آذرماه سالجاری دختر جوانی در دادسرای جرایم رایانهای تهران از مدیرعامل سایت اینترنتی یک مانتوفروشی به طرح شکایت پرداخت. مینا 20 ساله وقتی روبهروی قاضی شعبه دوم دادسرا ایستاد، با گریه گفت: مدتی میشد که در جستوجوی کار بودم تا منبع درآمدی داشته باشم اما خانوادهام موافق نبودند. به دوستانم گفته بودم اگر توانستند برایم کاری پیدا کنند تا بتوانم مستقل شوم و خودم خرج هزینههایم را بدهم. در همین شرایط یکی از دوستانم به من پیشنهاد داد برای مدلشدن خیلی مناسب هستم. من هم از پیشنهادش خیلی خوشحال شدم همیشه آرزو داشتم بتوانم یک مدل شوم اما نمیدانستم مدیر مانتو فروشی موافقت میکند یا نمیپذیرد.
او ادامه داد: به همین خاطر همراه دوستم به یک مانتوفروشی در شمال شهر رفتیم. آنها از همان ابتدا با دیدنم گفتند میتوانم خیلی زود کارم را در آنجا شروع کنم و با بستن قرارداد برای فروش مانتوهایشان به عنوان مدل، کارم را شروع کردم و خیلی زود همه عکسهایم در صفحه اینستاگرام و اینترنت پخش شد.
این دختر جوان افزود: اوایل برایم خیلی کار هیجانانگیزی بود اما به مرور که عکسهایم را در هر گوشی و صفحهای میدیدم ترس به جانم افتاد چرا که خانوادهام در جریان این ماجرا نبودند و نگران هستم برادرم متوجه این ماجرا شود.
او گفت: پس از آن در این مانتوفروشی تسویهحساب کردم و دیگر کارم را ادامه ندادم. خیلی میترسیدم، به همین خاطر نزد مدیر فروشگاه رفتم و از او خواستم تا عکس هایم را از سایتشان حذف کند اما موافقت نکرد و من که دیدم اعتنایی به خواستههایم ندارد تصمیم گرفتم شکایت کنم.
قاضی دادسرا با شنیدن اظهارات دختر جوان، رسیدگی به این پرونده را در دستور کار خود قرار داد. پس از انجام تحقیقات پلیسی، بازپرس پرونده، مدیر مانتوفروشی را به دادسرا احضار کرد تا به دفاع از خود بپردازد.
تحقیقات تکمیلی در رابطه با این پرونده همچنان ادامه دارد تا پرده از زوایای پنهان آن برداشته شود.