداری ماده حاوی دستکاری ژنتیک شده و گروه چهارم را با میزان بیشتری از این مواد تغذیه کردیم...در ابتدا همه چیز به طور عادی پیش می رفت ولی وقتی که جفت های جدیدی را از بچه های آنها انتخاب کردیم و همان مواد قبلی را به خورد آنها دادیم، متوجه اثری بسیار جدی شدیم. نرخ رشد این جفت ها کندتر شده بود و خیلی دیرتر به بلوغ جنسی می رسیدند. وقتی که تعدادی از بچه های این ها را برداشتیم و جفت های جدیدی را از نسل سوم تشکیل دادیم، از این جفت هایی که با مواد غذایی حاوی مواد دستکاری ژنتیکی شده تغذیه کرده بودند نتوانستیم بچه ای بگیریم. این ثابت می کند که جفت های نسل این همسترها توانایی زاد و ولد خود را از دست داده بودند.»
عقیم سازی با استفاده از مواد دستکاری ژنتیکی شده تصادفی نیست. مونسانتو از دهه 1960 چنین چیزی را برنامه ریزی کرده است. هنری کیسینجر، این دست پروده بنیاد راکفلر و یکی از نیروهای محرک – حتی تا امروز- جامعه بیلدربرگ، تنها گوینده این اظهارنظر شرم آور در اوایل دهه 70 نیست که: «هر کسی که تامین مواد غذایی را در کنترل خود بگیرد، مردم را کنترل می کند؛ هر کسی که انرژی را در کنترل خود بگیرد، می تواند هر پنج قاره را کنترل کند و هر کسی که پول را در کنترل خود بگیرد، می تواند جهان را کنترل کند.»
محصولات دستکاری ژنتیکی شده به دو شیوه حاصل می شوند؛ یکی از طریق مقاومت در برابر حشرات و دیگری مقاومت در برابر علف کش ها که خطرناک تر است، چون مقاوم دربرابر گلیفوسات است.
او حتی گفته است که «کاستن از میزان جمعیت این مناطق، باید بالاترین اولویت سیاست خارجی ما در قبال جهان سوم باشد.»
این فرایند همچنان یکی از اهداف اصلی نخبگان محسوب می شود (که معمولا حرف زیادی از آن زده نمی شود)، در کنار سازمان های نیمه سرّی مختلفی چون بیلدربرگرها، شورای روابط خارجی، کمیسیون سه جانبه، بریتیش کاتهام هاوس، کنفرانس اقتصادی (داووس) و دیگران.
محصولات دستکاری ژنتیکی شده به دو شیوه حاصل می شوند؛ یکی از طریق مقاومت در برابر حشرات و دیگری مقاومت در برابر علف کش ها که خطرناک تر است، چون مقاوم دربرابر گلیفوسات است. گلیفوسات که با نام تجاری «راندآپ» بیشتر شناخته شده است، در الیاف مواد غذایی جذب می شود و اثرات وخیمی بر سلامتی دارد. آفت کش ها غدد درون ریز را مختل می کنند و دوزهای مشخصی از آنها، می تواند در سیستم هورمونی پستانداران مداخله کند. این اختلال ها می تواند موجب سرطان، ناباروری، سقط جنین، نارسایی های مادرزادی و آنطور که مطالعه روس ها قبلا نشان داده است، عقیم شدن کامل تا نسل سوم گردد.
اف. ویلیام اندال درکتاب راهگشای سال 2007 خود «بذرهای نابودی: دستور کار پنهان دستکاری ژنتیکی» اشاره می کند که کنترل غذایی و جمعیت زدایی به عنوان اهداف راهبردی عمده رواج مواد دستکاری ژنتیکی شده به شمار می رود آنطور که هنری کیسینجر حدود نیم قرن پیشتر اشاره کرده است. یک جهان سوم کم جمعیت تر به آمریکا و نخبگان جهانی دسترسی راحت تر و ساده تر به مواد اولیه خام مورد نیازشان را فراهم می کند و این امکان را به آنها می دهد تا «معدودی برگزیده شده»، شیوه زندگی پر تجمل و سوء استفاده از منابع را ادامه دهند.
فلن براون با اشاره به مستند گری نول به اسم «بذرهای مرگ: افشای دروغ های محصولات دستکاری ژنتیکی شده» به نقل از دکتر بروس لیپتون می گوید: «ما در حال سوق دادن جهان به سوی ششمین انقراض جمعی حیات از روی این سیاره هستیم...رفتار انسان در حال تحلیل بردن شبکه حیات بر روی زمین است.»
بدتر از اینها در راه است، اگر توافقنامه مشارکت فراآتلانتیک به تصویب آمریکا و 11 طرف دیگر آن در اقیانوس آرام برسد. این توافقنامه- که شباهت های زیادی با «مشارکت تجارت و سرمایه گذاری فراآتلانتیک» دارد که آمریکا را به 28 کشور اتحادیه اروپا مرتبط می سازد ـ در پشت درهای بسته در حال مذاکره است. مذاکره کننده کشاورزی اصلی آمریکا، لابی کننده پیشین شرکت مونسانتو اسلام صدیق است. این دو توافقنامه تجاری عظیم دولت ها را از وضع قوانین برای فعالیت های شرکت های فراملیتی محروم می کند، تا جایی که به حقوق شرکت ها نسبت به حق حاکمیت ملی کشورها رجحان داده می شود. در قالب این توافقنامه شرکت ها خواهند توانست دادگاه هایی خصوصی را تشکیل دهند که می توانند بر اساس مقرراتی که می تواند در فعالیت های آنان مداخله کند، حکم کنند که آن کشورها از برخی سودهای خود محروم شوند.
این وضع به خصوص درمورد کشاورزی بیوزیستی مصداق خواهد داشت. به این ترتیب دیگر یک کشور خاص نمی تواند محصولات دستکاری ژنتیکی شده را ممنوع کند. این قوانین به اجزای لایتغیر این توافقنامه تجاری بسیار فراگیر تبدیل می شوند که آمریکا در تلاش است آنها را به «شرکای این توافقنامه» بقبولاند – و حتی ممکن است با استفاده از سیاست چماق و هویج – این موضوع را به آنها بقبولاند که «شما یا با ما هستید یا بر علیه ما و گفتن ندارد که اگر بر علیه ما باشید، معمولا با تحریم های ویرانگر مجازات می شوید، اگر رهبران ناهمخوان و خاطی شما با مرگ مجازات نشوند.
هدف جمعیت زدایی همچنان به طور کامل دنبال می شود؛ و درست مقابل چشمان ما نیز این کار صورت می گیرد. و ما مردم را با تبلیغات قطره به قطره و مداوم خود نسبت به حقایق نابینا می کنند، تبلیغاتی که ما را به این باور می رسانند که این توافقنامه های تجاری، راه حل مشکلات غذایی جهان هستند، که قحطی را ریشه کن خواهند کرد. اما چیزی که آنها ریشه کن خواهند کرد، بعد از گذشت چند نسل، توانایی باروری انسان هاست. این به همراه جنگ های مداوم و مستمر با ترور و سوءقصدهای مالی کل کشورها به دست سازمان های به اصطلاح برتون وودی، یعنی صندوق بین المللی پول و بانک جهانی، دست به دست سیستم بانک مرکزی و وال استریت، ممکن است در نهایت در امر کاهش شدید جمعیت جهان به توفیق برسند، اگر ما مردم، از خواب بیدار نشویم.
آگاهی نسبت به در پیش گرفتن شکل جدیدی از کشاورزی امری حیاتی است. بازگشت به طبیعت و کشاورزی سازگار با زمین در کنار دور شدن از جهانی سازی و حرکت به سمت ذهنیت «تولید محلی برای مصرف محلی».
روسیه ممنوعیت شدیدی برای محصولات دستکاری ژنتیکی شده وضع کرده است. روسیه هم اکنون حدود 40 درصد از مواد غذایی خود را با شیوه های کشاورزی سنتی تولید می کند. به نوشته نچرال لیوینگ 80 درصد میوه و میوه های دانه ای این کشور، 66 درصد سبزیجات و حدود 50 درصد از شیر این کشور از طریق طرح های نیمه سنتی تولید می شود.
هنور برای فاصله گرفتن از محصولات دستکاری ژنتیکی شده زیاد دیر نیست، دور شدن از عقیم سازی برنامه ریزی شده و جمعیت زدایی ازجهان به نفع یک گروه نخبه ستمگر. ما مردم باید بیدار شویم، حق حاکمیت ملی کشورهایمان را از زیر سیطره واشنگتن پس بگیریم، وضعیتی که با سرقت انتخابات های دستکاری شده یا «تغییر رژیم ها» نفوذ بر 11 کشور توافقنامه فراآتلانتیک و 28 کشور مشارکت تجاری و سرمایه گذاری فراآتلانتیک را در دست خود گرفته است.
*پیتر کوئینگ
ترجمه: محمود سبزواری
منبع: http://www.informationclearinghouse.info/article44345.htm
*پیتر کوئینگ، Peter Koenigاقتصاددان و تحلیلگر ژئوپتلیک. او کارمند پیشین بانک جهانی است و در مناطق مختلف جهان فعالیت های بسیاری در زمینه محیط زیست و منابع آب داشته است.