مرز باریکی بین گشوده بودن و به اشتراک گذاری زیاد از حد اطلاعات شخصی با دیگران وجود دارد. قطعاً، گشودگی می‌تواند باعث عمیق‌تر شدن رابطه‌ها شود، اما ضرورت دارد بدانیم که درباره چه مسائلی نباید با دیگران صحبت کنیم.

 روان‌شناسی شیوه‌نامه‌های روشنی درباره میزانی از رازداری در اختیار ما می‌گذارد. در اینجا ما با شما 8موضوعی را در میان می‌گذاریم که باید در دل خودتان حفظ‌شان کنید.

1.رازهای شخصی

همه ما در صندوقچه قلب‌مان رازهایی داریم که بهتر است همانجا دفن بشوند. اما گاهی ممکن است احساس کنیم، لو دادن یکی دوتا از این رازها می‌تواند کمک‌مان کند که با دیگران پیوند عمیق‌تری برقرار کنیم. بهتر است قدری در برابر این تصمیم تکانشی تأمل کنید.

به اشتراک‌گذاری رازهای عمیق گاهی پیچیدگی‌های غیرضروری در رابطه ایجاد می‌کند. این رازها ظرفیت این را دارند که ادراک دیگران درباره شما را تغییر بدهند و می‌توانند به به هم خوردن تناسب قدرت بین طرف‌های رابطه منجر شوند. معنایش این نیست که باید یک بطری دربسته باشید. بلکه معنایش این است که باید بدانید که کدام نکته را در کجا و با چه کسانی به اشتراک بگذارید.

2.جزییات مرتبط با حقوق

موضوع پول قدری حساسیت‌برانگیز است. آیا با به اشتراک گذاشتن اطلاعات درباره حقوق‌تان با دیگران راحت هستید؟ خوب، بر اساس تجربه‌های شخصی بسیاری از آدم‌ها، بهتر است که این کار را نکنید. این اطلاعات پویایی و تناسب قدرت در رابطه را از بین می‌برد. باعث مقایسه‌های ناخواسته و دلخوری می‌شود. روان‌شناسان پیشنهاد می‌دهند که اطلاعات مالی را خصوصی نگه دارید. این موارد فقط شامل حقوق نیست بلکه لازم نیست که سرمایه‌گذاری، مزایا و سایر اشکال و منابع کسب درآمدتان را به دیگران بگویید. این کار از حسادت ناخواسته و تله مقایسه خود با دیگران پیشگیری می‌کند.

3.رنجش‌های گذشته

همه ما رنجش‌ها و پشیمانی‌هایی داریم که از گذشته با ما هستند. اما به اشتراک گذاری این احساسات با دیگران، به خصوص در بافت اشتباه، بیش‌تر از آنکه مفید باشد، به ضرر ما تمام می‌شود. بهتر است که رنج‌هاش گذشته را رها کنیم که برای رشد فردی‌ و شکل دادن روابط سالم ضرورت دارد.

خوب است بدانید که به اشتراک گذاشتن این دلخوری‌ها با دیگران، علاوه بر آنکه هاله تیرگی بر چهره شما ایجاد می‌کند، جلوی سعی شما برای دور ریختن این تلخی‌ها را می‌گیرد و آن‌ها را بادوام می‌کند.

یادتان باشد که زیگموند فروید گفته است «احساسات بیان نشده هرگز نمی‌میرند. آن‌ها در درون ما زنده به گور می‌شوند و به زشت‌ترین اشکال خودشان را بروز می‌دهند.»

بنابراین روی احساس رنجش و دلخوری‌تان در سکوت یا در کنار یک آدم حرفه‌ای کار کنید، به جای آنکه آن‌ها را با آدم‌های دیگر در میان بگذارید.

4.خود-تردیدی‌ها

همه ما لحظاتی به خودمان شک کرده‌ایم و توانایی‌ها و ارزش‌مان را زیر سوال برده‌ایم. این عمل طبیعی است و روان‌شناسی می‌گوید که می‌تواند به نفع ما باشد اما توصیه می‌کند که این لحظات را بهتر است که در درون خودمان نگه داریم.

وقتی دائم احساس خود-تردیدی‌مان را با دیگران به اشتراک بگاریم، ممکن است که ناخواسته باعث شویم که این احساسات تبدیل به باور شوند. علاوه بر آن، دیگران هم ما را همانطور می‌شناسند و دریافت می‌کنند که خودمان، خودمان را می‌شناسیم و دریافت می‌کنیم. بنابراین اگر به آن‌ها می‌گوییم فرد بی‌کفایت و فاقد اعتماد به نفسی هستیم، آن‌ها هم همین دریافت را می‌کنند.

سعی کنید از تکنیک‌های رفتار درمانی شناختی، تأیید مثبت یا تمرین‌های ذهن‌آگاهی برای مبارزه با این حالات استفاده کنید.

5.کارهای خیر

شاید این یکی خلاف عقل سلیم باشد اما روان‌شناسی پیشنهاد می‌دهد که اگر مدام درباره کارهای خوب‌مان با دیگران حرف بزنیم، دیگران ممکن است فکر کنند که آدم‌های اصیل یا فروتنی نیستیم. بگذارید که اعمال‌تان به جای خودتان حرف بزنند. وقتی بدون چشم‌داشت به شهرت و جایزه، کارهای خوب انجام می‌دهید، اصالت این کار وزن بیش‌تری پیدا می‌کند. علاوه بر آن، احساس بهتری نیز پیدا می‌کنید.

6.باورهای فردی

باورهای ما درباره هر چیزی از سیاست و مذهب گرفته تا مسائل اجتماعی می‌توانند موضوعات حساسی باشند. مهم است که ما باورهایی داشته باشیم و برای آن‌ها ایستادگی کنیم. اما روان‌شناسی می‌گوید که باید محتاطانه این باورها را با دیگران به اشتراک بگذاریم. صحبت کردن درباره باورها با گروه‌های هم‌باور می‌تواند مفید باشد. اما به اشتراک گذاشتن عقاید شخصی با کسانی که قویاً با ما مخالف هستند، می‌توانند به درگیری‌های غیرضروری منجر شده و رابطه را لکه‌دار کند.

7.برنامه‌های آینده

برنامه‌‌ریزی برای آینده می‌تواند هیجان‌انگیز باشد. چه اهداف شغلی، چه تعطیلات رویایی چه تغییر در سبک زندگی، برنامه‌هایی هستند که امیدها و آرزوهای شما را حمل می‌کنند. اما به اشتراک گذاشتن این آرزوها و برنامه‌ها با دیگران ممکن است همیشه بهترین رویکرد نباشد.

روان‌شناسان می‌گویند که وقتی برنامه‌هایمان را با دیگران به اشتراک می‌گذاریم دچار وضعیتی می‌شویم که از آن با عنوان «حس ناپخته کامل شدن» از آن یاد می‌کنند. معنایش این است که حرف زدن درباره برنامه‌ها و اهداف، مغز را فریب می‌دهد که انگار همین حالا این کار را انجام داده است و انگیزه برای آنکه حقیقتاً این کار انجام شود، کاهش پیدا می‌کند.

به جای صحبت کردن درباره برنامه‌ها، روی عملی کردن آن‌ها تمرکز کنید.

8.رازهای  خانوادگی

هر فردی مسائل خانوادگی دارد که طبیعی است و می‌تواند برایشان درخواست کمک حرفه‌ای کند. اما یادتان باشد که به محض اینکه این رازها را با کسی به اشتراک می‌گذارید، پشیمان می‌شوید.

روان‌شناسان مخالف سرسخت به اشتراک‌گذاری مسائل خانوادگی با دیگران هستند. شما هم به حریم خانواده‌تان احترام می‌گذارید و هم رابطه‌تان را حفظ می‌کنید. با به اشتراک‌گذاری این اطلاعات شما تصور دیگران از خودتان را ناخواسته تغییر می‌دهید.

سخن آخر: تعادل را رعایت کنید

در مرکز همه این نبایدها، رعایت تعادل وجود دارد. باید درک کنید که چه اطلاعاتی ارزش دارند که راز باقی بمانند و کدام‌ها را می‌توانید با نزدیک‌ترین آدم‌های زندگی‌تان به اشتراک بگذارید.