به گزارشافکارخبر،در اوج جوانی عاشق شده اید و نمیدانید چه کار باید بکنید؟ تمام شب و روز فکرتان این است که چطور موضوع را با خانواده مطرح کنید که با ازدواج شما موافقت کنند؟ یکی از زمینههای آشنایی برای ازدواج، محیط دانشگاه و ازدواج به سبک دانشجویی است. اما بسیاری از روانشناسان معتقدند هنوز هم راه و رسم عشق و عاشقی و ازدواج در فرهنگ ما اصول و قواعد خاص خودش را دارد و خانواده طرفین نقش بسزایی در شکلگیری آن دارند.
یعنی همین ازدواج دانشجویی هم تنش زیادی را بین خانوادهها ایجاد کرده و نتایج نشان میدهد خانوادهها خیلی هم موافق این سبک ازدواج نیستند. دکتر مهدی دوایی، روانشناس به شما میگوید آشنایی در حوزه دانشگاه و ازدواج دانشجویی از این نظر مزیت به حساب میآید که یک گزینه برای ازدواج جوانهاست اما در چنین شرایطی چطور موضوع آشنایی را با خانوادهها مطرح کنید تا در پروسه ازدواج همراهتان شوند.
یک ازدواج بدون معطلی
کسی که شرایط ازدواج دارد، باید زمینهاش را هم مهیا کند. حضور در مراسم مختلف، آشنایی با خانوادههای جدید و دورههمیها از گزینههای آشنایی برای ازدواج است. حضور در چنین مراسمی فرد را کاندیدای ازدواج میکند. در غیر این صورت زمینهای برای ازدواج صورت نمیگیرد. به هر حال باتوجه به آمار پایین ازدواج باید از هر امکان و زمینهای برای ازدواج استفاده کرد. آشنایی در یک محیط فرهنگی مثل دانشگاه هم یکی از این زمینههاست که با موارد قبل متفاوت است.
با خاطرخواهی دوران دانشجویی چه کنیم؟
در این محیط دختر و پسر یکدیگر را میشناسند و چه بهتر که یک نهاد این مسوولیت را بپذیرد که اگر دو نفر مناسب هم برای ازدواج هستند با یکدیگر صحبت کنند که آیا پازلهای روحی، روانی، عاطفی و… آنها با هم متناسب است یا نه؛ اگر اینطور بود آشنایی را رسمی کنند. کمهزینه و ساده بودن مراسم این ازدواجها از دیگر مزایای آن است.
خانوادهها را نادیده نگیرید
مهمترین اشکال ازدواج دانشجویی این است که پدر و مادرها حس خوبی نسبت به این جریان ندارند. آنها احساس میکنند فرد به جای آنکه از در داخل بیاید از پنجره آمده. دختر و پسر هم ندارد؛ پدر و مادر در چنین شرایطی حس میکنند نادیده گرفته شدهاند و اولویت آنها بهعنوان یک بزرگتر زیر سوال رفته است. اولین پرسش بسیاری از خانوادهها از جوانها این است که چرا سر خود انتخاب کردی؟
وقتی خانواده نگرش مثبتی نسبت به این ازدواج نداشته باشد روی زندگی آینده دختر و پسر اثرگذار است. هنوز در فرهنگ ما جا نیفتاده و خیلی پدر و مادرها بهخصوص آنهایی که بیشتر سنتی هستند از اینکه خود بچهها همسرشان را انتخاب میکنند ناراضی هستند. البته آشنایی در محیط فرهنگی دانشگاه بهمراتب پذیرفتهتر از محیطهای دیگر اجتماعی است.
یک واسطه اقدام به معرفی کند
معرفی دختر و پسر باید درست انجام شود؛ یعنی نهادهای مسوول این حوزه با یک شناخت صحیح از جانب دو طرف اقدام به معرفی کنند. پیشنهاد میشود حتما نمایندهای از نهادهایی که در دانشگاهها مستقر هستند و موجبات آشنایی پسر و دختر را فراهم میکنند بحثازدواج را با خانوادهها در میان بگذارند و دختر و پسر هرگز به صورت مستقیم به پدر و مادر مطرح نکنند. جبهه گرفتن خانوادهها مقابل فرزندان به خاطر رعایت نکردن اصول فرهنگی غالب کشور ماست.
اگر توسط یک واسطه مقدمات این آشنایی به اطلاع خانوادهها برسد شرایط بسیار فرق خواهد کرد. این زمینه را باید یک نفر برای پدر و مادرها ایجاد کند و بعد خود دختر و پسر در مورد ازدواج با بزرگترها صحبت کنند. زمانی هم که تماس از طرف واسطه صورت میگیرد، باید یک آشنایی کلی از پسر و خانوادهاش به خانواده دختر و بالعکس داده شود تا یک شناخت هر چند کوچک شکل گیرد و بعد وارد فاز آشنایی شوند.
آیا دختر و پسر به رشد مناسب ازدواج رسیدهاند؟
سن تا حدودی فرآیند مهمی در ازدواج نیست، البته زیر ۱۷ سال برای دختر و زیر ۲۲ سال برای پسرها سن مناسبی نیست. پارامتر مهم در ازدواج رشد عاطفی، اجتماعی و... است؛ پس ابدا سن شناسنامهای مطرح نیست. گاهی اوقات اگر رشد اتفاق افتاده باشد در ۲۲-۲۱ سالگی هم میتوان ازدواج کرد اما اگر رشد در ۲۸سالگی هم ایجاد نشده باشد ازدواج در آن سن هم توصیه نمیشود. در ازدواج دانشجویی هم به همین ترتیب است و کاملا به رشد دختر و پسر بستگی دارد.
به خانواده بگویید نظر شما برایمان مهم است
بسیاری از ازدواجهایی که خانوادههای دوطرف هم موافق بودهاند در موارد بسیاری منجر به شکست شده؛ چه برسد به اینکه خانوادهها موافق ازدواج نباشند. حتما باید رضایت پدر و مادر در ازدواج دانشجویی جلب شود وگرنه پیش رفتن در چنین ازدواجی درصد طلاق را بسیار بالا میبرد. بعد از اعلام واسطه، دختر و پسر باید به پدر و مادر بگویند که من این شخص را پسندیدهام اما درنهایت نظر شما برایم بسیار مهم است.
رضایت خانوادهها بسیار مهم است
آماری در رابطه با ازدواجهای دانشجویی نداریم اما تا به اینجا خیلی اتفاق خوشایندی برای پدر و مادرها نبوده است. به یاد دارم جلسهای با حضور پدر و مادرهایی که فرزندانشان قصد ازدواج دانشجویی داشتند برگزار شده بود تا بررسی کنیم میزان رضایت خانوادهها از این ازدواج چقدر است. اکثر خانوادهها به دلیل مواردی که مطرح شد از این سبک ازدواج راضی نبودند اما اگر همین ازدواج دانشجویی طبق فرهنگ رایج جامعه انجام شود، میتواند زمینه بسیار خوبی برای خداحافظی با دوران تجرد باشد.
دنبال یک واسطه باشید
در موقعیتی که دختر و پسری خودشان و بدون واسطه هیچ نهادی در دانشگاه با هم آشنا شدهاند و تصمیمشان برای زندگی مشترک جدی است چه بهتر که بزرگتری مثل یک استاد واسطه امر خیر شود. رعایت این اصول حتی در جامعه امروزی ما و با فرهنگمان همخوانی بیشتری دارد و پدر و مادر هم از اینکه واسطه دیگری موضوع را مطرح کرده حس بهتری نسبت به رسمی شدن این رابطه پیدا میکنند و در روند ازدواج همراهتر میشوند. در ضمن مخالفت خانواده با این ازدواج، بدون اینکه آن فرد را دیده باشند بهمراتب کمتر میشود.
اگر عاشق هستید، نگویید به من ربطی ندارد
عشق در یک نگاه قابل پذیرش نیست. عشق هم یک رابطه علت و معلولی است. اینکه دو نفر صرفا لفظی بگویند عاشق هم هستند، کافی نیست؛ مگر آنکه منافع فرد مقابل را به منافع خودشان ترجیح دهند، در غیر این صورت این حس استمرار پیدا نمیکند. اگر محرکی پاسخ داده شد و منافع طرف مقابل هم در نظر گرفته شد، عشق کمکم ایجاد میشود. مثلا اینکه اگر عشق در میان باشد فرد با شرایط مالی نهچندان باثبات هم میسازد.
از طرفی اگر عاشق هم هستند، باید نوع رفتارهایشان با هم همخوانی داشته باشد. اگر به همدیگر میگویند این مشکل تو است و به من ربطی ندارد، عاشقی معنایی ندارد. اگر فردی در رابطه به طرف مقابل گفت مقصر تو هستی و بعد ادعای عشق هم کرد، بدانید عاشق نیست. عشق یک پروسه طولانی است.
خواستن بدون اقدام بیمعنی است
خیلی مواقع در بین افرادی که برای مشاوره مراجعه میکنند دیدهام پسر در طول آشنایی سه سال است به دختر میگوید من شما را میخواهم. خب این خواستنی که بدون اقدام است به چه دردی میخورد؟! خیلی بیمعنی است. سوال دختر مسلما این است که اگر من را میخواهی چرا اقدامی نکردهای؟ آن پسر حتی خواستگاری هم نمیرود. یعنی حداقل به خانواده دختر هم نمیگوید فرزند شما را میخواهم؛ آن وقت ادعای عاشقی هم دارد. به همین خاطر آشنایی بدون اطلاع خانوادهها با درصد احتمال کمتری به نتیجه میرسد.
نامزدی بیش از یک سال جایز نیست
اگر دو نفر در سن پایین و ترمهای اول دانشگاه عاشق هم شدند و شرایط ازدواج را نداشتند، باید در وهله اول خانوادهها در جریان قرار بگیرند. درصورتیکه اگر خانوادهها دیر در جریان قرار بگیرند و وابستگی بیش از حد باشد، ممکن است در روند رسمی شدن مخالفت ایجاد کنند. این تنشها آسیبهای روانی، اضطراب و افسردگی بدی برای دوطرف این رابطه بهخصوص به دلیل سن و سال کم ایجاد میکند.
البته موضوع نداشتن شرایط ازدواج مهم است که ممکن است فقط شرایط مالی نباشد و موارد دیگری هم از جمله مساله سربازی مطرح باشد اما در صورتی كه خانوادهها نگرش مثبتی داشتند، از یك مشاور در چنین شرایطی راهنمایی گرفتن بسیار تاثیرگذار است. در مرحله بعد میتوانند نامزد كنند اما مدت زمان آن، همان وقت باید تعیین شود. بیش از یک تا دو سال تداوم چنین نامزدی صحیح نیست؛ در غیر این صورت آسیبزاست. حتی پروسه زمان عقد و قبل از ازدواج هم بیش از یك سال نباید زمان ببرد.
شناسه خبر:
۴۶۱۱۴۴
با خاطرخواهی دوران دانشجویی چه کنیم؟
چند توصیه به دانشجویانی که در دوران دانشگاه عاشق میشوند ولی شرایط ازدواج را ندارند.
۰