اسلام دینی است که برای همه زوایای زندگی بشر برنامه دارد و تعادل در همه امور را به پیروان خود توصیه می نماید. از طرفی استفاده و بهره مشروع از نعمت هاى الاهى و زیبایی هاى زندگى را جایز دانسته، و از سویی دیگر اسراف و زیاده روى و ضایع نمودن نعمت ها را حرام و ناروا مى داند؛ این مسئله بدان دلیل است که هر مسلمانی به تناسب امکانات، توانایى و کارآیى خود، در برابر جامعه مسئولیت دارد و این مسئولیت پذیری او را دارای صفات نیک اخلاقی می گرداند، در غیر این صورت فرد اسراف کار خواهد بود و از اجراى مسئولیت و تعهدات اجتماعى خود بازمى ماند و دچار عادت های سوء اخلاقی می شود که از این رهگذر بر پیکر جامعه ضربه مى زند.
اسراف
امام صادق (علیه السلام) در حدیثی فرمودند: «چه بسا فقیری که اسراف پیشه تر از ثروتمند است! عرض شد: چگونه؟ حضرت فرمودند: ثروتمند از آنچه دارد، خرج می کند و فقیر بدون تمکن مالی اضافه بر شأن خود انفاق می نماید»
اسراف یعنی زیاده روی و تجاوز که معنای مقابل آن قصد و میانه روی است. راغب اصفهانی در معنای اسراف می گوید: «هر کار و عملی را که انسان انجام می دهد و از حد و اندازه خود تجاوز و زیاده روی کند آن اسراف است». (راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ذیل واژه "سرف")
بنابراین می توان این گونه بیان داشت که اسراف هرگونه عمل بیهوده و زیاده روی و تجاوز از حد طبیعی، چه در کیفیت و چه در کمیت می باشد.
از این بیان معلوم می شود که اسراف تنها مربوط به خوردنیها و نوشیدنی ها و یا در امور اقتصادی نبوده، بلکه اسراف معنایی جامع تر و وسیع تر را در برمی گیرد. در حقیقت می توان گفت: «اسراف هرگونه تجاوز از حد یا افراط و تندروی و یا وضعیت نامناسب حالات نفسانی و روحیات و صفات غیر معتدل اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی افراد در جامعه می باشد». (رستگار جویباری، ولی الله، اسراف از دیدگاه اسلام)
این تعریف تکلیف را بسیار سنگین می کند؛ زیرا اسراف از حوزه اقتصادی و خوردن و نوشیدن به سایر حوزه های دیگر اعمال انسان نیز کشیده می شود.
از گفته های اهل لغت و تفسیر در مورد واژه (اسراف) به دست می آید که با سه ملاک، حدّ معتبر در اسراف - که رعایت آن میانه روی است و تجاوز از آن موجب می شود تا انسان در شمار مسرفین قرار گیرد- تعیین می شود.
1. گناهان و محرّمات شرعی: این بدان دلیل است که حرام ها و معصیت ها خود حدود الاهی اند، و ارتکاب آنها اگر چه بدون صرف مال باشد، اسراف به معنای گناه و تجاوز از دستورهای دینی است.
2. حکم عقل و معیارهای عقلی: این در مواردی است که عقل بر قبح صرف مال در آنها حکم می نماید، به گونه ای که تجاوز از آن به نوعی سفاهت و جهالت است؛ مانند اتلاف و نابود کردن ثروت و یا خرج آن در موارد نادرست و بی فایده که حاکی از نارسایی عقلی و ضعف اندیشه مرتکب این عمل است.
3. عرف جامعه: عرف اجتماعی هم عامل تعیین کننده (حد) در باب اسراف است؛ به عنوان مثال مصرف مال در راه مصالح شخصی و زن و فرزند و یا انفاق آن برای مصالح دیگران، هر کدام محدود به حدی است که عرف جامعه آن را بر اساس اوضاع اقتصادی هر زمان، و بر پایه وضعیت مالی و موقعیت اقتصادی و اجتماعی هر شخص تعیین و تحدید می نماید و همان گونه که کم رَوی از آن، مصداق بخل است و اگر موجب از بین بردن حق واجبی شود، حرام و معصیت است. زیاده روی و تجاوز از آن نیز به معنای خروج از حدّ اعتدال، و ورود به جرگه اسراف کنندگان خواهد بود.
حد در مورد مصارف شخصی و انفاقات، امری است بسته به اعتبار عرفی و بر همین اساس وضعیت افراد نسبت به هم در این مورد متفاوت است؛ به عبارت دیگر حدّ مجازی که عرف اجتماعی برای مصارف شخصی و خانواده تعیین می کند، درباره همه اشخاص یکسان و یکنواخت نیست، بلکه به اندازه تفاوت های مالی و موقعیت های اجتماعی افراد مختلف است؛ لذا ممکن است مصرف مقدار معینی از مال، در یک مورد از شخصی اسراف باشد، در حالی که مصرف همان مقدار در آن مورد، برای شخص دیگری که از وضع مالی و موقعیت اجتماعی بالاتری برخوردار است، اسراف نباشد. (موسوی کاشمری، مهدی، پژوهشی در اسراف)
امام صادق (علیه السلام) در حدیثی فرمودند: «چه بسا فقیری که اسراف پیشه تر از ثروتمند است! عرض شد: چگونه؟ حضرت فرمودند: ثروتمند از آنچه دارد، خرج می کند و فقیر بدون تمکن مالی اضافه بر شأن خود انفاق می نماید» (کافی، کلینی، ج 7، ص 346)
زیان هاى فردى اسراف
1. زیان های جسمی: زیاده روی در خوردن و آشامیدن به جسم صدمات زیادی وارد می کند. امروزه به اعتقاد پزشکان پرخوری و بدخوری از مهم ترین موارد ابتلای انسان به بیماری های مختلف است. این نکته ای است که فراوان در سخنان معصومان به آن تأکید شده است. قرآن نیز مؤمنان را از اسراف در خوردن و نوشیدن باز داشته است: «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا، إِنَّهُ لا یحِبُّ الْمُسْرِفِین» (اعراف، 31)بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمى دارد.
2. خشم خداوند: «انه لایحب المسرفین » (انعام، 14) خداوند اسراف کاران را دوست نمى دارد. امام صادق(علیه السلام) در این باره فرمود: «ان السرف امر یبغضه الله » (کافی، ج 7، ص 339) اسراف مورد غضب خدا است.
3. کاهش برکت: اسراف باعث می شود برکت در زندگی انسان کم شود و در نهایت رخت بربندد: «اِنَّ مَعَ الاسْرافِ قِلَّةَ الْبَرَکَةِ» (کافی، ج 4، ص 55) همانا اسراف همراه با کاهش برکت است.
4. محرومیت از هدایت: خداوند به اسراف کاران مى فرماید: «إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ »؛ (غافر، 28) همانا خداوند کسى را که اسراف کار و دروغ گو است هدایت نمى کند.
5. فقر: مهم ترین اثر اقتصادى اسراف، فقر است؛ زیرا اسراف کار با اتلاف منابع و سرمایه هایی که عموماً محدودند، موجب تهدید حیات بشر می شود. حضرت على (علیه السلام) مى فرمایند:«الْقَصْدُ مَثْرَاةٌ، وَ السَّرَفُ مَتْوَاةٌ»؛ (کافی ج 7، ص 339) اسراف موجب هلاکت است و میانه روی، مایه زیاد شدن ثروت.
6. هلاکت: اسراف از هر نوعى که باشد انسان را به نابودى مى کشد. قرآن مجید این حقیقت را چنین بیان مى فرماید: «ثُمَّ صَدَقْناهُمُ الْوَعْدَ فَأَنْجَیناهُمْ وَ مَنْ نَشاءُ وَ أَهْلَکْنَا الْمُسْرِفِین » (انبیاء، 9) سپس وعده اى را که به آنها داده بودیم وفا کردیم، آنها و هر کس را مى خواستیم (از چنگال دشمنانشان) نجات دادیم، و مسرفان را هلاک نمودیم.
7. کیفر اخروى: کیفر افرادی که از حدود الاهى تجاوز کرده و اوامر و نواهى خدا را نادیده بگیرند، عذاب اخروى است. قرآن در این باره مى فرماید: «وَ کَذلِکَ نَجْزِی مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ یؤْمِنْ بِآیاتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى » (طه، 127) و این گونه جزا مى دهیم کسى را که اسراف کند و ایمان به آیات پروردگارش نیاورد و عذاب آخرت شدیدتر و پایدارتر است.
وظایف ما:
مهم ترین اثر اقتصادى اسراف، فقر است؛ زیرا اسراف کار با اتلاف منابع و سرمایه هایی که عموماً محدودند، موجب تهدید حیات بشر می شود
آنچه وظیفه بندگان در قبال نعمت های خدایی است این است که شکرگزار و قدردان آن باشند و با کفران نعمت خود را از آن نعمت محروم نسازد. خداوند می فرماید: اِنْ شَکَرتُم لازیدنکم و ان کَفَرتم اِنّ عذابی لَشدید (ابراهیم 7) اگر شکرگزار باشید آن را افزایش می دهم و اگر کفران کنید عذاب من سخت است.
حداقل آن عذاب قطع نعمت می باشد. بر این اساس، نخستین وظیفه متنعمان از نعمت خدا شکر نمودن، در برابر آن نعمت هاست.
وظیفه دیگر ما استفاده مناسب از نعمت هاست و این که بدون جهت آنها را حرام نکنیم و هدر ندهیم. چرا که اسراف از گناهان بزرگ و نابخشودنی است که پیامد های دنیوی و اخروی سختی برای انسان دارد. اسراف و تبذیر در منطقه ای از زمین باعث محرومیت در منطقه دیگر می شود و حتی اسراف انسان های امروز موجب محرومیت نسل های آینده می شود. لذا از این رو، اسلام تاکید فراوانی بر خودداری از اسراف کرده و خانواده ها را سفارش به بهره برداری درست و در حد رفع ضرورت از نعمت ها می کند. کلوا و اشربوا و لاتسرفوا انه لا یحب المسرفین. (انعام/ 141 و اعراف/ 31) بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خدا مسرفان را دوست ندارد.