الگو یا pattern اصطلاحی در علم جامعه شناسی است که معنای آن مدل، گونه یا هنجار است.
الگوها، شیوههای زندگی هستند که از فرهنگ ناشی میشوند و افراد در زندگی عادی خود، به طور طبیعی با آنها سر و کار دارند؛ الگوهای فرهنگی ثابت نیستند و با توجه به تحولاتی که در جامعه رخ میدهد، تغییر مییابند. بنابراین شرایط جدید، باعث دگرگونی الگوها میشود. هر چقدر فاصلهی بین الگوها و شرایط جدید بیشتر باشد، اختلاف بیشتری را شاهد خواهیم بود زیرا عدم هماهنگی بین الگوهای قدیمی و شرایط جدید، باعث ایجاد تعارض و دوگانگی ارزشی میشود.
در جوامع مختلف، افراد مشهور و به اصطلاح سلبریتی (celebrity)ها بیشترین تأثیر را بر روی برخی افراد جامعه میگذارند و از آنها به عنوان "الگوهای مرجع" یاد میشود. این افراد اغلب از چهرههای معروف هنری هستند. بازیگران، خوانندگان و مدلهای تبلیغاتی جزو الگوهای رفتاری مرجع به حساب میآیند.
با ورود رسانه های نوین در سالهای اخیر و تبلیغات سوئی که از سوی رسانه های غربی برای تغییر سبک زندگی ایرانی-اسلامی صورت میگیرد، گاهی اوقات شاهد تغییر الگوهای رفتاری در جامعه هستیم به طوری که بعضی افراد به ویژه جوانان به دلیل ناآگاهی، تحت تأثیر تبلیغات شبکههای ماهوارهای قرار گرفته و شروع به تقلید کورکورانه از آنها میکنند.
این روند تا جایی پیش میرود که برخی افراد، ناآگاه با زیرپا گذاشتن ارزشها و هنجارهای معمول جامعه، اقدام به انتخاب الگوها و پوششهای غربی و کپیبرداری از اینگونه سبک زندگی میکنند.
*جلب توجه و اعتماد به نفس کاذب
خلأ درونی و خود باختگی از جمله عواملی است که میتواند فرد را به پیروی و تقلید ناآگاهانه وادار سازد.
مهسا، 23 ساله، دانشجوی ژنتیک، دلیل گرایش و علاقه خود را به چنین پوششهای نامتعارفی نیاز به جلب توجه میداند و میگوید: وقتی مورد توجه دیگران قرارمیگیرم و همه نگاهها به سوی من جلب میشود احساس قدرت میکنم و این به من اعتماد به نفس میدهد اما همیشه این نگرانی را دارم که آیا کسی بهتر از من وجود دارد؟!
در مقابل، ساره، 27 ساله، کارمند میگوید: لباسی را میپوشم که میدانم برایم مناسب است و با عرف و هنجار موجود در جامعه سازگاری دارد. پوشیدن لباسهای متفاوت و عجیب و غریب را که باعث شود در جامعه انگشتنما شوم را به هیچ وجه نمیپسندم.
لیلا فراهانی، کارشناس علوم اجتماعی، معتقد است: افرادی که به دلیل اختلال شخصیت از کمبود اعتماد به نفس رنج میبرند، دچار خودباختگی شده و خود را فاقد ارزش درونی میپندارند؛ این افراد آنچنان مجذوب شخصیت و موقعیت ظاهری یک فرد سرشناس میشوند که او رار یک انسان کامل دانسته و تلاش میکنند در تمام جوانب زندگی از او پیروی نمایند و در اولین گام اقدام به پوشیدن لباسهایی مشابه آن فرد میکنند. این افراد نیاز مفرطی به مورد توجه قرارگرفتن با هر شیوه و روشی دارند.
*لباس مارکدار واجبتر از نان شب
تنوعطلبی از دیگر دلایل گرایش بعضی جوانان به پوششها و مدل های پیشنهادی غرب است.
بهنام، 32 ساله، صاحب بوتیک میگوید: مشتریانی دارم که وقتی برای خرید لباس مراجعه میکنند تمام سعیشان این است که آخرین مدهای لباس را از مارکهای مختلف حتی با قیمت چند برابر بیشتر خریداری کنند اما مشتریانی هم دارم که فقط کیفیت و موجه بودن لباس برایشان مهم است و به مارکدار بودن و یا به روز بودن آن اهمیتی نمیدهند.
فراهانی، معتقد است: تنوعطلبی به خودی خود بد نیست اما اگر حالت افراط به خود بگیرد و روند عادی زندگی فرد را دچار اختلال کند خطرناک و مضر خواهد بود.
*تبلیغات همیشه قابل اعتماد نیست
کم بودن سواد رسانهای مخاطب از یک سو و تبلیغات گسترده رسانههای غرب از سوی دیگر از دیگر علل افزایش پوششهای نامتعارف است. افرادی که از سواد رسانهای لازم برخوردار نیستند، در مقابل تبلیغات و محصولات ارائه شده رسانههای غرب خود را فردی منفعل احساس میکنند که قدرت تصمیمگیری ندارد و تبدیل به یک مخاطب مصرفگرا میشوند.
رضا ساکت، کارشناس علوم ارتباطات، معتقد است: سواد رسانهای مانند یک رژیم غذایی است که به فرد کمک میکند که بتواند تشخیص دهد کدام محصول فرهنگی برای او و خانوادهاش مناسب است و کدامیک مناسب نیست.
*عزم جزم مسئولان فرهنگی
در کنار اقدامات انجام شده در حوزه فرهنگ برای ارائه الگوها و پوششهای وطنی هنوز لازم است که اقدامات بیشتر و مؤثرتری در این حوزه انجام گیرد. کم نیستند هنرمندان متعهد، دلسوز و کارآمدی که بتوانند با طراحی پوشش و لباس مناسب و در شأن جامعه و ارائه الگوهای ایرانی-اسلامی، باعث تقویت خودباوری و اعتماد به نفس جوانان ما شوند و به آنها این جرأت و شهامت را بدهند که دست رد به سینه الگوهای نامناسب غربی بزنند.