«میندی تسای»، یک بیمار مبتلا به اسکیزوفرنی که اختلال وی از سال ۲۰۰۴ میلادی تشخیص داده شده، درباره تجربیات خود صحبت کرده است.
وی می گوید: از آن زمان من و دوستانم سعی میکنیم هر چه زودتر علائم بیماری را تشخیص دهیم. اسکیزوفرنی شکل مشخصی دارد و آموزش تشخیص زودهنگام علائم میتواند نجاتدهنده باشد.
علائم من با احساس خاصی شروع شد. متوجه نکات و تغییرات جزئی شدم که اگر از این اختلال آگاه نبودم، تنها به آنها نگاه گذرا میکردم. به عنوان مثال، شنیدن صدای روشن شدن موتور ماشین پارک شده در حالی که در پیادهرو راه میرفتم، بدون دلیل منطقی باعث عصبانیت من میشد.
افکار من واکنشهایی را در پی داشت. غریزه من برای درک احساساتم شاید در حالت هوشیاری، منطقی نبود. صدای موتور چه معنی دارد؟ در ابتدا نمیتوانستم از خودم بپرسم که چرا متوجه صدای موتور به این شکل خاص شدم. در آن لحظه احساس خاصی داشت، اما من آن را زیر سوال نبردم بلکه سعی کردم آن احساس را درک کنم.
این احساسات به مرور زمان منجر به تغییر روحیه من شد. بعد از مدتی به جای خودِ همیشگیام، سرد و راضی به نظر میرسیدم، درگیر افکار بودم و ساکتتر به نظر میرسیدم. با این حال در این مرحله هنوز میتوانستم یک فعالیت روتین را انجام دهم. دوستانم مرا به عنوان شخصی که «خودش نیست» میدیدند و مرا زیر نظر داشتند.
همانطور که مغز من به تلاش برای درک همه چیز ادامه میداد، اسکیزوفرنی من تسریع شد و علائم بیشتری اضافه شد. پس از مدتی در کنار احساسات و افکار غیرمعمول، افراد نامرئی با من صحبت میکردند. توهمات شنوایی از علائم اسکیزوفرنی است. وقتی صحبت کردن افراد نامرئی با من ثابت شد، نمیتوانستم بخوابم، غذا خوردن را فراموش کردم و نمیتوانستم کار کنم.
بعد از این وضعیت، برای کمک به خودم خیلی دیر شده بود. من یک فروپاشی روانی را تجربه میکردم و دوستانم سریع مرا نزد پزشک بردند.
تسای با این امید که گزارش تغییر حالات و پیشرفت بیماریاش بتواند به بیماران مشابه در شناسایی علائمشان کمک کند، اضافه کرد: اگر شما یا یکی از نزدیکانتان مبتلا به اسکیزوفرنی هستید، مهم است که علائم هشداردهنده مانند تغییر در خلق و خو، افکار غیرمعمول، ناتوانی در خوابیدن یا شنیدن صداها را بدانید. این آگاهی منجر به مداخله حرفهای زودتر برای مدیریت بهتر بیماری میشود.
روانگسیختگی، اسکیزوفرنی یا شیزوفرنی (Schizophrenia) یک اختلال روانی است که با دورههای مداوم یا عودکننده روانپریشانه مشخص میشود. علائم اصلی شامل توهم (غالبا توهم شنیداری)، هذیان و اختلال تفکر است. علائم دیگر عبارتند از کنارهگیری اجتماعی، کاهش ابراز عواطف و بیتفاوتی.
بدون درمان چه اتفاقی میافتد؟
برخی از افراد تنها صدا میشنوند. اگر این صداها قابل تحمل هستند این افراد احتمالا نیازی به درمان یا کمک خاص ندارند. گرچه اگر این صداها خیلی بلند یا ناخوشایند شوند یا علایم دیگر بروز پیدا کنند در این صورت درمان مورد نیاز است.
خودکشی در بین افراد مبتلا به اسکیزوفرنی شایعتر است. مخصوصا اگر شخص علایم فعال، افسردگی و عدم دریافت درمان داشته باشد.
تحقیقات نشان میدهد در صورتی که اسکیزوفرنی طولانی مدت بدون درمان رها شود اثرات بیشتری بر زندگی شخص میگذارد. این بیماری هرچه زودتر شناخته و درمان شود، در آینده بهتر قابل کنترل خواهد بود.
در صورتی که علایم زودتر شناخته شود و درمان شروع شود:
- احتمال بستری شدن کمتر است.
- فرد بیمار نیاز کمتری به کمک در خانه خواهد داشت.
- در صورت نیاز مدت بستری کوتاهی خواهد داشت.
- به احتمال قوی قادر به انجام کار و زندگی مستقل خواهد بود.
درمان
اگر شما برای اولین بار علایم اسکیزوفرنی را دارید استفاده از دارو را زیر نظر پزشک شروع کنید.
ممکن است نیازی به بستری شدن در بیمارستان نداشته باشید اما بایستی به روانپزشک و یک گروه روانپزشکی درمانگاهی مراجه کنید. کمکها و مراقبتهای لازم توسط تیم در خانه انجام میشود. حتی در صورتی که مجبور به بستری شدن در بیمارستان باشید تنها برای چند هفته است و بقیه درمان در خانه انجام میگیرد. استفاده از دارو میتواند اکثر علایم آزاردهنده بیماری را برطرف سازد. اما پاسخ کاملی نخواهد بود. با این وجود برای شروع قدم بسیار مهمی است که استفاده از بقیه روشها را ممکن میسازد. کمکهای دوستان و خانواده، درمان روانشناختی و خدماتی مانند مراقبت در خانه نیز بسیار مهم است.