۸ سوالی که باید در قرار اول از او بپرسید تا همه چیز را بفهمید!

. مهم است که قرار اول بسیار ساده برگزار شود و طرفین صرفا به موضوعاتی بپردازند که چالشی و پیچیده نیست اما در عین حال مهم است که سعی کنند همان روز به فهمی ‌عمیق‌تر از هم برسند. با ۸پرسش می‌توانید به این هدف دست پیدا کنید.

قرار اول آشنایی، در عین حال که هیجان‌انگیز است، یک ماجراجویی عصبی‌کننده هم هست زیرا شما فقط به دنبال جرقه‌های عشق نیستید، می‌خواهید آن شخص را ارزیابی کنید و ببینید آیا ظرفیت‌های عمیق‌تر نیز دارد یا خیر.

گفت‌وگوهای جذاب کوتاه و دلگرم‌کننده برای قرار اول بانمک است، اما باید بتوانید سوال‌های درستی بپرسید تا بفهمید آیا برقراری ارتباطی عمیق‌تر با این فرد ارزشش را دارد یا خیر.

1.بپرسید: «چه چیزی بیش از همه تو را به شوق می‌آورد؟»

با منابع علاقه‌مندی و اشتیاق آغاز کنید. یادتان باشید منابع شوق و اشتیاق آدم‌ها اطلاعات زیادی درباره کیستی آن‌ها به ما می‌دهد. نمی‌پرسیم که بعدا سرگرمی‌ها و علایق آن‌ها را قضاوت کنیم، بلکه می‌خواهیم ببینیم ارزش‌های این آدم چیستند و اساسا چه چیزی آن‌ها را در زندگی به حرکت در می‌آورد. پاسخ این پرسش می‌تواند بینشی عمیق‌تر درباره اهداف زندگی و شخصیت یک فرد به ما بدهد. از طرفی منبع این اشتیاق هر چه که باشد ـ از شغل تا سرگرمی یا داستانی شخصی ـ باب گفت‌وگوهای عمیق‌تر را باز می‌کند. فقط یادتان باشد که باید درباره اشتیاق خودتان هم حرف بزنید. این مبادله کمک می‌کند ببینید که آیا اشتیاق و علاقه‌مندی و ارزش‌هایتان باهم همراستا است یا خیر.

2.بپرسید: «کتاب مورد علاقه‌ات چیست؟»

بعضی‌ها عمیقا باور دارند که می‌توان آدم‌ها را از روی کتاب‌های مورد علاقه‌شان تا حد زیادی شناخت. مثلا، ممکن است کتاب مورد علاقه یک فرد «کیمیاگر» اثر پائولو کوییلو باشد. مثلا این علاقه‌مندی می‌تواند به ما نشان دهد که این فرد نه تنها به ادبیاتی که انسان را به تفکر وا می‌دارد علاقه دارد بلکه رشد فردی نیز در زندگی‌اش الویت دارد. همین امر باعث می‌شود شما سوالات بیش‌تری درباره زندگی، رویاها، آرزوها و سفرهای فردی از هم بپرسید که منبع لذت برای هر دو نفرتان است. پس از پرسیدن نترسید، چون علاقه‌مندی آن‌ها به کتاب‌های علمی-تخیلی، نظریه‌های توطئه، زندگی‌نامه‌ها و کتاب‌های خودیاری، اطلاعات زیادی درباره‌شان به شما می‌دهد.

3.بپرسید: «جذاب‌ترین مکانی که تا حالا دیده‌اید کجا بوده است؟»

تجربه‌های سفر اغلب دیدگاه ما به جهان را شکل می‌دهد و باعث می‌شود که داستان‌های منحصربه‌فردی برای تعریف کردن داشته باشیم. فرقی نمی‌کند که این سفرها به کجاها بوده و چقدر کوتاه یا بلند بوده است. شاید سفری به بیرون از شهر با قطار بوده یا یک کوهنوردی به قله‌ای مرتفع بوده باشد. بهرحال سفرها روحیه ماجراجویانه ما، علاقه‌مان به تاریخ و تحسین هنر و فرهنگ را انعکاس می‌دهند.

آیا می‌دانستید که تجربه یک فرهنگ تازه می‌تواند شیوه تفکر ما را تغییر دهد؟ مطالعه‌ای که توسط دانشگاه نورث‌وسترن، انجام شده است، نشان می‌دهد افرادی که خارج از کشور محل تولدشان زیسته‌اند، حس بهتری از خویشتن‌شان دارند و بیش‌تر احتمال دارد که بتوانند کسب‌وکار، محصولات یا روش‌های تازه خلق کنند.

شما از پاسخی که به این پرسش می‌دهد می‌تواند ببینید که چقدر روحیه خارج شدن از مکان امن دارد.

4.بپرسید: «یک روز عالی از نظر تو چه شکلی است؟»

این پرسش راهی عالی است برای آنکه متوجه شوید چه چیزی حقیقتا در یک روز او را به وجد می‌آورد. این امر کمک‌تان می‌کند بفهمید که آیا عادت‌ها و ترجیحات یکسان دارید یا خیر. آیا آن‌ها آرامش صبح برای مطالعه با یک فنجان قهوه را دوست دارند؟ یا با انرژی پرهیاهیوی یک شهر شلوغ و گشت‌وگذار در مکان‌های تازه و تجربه‌ غذاهای جدید به وجد می‌آیند؟ پاسخی که به این پرسش می‌دهند، درحقیقت، نظری اجمالی به زندگی‌شان، الویت‌هایشان و ارزش‌هایشان است. عالی است که متوجه شوید که آیا درک آن‌ها از یک روز عالی با ادراک شما همخوانی دارد یا نه و آیا می‌تواند جرقه ایده‌های جدید برای قرارهای ملاقات بعدی را بزند یا خیر.

5.بپرسید: «چه کسی اثرگذارترین فرد زندگی شما بوده است؟»

این پرسش میان‌بری مستقیم به قلب آن‌هاست. فرصتی است برای آنکه در روابطی عمیق شوید که زندگی، ارزش‌ها و شخصیت آن فرد را شکل داده‌اند. شاید مثلا معلمی بوده که عشق به یادگیری را در درون آن‌ها روشن کرده است، یا والدی زحمت‌کش که اخلاق کاری قوی داشته یا حتی خواهر و برادری که همیشه به او یادآوری کرده که در زندگی بخندد و شاد باشد.

پاسخ آن‌ها به این پرسش، درک عمیق‌تری درباره گذشته، منظره عاطفی و نوع آدم‌هایی که تحسین می‌کنند، به شما می‌دهد.

البته این موضوع حساس است و شاید همه دوست نداشته باشند که زیاد درباره‌اش حرف بزنند. اما اگر کسی بخواهد درباره‌شان با شما حرف بزند، علاقه دارد که پیوندش را با شما عمیق‌تر کند.

6.بپرسید: «در زندگی بیش از همه به چه چیزی افتخار می‌کنی؟»

همه ما لحظاتی در زندگی داریم که، کوچک یا بزرگ، به آن افتخار می‌کنیم. مثلا ممکن است برای کسی برنده شدن در مسابقه ورزشی باشد. درواقع مسابقه نیست که اهمیت دارد، ماه‌ها تمرین، پا را فراتر گذاشتن از ناحیه امن و غلبه بر ندای منفی درون است، که اهمیت دارد. این موفقیت‌، که بیش‌تر از مدال و جایزه است، مایه افتخار است. پرسش از افتخارآمیزترین لحظه زندگی اشخاص می‌تواند درباره ارزش‌ها، مقاومت و تاب‌آوری و چیزی که برایش حاضرند کوشش کند، به ما اطلاعات بدهد.

البته فرصتی برای تحسین از موفقیت‌ها و فهم منابع انگیزشی‌شان نیز هست.  

7.بپرسید: «در لحظات ناراحتی چه غذایی تو را آرام می‌کند؟»

شاید به نظر نرسد اما غذایی که فرد برای کسب آرامش می‌خورد به دوران کودکی، فرهنگ و خاطرات شخصی او مرتبط است. مثلا شاید یک دستور غذایی خانوادگی بوده که از نسل‌های قبلی به آن‌ها رسیده است. یا غذایی است که در یک سفر کشف کرده است. شاید یک کاسه سوپ یا پنیری است که از دوران گذشته برایش خاطرات خوش ایجاد می‌کند.

این پاسخ می‌تواند به شما درباره پیش‌زمینه، سنت‌ها و حتی ماجراجویی‌های آن‌ها اطلاعات بدهد.

8.بپرسید: «از رابطه- نه صرفا رابطه با من- به دنبال چه هستی؟»

شاید به نظرتان برای قرار اول زیادی پرسش مستقیمی باشد اما دانستن هدف فرد از رابطه بسیار حیاتی است. آیا فقط می‌خواهد یک رابطه معمولی بدون تعهد داشته باشد یا جدی است؟ آیا دوست دارد شخصی را کشف کند و از طریق او رشد کند یا به دنبال آرامش و ثبات است؟ پاسخ آن‌ها به این پرسش، مشخص می‌کند که آیا انتظارات هر دوتان از رابطه یکسان و همسو است، یا با هم فرق دارد.

یادتان باشد که صداقت خیلی مهم است. مهم است که هر دو به وضوح درباره اهداف‌تان از برقرار رابطه با هم صحبت کنید تا از سوء تفاهم‌های بعدی پیشگیری کنید.