۹ مسئله ذهنی که فردا هیچ اهمیتی ندارد

روان‌شناسان می‌توانند به ما بگویند چیزهایی که امروز نگران‌شان هستیم و به خاطرشان استرس و اضطراب  داریم، در درازمدت فاقد اهمیت هستند.

می‌خواهیم به برخی از مسائل روزمره که امروز برایتان بزرگ است و فردا هیچ چیزی از آن‌ها یادتان نیست، اشاره کنیم. شاید کمک‌تان کند که این روزها را با خاطری آسوده‌تر طی کنید.

1.وسواس بیش‌ازاندازه به خاطر اشتباهات

اشتباهاتی که در گذشته مرتکب شده‌ایم، یکی از آن مسائلی هستند که می‌توانند ذهن ما را به خودشان مشغول نگه دارند. مثل این ماند که دقیقا همان سکانس از فیلمی که برایتان خوشایند نبوده را در یک دور باطل مدام تماشا کنید. از منظر روان‌شناسی، وسواس نسبت به خطاهای گذشته هیچ سودی ندارد بلکه می‌تواند سلامت روانی ما را هم به خطر بیندازد. ما خودمان را گرفتار لحظه‌ای در تاریخ کرده‌ایم که نمی‌توانیم تغییری در آن ایجاد کنیم. حقیقت این است که همه اشتباه می‌کنند. خطا کردن بخشی از انسان بودن است. با این حال، شیوه‌ای که این خطاها را درک و مدیریت می‌کنیم، می‌تواند به طرز چشمگیری روی شادی و رفاه‌مان بلندمدت‌مان اثر بگذارد. روان‌شناسان می‌گویند درس گرفتن از خطاها بسیار اهمیت دارد اما وسواس نسبت به چیزهایی که نمی‌توانیم جلوی وقوع‌شان را بگیریم، هیچ سودی ندارد. در عوض، لحظه حال را از ما می‌گیرد و به استرس‌های ناخواسته منجر می‌شود. یادتان باشد این فیلمی نیست که ارزش بارها تماشا کردن را داشته باشد. بزنید جلو یا فیلم را عوض کنید.

2.گدایی تأیید همگان

تلاش برای جلب محبت همه آدم‌ها فرسایشی و اساسا امکان‌ناپذیر است. نمی‌توانید انتظار همگان را برطرف کنید، نمی‌توانید نظر مثبت همه دوستان‌تان را جلب کنید و نمی‌توانید تأیید همه را کسب کنید. نکته اینجاست که هیچ ایراد و لزومی هم ندارد که بتوانید این کارها را انجام بدهید. نیاز برای تأیید همگانی یک هدف بی‌ثمر است که صرفا استرس و ناامیدی برایمان ایجاد می‌کند. روان‌شناسی می‌گوید مهم است که با خودمان روراست باشیم و خود حقیقی‌مان را عرضه کنیم. در آخر، آن افرادی که از همه بیش‌تر برایتان اهمیت دارند شما را برای خودتان می‌خواهند نه برای کسی که در آینده ممکن است به آن تبدیل شوید.  در درازمدت نظر مردم هیچ اهمیتی ندارد. آنچه مهم است تصویری است که از خودتان در ذهن‌تان دارید و اینکه چطور برای تبدیل شدن به کسی که بیش‌تر دوست دارید در مسیر رشد و پیشرفت قرار گرفته‌اید.

3.مادیات

در جهانی که بر پایه مصرف‌گرایی حرکت می‌کند، خیلی ساده می‌توان شادی را با مالکیت آخرین ابزار‌های تکنولوژی، لباس‌های مد روز و تعطیلات تجملاتی برابر دانست. اما مطالعات روان‌شناسی متعدد نشان می‌دهند که مادیات نمی‌تواند به شادی درازمدت منجر شوند. یک مطالعه نشان داد افرادی که خریدهای گرانقیمتی کرده بودند در مقایسه با کسانی که خریدهای کوچک‌تری و با بسامد بیش‌تری می‌کردند، شادی بیش‌تری احساس نمی‌کردند. این امر نشان می‌دهد که شادی ناشی از خرید تازه خیلی سریع رنگ می‌بازد و نمی‌تواند شادی بلندمدت ایجاد کند. معنایش این نیست که نباید خودتان را به خریدهای دلخواه مهمان کنید و همه پول‌تان را ذخیره کنید. بلکه معنایش این است که در طرح کلی و بزرگ زندگی، این مالکیت‌های مادی در درازمدت هیچ اهمیتی ندارند. درعوض، تجربه‌ها، روابط و رشد فردی است که رضایت ماندگار ایجاد می‌کند.

4.حفاظت از نفس

در جامعه مدرن امروزی تشویق‌مان می‌کنند که از نفس‌مان محافظت کنیم. اما چسبیدن به نفس و بزرگداشت آن می‌تواند منبع رنج باشد. بی‌خویشی در بسیاری از معرفت‌های جهانی مثل بوداییسم تشویق شده است. معنای این مفهوم آن است که جهان را نگاه کسی که خودش را مرکز آن می‌بیند، نظاره نکنیم. یاد بگیریم که نفس (ایگو)، خود-انگاره (تصویری که از خودمان در ذهن‌مان داریم) و اهمیتی که به این موارد می‌دهیم، گذرا هستند و اهمیت ناچیزی دارند.  یاد گرفتن این مفاهیم استرس‌های ناخواسته و غیرضروری را کم می‌کند. پس اگر همه‌اش نگران هستید که جایگاهی که در ذهن‌تان دارید تخریب شود، تصویر و شهرتان خدشه بر دارد یا ....دارید خودتان را خیلی اذیت می‌کنید. این نگرانی‌ها در بلندمدت هیچ اهمیتی ندارد. آنچه مهم است زندگی بر مبنای شفقت و اصالت و عاری از خودهای ورم کرده است.

5.کامل‌طلبی

روان‌شناسی می‌گوید کوشش بی‌پایان برای بی‌نقصی سالم نیست. این امر نه تنها منجر به تعیین استانداردهای غیرواقع‌بینانه می‌شود بلکه سطح استرس ما را تشدید می‌کند و منجر به مسائل مربوط به سلامت روان مثل اضطراب و افسردگی می‌شود. حقیقت این است که زندگی ناکامل و پر از شلوغی و آشفتگی است. در این نقص‌هاست که می‌توانیم رشد کنیم، تاب‌آوری را بیاموزیم و حتی زیبایی را پیدا کنیم. پس اگر در تمام ابعاد زندگی به دنبال بی‌نقصی و کامل‌بودن هستید، یادتان باشد: در درازمدت این عقیده شما هیچ اهمیتی نخواهد داشت. مهم آن است که نهایت تلاش‌تان را بکنید، از نتایج درس بگیرید و از سفر، نه مقصد، لذت ببرید.

6.ماندن در حاشیه امن

در بالا و پایین زندگی، به آسانی می‌توان به روزمرگی‌های زندگی روزمره و آشناپنداری‌ها دل خوش کرد. اما ماندن در حاشیه و منطقه امن هیچ کمکی به رشد شما نمی‌کند. برخلاف تصور، ناحیه امن اصلا امن و راحت نیست. ما اغلب با ماندن در این ناحیه تجربه‌هایمان را محدود می‌کنیم، کوتوله می‌مانیم و خودمان را از دستیافتن به نهایت ظرفیت‌مان محروم می‌کنیم. روان‌شناسی می‌گوید چند قدم فراتر از آنچه هم‌اکنون هستید، قدم بردارید. با چالش‌های تازه رو به رو شوید که همین چالش‌ها منبع رشد و تغییر هستند. آن لحظات ناآشنایی که دچار اضطراب می‌شویم، همان لحظاتی است که تاب‌آوری و مهارت تازه یاد می‌گیریم و بخش‌هایی از خودمان که هرگز تصور نمی‌کردیم وجود داشته باشند را کشف می‌کنیم.

اگر از چالش پرهیز کرده‌اید، وقتش رسیده که پایتان را به خارج از محدوده امن‌تان بگذارید.

7.همیشه مشغول بودن

در جامعه‌ای که با سرعتی شتابان حرکت می‌کند، شلوغ بودن به نمادی از موقعیت تبدیل شده است. ما اغلب سرشلوغ بودن آدم‌ها را با مولد و موفق بودن یکی می‌گیریم. اما روان‌شناسی از ما می‌خواهد که یک نکته را درک کنیم: همیشه شلوغ بودن لزوما به زندگی سرشار منجر نمی‌شود. مهم است مولد باشیم و کارهایمان را انجام دهیم. اما اینکه مدام در حال عجله باشیم و از یک وظیفه به وظیفه دیگر تغییر وضعیت دهیم، انرژی ما را تخلیله و از آن‌چیزهایی که حقیقتا برایمان مهم است، دورمان می‌کنند. روان‌شناسی از ما می‌خواهد که سرعت‌مان را کم کنیم، بازاندیشی کنیم و در فعالیت‌هایی مشغول شویم که به جسم و روح‌مان کمک می‌کند به بلوغ برسیم. این فعالیت‌ها به اندازه انجام وظایفی که در فهرست کارهایمان نوشته‌ایم، اهمیت دارند.

8.مقایسه خودتان با دیگران

در جهانی که بر مبنای تصاویر رسانه‌های اجتماعی می‌چرخد، خیلی ساده می‌توان در تله مقایسه خود با دیگران افتاد. ما هایلایت‌ ریلزهای دیگران را اینستاگرام می‌بینیم و با مقایسه زندگی خودمان با آن‌ها احساس ناکافی بودن می‌کنیم. روان‌شناسی می‌گوید مقایسه دائمی خودمان با دیگران برای عزت نفس و سلامتی عمومی‌مان بد است. این کار استرس بی‌مورد ایجاد می‌کند و احساس حسادت و عدم رضایت از خودمان را در ما ایجاد می‌کند. در درازمدت، مقایسه خودمان با دیگران هیچ اهمیتی ندارد. سفر هر فردی در این جهان منحصر به فرد است، بنابراین مقایسه خودمان با دیگران ما را از پیمودن مسیر خودمان و دستیافتن به پیشرفت‌ها و شادی‌مان منحرف می‌کند. روی رشد فردی خودتان تمرکز کنید و نقاط عطف زندگی‌تان را جشن بگیرید.

9.تعقیب شادی

شاید تعجب کنید اما تعقیب بی‌امان شادی نمی‌تواند برایمان خیری داشته باشد. طبیعی است که دلمان بخواهد شاد باشیم اما روان‌شناسی معتقد است که دستیابی به شادی نباید هدف اولیه باشد زیرا باعث می‌شود که از ارزش تجربه‌هایمان غافل شویم. زندگی طیفی از احساسات ـ شادی، غم، خشم، عشق و ترس ـ است و همه آن‌ها جایگاه خودشان را دارند. همه این تجربه‌ها در کنار هم هستند که می‌توانند به زندگی ما معنا و غنا ببخشند. در درازمدت دنبال کردن شادی هیچ اهمیتی ندارد. درعوض، آغوش باز برای تجربه طیفی از احساسات و تجربه‌هاست که مهم است.