فرونشست زمین در تهران به یکی از مسائل بحرانی زیست محیطی و شهری تبدیل شده است. این پدیده که به دلیل برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی رخ میدهد، تهدیدی جدی برای زیرساختها، ساختمانها و ایمنی ساکنان این کلانشهر است.
آمارها و گزارشها حاکی از آن است که مناطق مختلف تهران با نرخهای متفاوتی از فرونشست مواجه هستند که میتواند در آینده نزدیک منجر به خسارات جبرانناپذیری شود. افزایش جمعیت و توسعه شهری بدون در نظر گرفتن منابع آبی، وضعیت را وخیمتر کرده و نیازمند برنامهریزی و مدیریت جامعتری است.
در راستای بررسی ابعاد مختلف این بحران و راهکارهای ممکن برای کاهش اثرات آن، امیر شمشکی؛ مدیرکل دفتر زمینشناسی، مهندسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی گفت: ما در محدوده شهر تهران و بهویژه در جنوب و جنوب غربی هم فرونشست زمین را داریم. البته فرونشستهایی که داخل محدوده شهر تهران هستند نرخشان پایینتر است و نرخ 25 سانتیمتر که گفته میشود تنها یک بار در سالهای گذشته و در یک نقطه گزارش شده است. در اکثر مناطق نرخ فرونشست در حالت بیشینه 16،17 سانتیمتر و متوسط نرخ فرونشست در تهران 6،7 سانتیمتر است.
وی درباره نرخ فرونشست در مناطق جنوب و جنوب غربی تهران توضیح داد: منطقه 20 با فرونشست درگیر نیست؛ منطقه 21 و 22 هم به مقدار کم و بیشتر از همه مناطق 17 و 18 و 19 درگیر فرونشست هستند.
مدیرکل دفتر زمینشناسی، مهندسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی افزود: یکی از مباحثی که در خصوص آن خلط مبحث میشود مفهوم فرونشست است؛ گاهی دوستان در خصوص مفهوم فرونشست زمین دچار مشکل میشوند. ما در گذشته پدیدهای به اسم "نشست زمین" داشتیم که با فرونشست متفاوت است. تفاوت این دو مبحث در این است که نشست زمین بر اساس بارگذاری روی خاک تراکمپذیر در سطح زمین صورت میگیرد. به عنوان مثال شما ساختمانی را در یک جایی که پتانسیل نشست دارد بارگذاری میکنید و خاک تحمل آن وزن را ندارد و نتیجتاً ساختمان ترک میخورد که میگوییم نشست کرده است.
شمشکی ادامه داد: در فرونشست لایه تراکم پذیر وجود دارد اما در اعماق زمین است و بارگذاری نقش خاصی در آن ندارد بلکه بیشتر مربوط به برداشت آب زیرزمینی است. یعنی اینکه ما در ارتفاع 60، 70 متری زمین یک لایه تراکمپذیر داریم که بخش قابل توجهی از این وزن را آب، در قالب رسوبات تحمل میکرده است که بوده است اما اگر آب میان رسوبات ریزدانه را بگیریم و با افت سطح آب زیرزمینی مواجه شویم، یک تراکم با همان نیروی قبلی وجود داشته که به آن فرونشست میگوییم.
وی توضیح داد: یک پدیده هم به نام "فروریزش" داریم که در برخی موارد مانند فروریزشهای کارستی که در همدان و در اطراف نیروگاه شهید مفتح داشتیم، طبیعی است و در سنگهای انحلالپذیر صورت میگیرد. گاهی اوقات هم ممکن است فعالیتهای زیرزمینی مانند ریزش قنات و یا حفاری تونل برای مترو و کندوکاوهای معدنی باعث فروریزش شود که آن هم یک مسئله دیگری محسوب میشود. یک مورد دیگر هم چاههای فاضلاب و ترکیدن لولههای آب است که در اخبار همه آنها به نام فرونشست رد و بدل میشود که در برخی موارد نادرست است.
مدیرکل دفتر زمینشناسی، مهندسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی در پاسخ به این سؤال که آیا فعالیتهایی مانند حفاری تونل مترو بر فرونشست تأثیر دارد، توضیح داد: در واقع فرونشست است که بر سازهها تأثیر میگذارد؛ یعنی که اگر سازهای در جایی قرار بگیرد که نرخهای مختلفی از فرونشست وجود دارد، میتواند حادثهساز شود. البته توان ساز هم در این اتفاق مهم است. تأثیر فرونشست بیشتر در سازههای خطی مانند خطوط راهآهن و مترو و لولههای آب اتفاق میافتد. به عنوان مثال اگر یک خط راهآهن از منطقهای با نرخهای متفاوت فرونشست عبور کند، میتواند مشکلساز شود.
شمشکی افزود: عبور سازههای خطی از نرخهای متفاوت فرونشست بسیار مسئله حادی است و اگر اتفاقی بیفتد، علاج، اصلاح و کنترل آن بسیار سخت و دشواری میشود. البته اگر نرخ فرونشست یکسان باشد باز هم ممکن است مشکلاتی ایجاد بشود اما آنقدر آسیب پذیر نیست.
وی درباره راهکارهایی از جمله چاههای جذبی تصریح کرد: زمانی که منابع خارجی را میبینیم، برخی دوستان به راحتی میگویند که تغذیه مصنوعی آبخوان انجام شود اما تغذیه مصنوعی هم کار راحتی نیست. برای این کار اول باید به شرایط آبخوان توجه شود. برای پمپاژ آب حتما باید آب شرایط خاصی داشته باشد و آبخوان هم تنها در شرایطی خاص این آب را نگه میدارد. این روش به قدری دشوار است که معمولاً موفق نیست؛ هرچند نمونههای مثبتی در جهان داشته است.
مدیرکل دفتر زمینشناسی، مهندسی و زیستمحیطی سازمان زمینشناسی گفت: یکی از روشهای دیگر پخش سیلاب است که ما اصلاً چنین مناطقی را در تهران نداریم. یعنی در واقع مناطق مستعدی نیست که این سیلاب پخش شود. اگر مناطقی بودند که شن و ماسه وجود داشت، میتوانستیم سیلاب را پخش بکنیم اما در اطراف تهران یا معدن داریم و یا ساخت و ساز انجام شده است. ما نمیتوانیم در یک منطقه رسی اب را پخش بکنیم و این کار غیر از ایجاد مشکل جدید و هدر رفت آب نتیجهای ندارد. پخش کردن آب نیاز به یک زمین نفوذپذیر دارد که این زمینها نیز کم هستند.
شمشکی بیان کرد: گاهی اوقات در خارج کشور به این دلیل به منابع آب زیرزمینی فشار آوردند که آبی در دسترس و اقتصادیتر بوده یا دما و کیفیت ثابتتری داشته است و در واقع به این دلیل که آب سطح کم بوده به سراغ این آبها نرفتهاند بلکه آب سطحی هم داشتهاند. نتیجتاً زمانی که دیدند سطح آبخوانها پایین آمده، برداشت آب سطحی را بیشتر کرده و فشار را از آبهای زیرزمینی برداشتند. مثلاً در توکیو ژاپن همین اتفاق افتاد اما در کشور ما فشار آبخوان به این دلیل است که آب سطحی کم شده و اگر قرار باشد، برداشت از این سفرهها را کاهش دهیم، منابع آب سطحی جایگزین نداریم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در مجموع کاهش برداشت و مدیریت مصرف آب بهویژه در کشاورزی با تغییر الگوی کشت و بالا بردن راندمان آبیاری در کشاورزی میتواند مؤثر باشد. ما باید در همان مقدار زمینی که داریم، محصول بیشتری به دست بیاوریم و راندمان را بالا ببریم؛ به غیر از این جایگزین دیگری نداریم چرا که منابع سطحی جایگزین در کشور ما وجود ندارد.