به گزارش افکارنیوز، سال۹۰، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش زیر نظر حاج بابایی وزیر آموزش و پرورش و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی وقت، محمدرضا مخبردزفولی تدوین شد. این چشم انداز طولانی در بخش منابع مالی بندی دارد که از حضور بخش خصوصی در امر آموزش حمایت میکند: تقویت مشارکت عمومی در آموزش و پرورش با حفظ کارکردهای سیاستگذاری و نظارتی نظام از طریق تسهیل تاسیس مدارس غیر دولتی وحمایت از فعالیت های آموزشی آنان.
اواخر دهه شصت از اصل واضح قانون اساسی درباره رایگان بودن تحصیل تفسیر دیگری شد و مجوز ورود بخش خصوصی به مدارس صادر شد. توجیه این بود که شاید عده ای توانایی مالی فرستادن کودکانشان به مدارسی با امکانات بهتر را دارند و باید موانع ایجاد مدارس خصوصی با کیفیت بالا برداشته شود.
مدت ها مدارس به دو دسته انتفاعی و غیر انتفاعی تقسیم میشدند، البته این اسامی به اشتباه استفاده میشوند: مدارس غیر انتفاعی یعنی مدارسی که برای نفع مالی کار نمیکنند و با توجه به ماهیت این مدارس غیرانتفاعی اسم اشتباهی است و مدارس غیر انتفاعی در واقع مدارس دولتی هستند. اما مدارس دولتی هم کم کم با اسامی مختلف تبدیل به مدارس انتفاعی شدند: هیات امنایی، سمپاد(استعدادهای درخشان)، نمونه دولتی و شاهد مدارسی هستند که به جز امتحان ورودی، شهریه کلان از دانش آموزان طلب میکنند. مدرسه دولتی(به معنی واقعی کلمه) در حال حاضر به مدرسه ای اطلاق میشود که از نظر بسیاری از اولیا
محلی نامناسب برای تحصل فرزندانشان است.
بسیاری از آنها علی رغم مشکلات مادی حاضر نمیشوند کودکانشان را به مدارس عادی بفرستند و فشار شهریه های میلیونی این مدارس را تقبل میکنند. این مدارس به نوعی مدرسه نخبگان به شمار میآیند. نخبگانی که باید شهریه تحصیل در مدارس تبدیل به برند شده را پرداخت کنند. مدارسی مانند علامه حلی یا فرزانگان به خاطر خدماتی مانند استفاده از معلمان باتجربه و باسابقه، برگزاری کلاسهای فوقالعاده، گنجاندن برنامههای پژوهشی و تحقیقاتی در آزمایشگاهها، آمادهسازی دانشآموزان برای حضور در دانشگاه و آموزش چندزبان خارجی به شکل همزمان، از دانش آموزان شهریه های میلیونی دریافت
میکنند.
تفاوت در کیفیت و نوع خدمات تحصیلی ارایه شده به دانش آموزان مهمترین دلیل خانواده ها برای ثبت نام فرزندانشان در مدارس غیر دولتی است وضعیتی که در حال حاضر مدارس دولتی را به حاشیه رانده و حالا به سمت مد شدن پیش میرود. مدارسی با اسامی استعداد های درخشان که برای وارد شدن به آنها به جز استعداد باید صاحب والدین پولدار یا فدارکار نیز بود. تنها استعداد زیاد دانش آموز را در مدارسی که به اعتراف آموزش و پروش پایین ترین سطح آموزش را دارد نگه خواهد داشت.
هر چند کمتر مدرسه دولتی وجود دارد که سالانه مبلغی به عنوان کمک به مدرسه از دانش آموز درخواست نکند. میزان شهریه مدارس دولتی غیر عادی متفاوت است: شهریه مدارس تیزهوشان در دوره راهنمایی حدود دو میلیون و پانصد هزار تومان است در دوره متوسطه دوم ۴ میلیون و دویست هزار تومان و دوره پیش دانشگاهی ۴ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان است. مدارس استعدادهای درخشان را گرانترین مدرسه در میان مدارس دولتی هستند.
شهریه در دوره اول متوسطه این مدارس دومیلیون و ۹۰۰ هزار تومان، در دوره دوم متوسطه ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان و در پیش دانشگاهی ۴ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان است. وزیر کنونی آموزش و پرورش درباره مدارس تیزهوشان نظر جالبی دارد و میگوید: همه دانش آموزان سمپاد واقعاً تیزهوش نیستندوی در ادامه با بیان اینکه امسال طرح شهاب با جدیت در مدارس دنبال میشود، گفت: طرح شهاب به معنای شناسایی استعدادهای درخشان در مدارس عادی است.
در بسیاری از کشورهای دنیا دانش آموزان خود را جداسازی نمیکنند. متاسفانه در چند سال گذشته مدارس تیزهوشان در کشور راه اندازی شده که بسیاری از دانش آموزانش از تیزهوشان نیستند. قصد نداریم بگوییم باید مدارس سمپاد را جمع کرد بلکه باید طرح شهاب تقویت شود. هرچه محیط آموزشی طبیعی تر باشد تعلیم و تربیت در آن بهتر شکل میگیرد.
سلطانی صبور عضو کمیسیون آموزش مجلس درباره خصوصی سازی نامحسوسی که در آموزش و پرورش در حال اتفاق است میگوید: «سیاست های آموزش و پرورش در شورای عالی آموزش و پرورش تصویب میشود. درباره آموزش و پرورش و سیاست های آن تضاد های وجود دارد که هنوز برای کمیسیون روشن نشده، از یک طرف میگویند که کمبود نیرو دارند و از طرف دیگر دنبال جذب نیروهای شرکتی هستند.
کار به جایی رسیده که بعضی مدارس غیر انتفاعی میخواهند تنها برای پست مدیر مدرسه از نیروهای دولتی و استخدام های رسمی استفاده کنند و برای بقیه پست ها و تدریس خودشان نیرو جذب کنند. این منجر به فاجعه خواهد شد، نبود گزینش برای معلم باعثورود افراد بی صلاحیت به مدارس خواهد شد. اصل سی قانون اساسی واضح است و در کشور تحصیل باید رایگان باشد، بحثمدارس غیر انتفاعی جداست اما مدارس دولتی نباید از دانش آموزان شهریه طلب کنند».
مهمترین توجیه آموزش و پرورش در رفتن به سمت درآمد زایی کمبود بودجه است. منظری توکلی عضو دیگر کمیسیون آموزش مجلس میگوید: «حتی اگر کمبود بودجه در کار باشد طبق قانون اساسی دولت موظف به تامین منابع از جاهای پیش بینی شده برای فراهم کردن تحصیل رایگان است و کمیسیون به هیچ عنوان با فرایند خصوصی سازی پیش گرفته شده موافق نیست. مردم نیز معترض هستند، امسال بارها با من تماس گرفته شده و از وضعیت نیروهای شرکتی و پولی شدن مدارس گلایه کرده اند».
اکرمی یکی از معلم های آموزش و پرورش میگوید: «در اینکه سطح آموزش در مدارس خاص بالاتر است و کلاس ها و همچنین نیروهایی با بهره وری بالا در آنها به کار گرفته میشود شکی نیست، البته اغراق هم میشود.
مردم به نوعی مدارس غیر انتفاعی را قبول کردند وقتی مجلس و دولت شکاف طبقاتی را امری پذیرفته شده میدانند کاری نمیشود کرد، عده ای به هر دلیل به خاطر شغلی که دارند یا به خاطر موقعیتی که دارند توانایی مالی بالاتری دارند و میخواهند فرزندشان را به مدرسه غیر انتفاعی بفرستند مدارسی که در تهران بالای ده میلیلون شهریه میگیرند.
اما مدارس دولتي باکيفيت که به نوعي قرار است نخبه پرور باشند در حال شهريه گرفتن هستند آن هم مبالغي که براي بسياري از خانواده سنگين است. اولويت اين مدارس درآمدزايي است به بهانه نخبه پروري و شک نکنيد تعداد بسيار زيادي از نخبه هاي واقعي در مدارس به خاطر شهريه هاي سنگين از راه يابي به اين مدارس باز ميمانند
شناسه خبر:
۳۶۸۶۵۲
چرا تحصیل در ایران دیگر رایگان نیست؟
سال۹۰، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش زیر نظر حاج بابایی وزیر آموزش و پرورش و دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی وقت، محمدرضا مخبردزفولی تدوین شد. این چشم انداز طولانی در بخش منابع مالی بندی دارد که از حضور بخش خصوصی در امر آموزش حمایت میکند.
۰