سمیرا سبزیان ، زنی که در 19 سالگی با همدستی خواهر 14 ساله اش سارا و جوانی به نام علی شوهرش را در سرآسیاب ملارد به قتل رسانده بودند در حالی که با رای دادگاه کیفری به قصاص محکوم شده بود صبح چهارشنبه در زندان زنان شهر ری قصاص شد. اما سمیرا سبزیان چرا اعدام شد و در دادگاه چه حرفهایی زده بود؟
رسیدگی به پرونده سمیرا سبزیان که صبح امروز در زندان زنان شهر ری قصاص شد از روز 15 دی ماه سال 93 آغاز شد. آن روز جسد مرد جوانی به نام نیما در یکی از خیابان های سرآسیاب ملارد کشف شد. هرچند بر بدن متوفی آثار هیچ جراحتی وجود نداشت اما شواهد نشان می داد او در محل دیگری فوت و جسدش به آنجا منتقل شده است.
با آغاز تحقیقات معلوم شد که نیما از مدتی قبل با همسرش سمیرا اختلاف داشته و ممکن است قربانی جنایتی خانوادگی شده باشد. وقتی سمیرا که آن زمان 19 سال داشت تحت بازجویی قرار گرفت ابتدا دست داشتن در قتل شوهرش را انکار کرد اما در ادامه اعتراف کرد که با همدستی خواهر 14 ساله اش به نام سارا و پسری جوان به نام علی به شوهرش آبمیوه مسموم خورانده و باعث مرگش شده است. در چنین شرایطی خواهر نوجوان وی و پسر غریبه نیز دستگیر شدند و به همدستی در این جنایت اعتراف کردند.
درخواست قصاص سمیرا از طرف 2 فرزندش
به این ترتیب پرونده آنها روی میز قضات دادگاه کیفری یک استان تهران قرار گرفت. در جلسه محاکمه که سال 95 در شعبه چهارم به ریاست قاضی اصغر عبدالهی برگزار شد پدر نیما بعنوان ولی دم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من قیم دو نوه 6 و 2 سالهام هستم و از طرف آنها برای قاتلان پسرم اشد مجازات می خواهم. عروسم و خواهرش با نقشه از پیش طراحی شده پسرم را کشتند و من و همسرم به هیچ قیمتی از خونخواهی گذشت نمیکنیم. سمیرا باید قصاص شود.
سمیرا در دفاع از خودش چه گفت؟
سمیرا وقتی برای دفاع از خودش در جایگاه ایستاد گفت: من و همسرم با یکدیگر اختلافی نداشتیم و خواهر 14 ساله ام چون دل خوشی از شوهرم نداشت نقشه قتل او را کشید. با اینکه من راضی به این کار نبودم اما در ادامه موافقت کردم و با هم به داروخانه رفتیم و دارویی خریدیم و من داخل آبمیوه ریختم و به شوهرم دادم و او جانش را از دست داد. در ادامه جنازه را در یکی از خیابان ها رها کردیم.
سمیرا قاتل است
با وجود این اظهارات، سارا خواهر 14 ساله سمیرا وقتی در جایگاه ایستاد حرفهای خواهرش را منکر شد و گفت: خواهرم با شوهرش رابطه خوبی نداشت. او با علی دوست بود و از من می خواست تا پیغامهایش را به علی برسانم. آخرین بار وقتی به خانه خواهرم رفتم علی با من تماس گرفت تا با سمیرا صحبت کند. علی احوال سمیرا را پرسید و خواهرم بار دیگر از زندگی مشترکش گلایه کرد. همان موقع علی گفت حاضر است در قتل شوهرش به او کمک کند. علی برایمان پیامک فرستاد و در آن توضیح داد تا چه طور آبمیوه آغشته به موادسمی را تهیه کنیم و به خورد شوهر خواهرم بدهیم.
او ادامه داد: سمیرا مرا مجبور کرد تا آبمیوه آغشته به مواد سمی را به نیما تعارف کنم. من ترسیده و از این کار منصرف شده بودم اما خواهرم مرا به اتاق خواب برد و تهدیدم کرد که نقشه را تمام کنم.
من این دو خواهر را نمی شناسم
در این جلسه علی، پسر جوان که اتهامش معاونت در قتل است حرفهای این 2 خواهر را منکر شد و گفت من هیچ رابطه ای با آنها نداشتم و اگر پلیس کوچکترین رابطه ای بین من و این 2 خواهر کشف کرد من قتل را گردن می گیرم.
ماجرای ماده 91
در جریان رسیدگی به این پرونده وکیل مدافع سمیرا از دادگاه درخواست کرد با توجه به اینکه موکلش هنگام وقوع جرم زیر 18 سال داشته با توجه به ماده 91 قانون مجازات اسلامی پرونده وی به پزشکی قانونی فرستاده شود تا درباره رشد عقلی وی تحقیق شود. در جریان بررسیها پزشکی قانونی رشد عقلی متهم را تایید کرد و در شرایطی که پدر مقتول خواستار قصاص عروسش شده بود قضات دادگاه سمیرا سبزیان را به قصاص محکوم کردند.
اعدام در زندان زنان
سرانجام در حالی که اولیای دم برای قصاص سمیرا اصرار داشتند صبح دیروز او پای چوبه دار رفت و قصاص شد. مرکز رسانه قوه قضائیه درباره این پرونده اطلاعیه ای صادر کرد. در این اطلاعیه آمده: سمیرا سبزیان جهت ارتکاب قتل عمد همسر خویش از طریق خوراندن لیدوکائین به جای نوشیدنی با صدور قرار مناسب بازداشت شد و در ادامه پس از انجام تحقیقات فنی- قضایی ارتکاب بزه قتل عمد از سوی نامبرد محرز و پس از طی فرایندهای قانونی و قضایی لازم در دادگاه کیفری یک استان تهران به اتهام قتل عمد، به قصاص نفس محکوم شد.
در ادامه این اطلاعیه آمده است: پس از طی تشریفات قانونی و قطعیت حکم صادره، اقدامات لازم جهت اخذ رضایت از اولیای دم در دستور کار قرار گرفت و در همین راستا جلسات متعددی بهمنظور مصالحه با حضور مسئولان قضایی از جمله دادستان شهرستان ملارد برگزار شد و اجرای حکم به جهت تلاش برای اخذ رضایت اولیای دم به تعویق افتاد. سحرگاه چهارشنبه نیز هیئتی از سوی شورای حل اختلاف استان تهران بهمنظور تلاش برای اخذ رضایت اولیای دم در زندان حاضر شده بود؛ اما در نهایت به جهت اصرار اولیای دم بر اجرای حکم و عدم مصالحه میان طرفین علیرغم تلاشهای صورتگرفته از سوی هیات اعزامی شورای حل اختلاف استان تهران، حکم صادره به مرحله اجرا درآمد.