زنــــدگـــی آپارتماننشینی و بازیهای کامپیوتری در کنار تبلت و موبایل که از دست کودکان جدا نمیشود، باعث شده است زندگی آنها لطمه ببیند. دیگر از آن بازیهای قدیمی خبری نیست؛ قایمباشک، گرگم به هوا و وسطی، همه اینها به مرور زمان به فراموشی سپرده شده است، حتی در برخی مواقع، دوچرخهسواری هم جای خود را به ماشینها و موتورهای شارژی داده است، کودک بدون هیچ فعالیتی داخل این وسیله الکتریکی مینشیند و با فشار دادن پدال گاز به این طرف و آن طرف میرود. انگار همه چیز دست به دست هم داده است که کودک، تنبل و تنبلتر شود تا جایی که وقتی با ماشین یا موتور شارژی به محوطه بازی در پارک میرسد هم حاضر نیست از آن پیاده شود و با همسن و سالانش بازی کند! این سبک زندگی عجیب، سبب شده است بسیاری از کودکان از طبیعت دور بمانند، به همین دلیل باید راهحلی برای آشتی آنها با طبیعت و فعالیتهای کودکانهشان پیدا شود.
کودکان یک تا شش ساله تا وقتی در خانه هستند، نمیتوانند آنطور که باید و شاید فعالیت داشته باشند چراکه خانههای نقلی با چیدمان امروزی مانع انجام بازیهای هیجانی آنها میشود. اگر هم این کودکان به مهدکودک یا پیشدبستانی بروند نیز همین روند برایشان تکرار خواهد شد، زیرا این مراکز عمدتاً داخل آپارتمان و در یک اتاق کوچک تشکیل میشود و واضح است که چندین کودک در یک اتاق کوچک نمیتوانند تحرک کافی داشته باشند و در چنین شرایطی اصلاً ارتباطی میان آنها و طبیعت هم شکل نمیگیرد.
وجود یک محیط باز و ایمن برای سرخوشیها و کنجکاویهای کودکان سبب خواهد شد با طبیعت و تمام مسائل پیرامون آن روبهرو شوند و کنکاش داشته باشند. آنها از این طریق میتوانند برخی سؤالات ذهنی خودشان را پاسخ دهند و تجربههای جدیدی کسب کنند. در این صورت است که خلاقیت در کودکان شکل میگیرد و در محیطی سالم و مورد نیاز خود رشد مییابند. شاید به همین دلیل باشد که سازمان تعلیموتربیت طرح ایجاد مهدباغها را مطرح کرده است، اما مشخص نیست این طرح تا چه میزان، امکان عملیاتیشدن داشته باشد؟
هیجانی که جای خود را به تنپروری داده است
در برخی شهرها و شهرستانهای کشور، مهدکودکهایی در طبیعت برای کودکان برپا شده، ولی تعداد این مهدکودکها انگشتشمار است، اما در تهران مهدکودکی که در طبیعت فعالیت کند، وجود ندارد. در صورتی که یک مدرسه یا یک مهدکودک طبیعت، میتواند یک زیستبوم آموزشی برای کودکان باشد که دور از هر ساختمان و محیط بستهای، اجازه جنب و جوش و فعالیت آزادانه را به آنها میدهد.
کودکان در مهدکودکهای طبیعت، تجارب مهمی کسب میکنند و تواناییهای ذاتی خودشان را بهتر و بیشتر میشناسند؛ تجارب مهمی که ارزش آن بیش از دروس تئوری مدارس است که برای مدتزمان طولانی ۱۲سال و به صورت مکرر برای بچهها تکرار میشود، حتی تشکیل کلاسهای پیشدبستانی در طبیعت هم میتواند به شکوفایی استعداد کودکان پیش از ورود به مدرسه کمک بسیار زیادی کند.
همنشینی با طبیعت، حق کودکان است، اما متأسفانه زندگیهای آپارتماننشینی این حق را از آنها گرفته و شرایط کنونی جامعه، آنها را به سمت بیتحرکی و تنبلی سوق داده است.
در گذشته کودکان با خاک، سنگ و آب بازی میکردند و بدون ترس از اینکه قرار است اتفاق بدی برایشان بیفتد با طبیعت ارتباطی صمیمی داشتند، اما حالا با طبیعتی که به سمت مدرنیزهشدن رفته است، شور و هیجان آنها فروکش کرده و جای خود را به کسلی و تنپروری داده است، البته این مربوط به همه کودکان امروزی نمیشود و استثنائاتی هم وجود دارد.
نگاه سیاستی، کودک را کوچک پنداشته است
به دلیل غالبشدن زندگی شهرنشینی و آپارتمانی، عموم کودکان از حضور و فعالیت در فضاهای باز و عناصر طبیعی دور شدهاند. سازمان تعلیموتربیت کودک به دنبال دور کردن کودکستانها از فضای «مدرسهای» و واردشدن آنها به فضاهای متناسب با اقتضای کودکی و تربیت است. در این میان، باغ و طبیعت محیط غنی ویژهای را برای فعالیت و رشد کودکان فراهم میکند و چه به صورت اردو و حتی به عنوان موقعیت راهاندازی کودکستان قابل تأمل و توجه است. لازمه اجراییشدن چنین ایدههایی، همکاری سازمانها و ارگانهای متعدد در این زمینه خواهد بود. همتیفر، رئیس سازمان تعلیموتربیت کودک، در پاسخ به این سؤال «جوان» که آیا در حال حاضر مهدهایی در فضای باز وجود دارد تا کودکان در آنجا کاوش کنند و با طبیعت ارتباط بهتر و بیشتری داشته باشند، میگوید: «در حال حاضر، چندان نه، اما کلیت نگاه ما دورشدن از فضای مدرسهای و رفتن سراغ تربیت و یادگیری در محیطهای اینچنینی است. در حال حاضر با این نگاه فاصله داریم، اما به سوی آن حرکت خواهیم کرد.»
او ادامه میدهد: «نیاز است کودکستانها به گونهای حمایت شوند تا نگاه بازی محوری داشته باشند و در گام بعدی فعالیت و تحرک بچهها به ویژه در طبیعت محقق شود، البته این کار در قالب اردوهای کودکستانی الان هم اجرایی میشود.»
رئیس سازمان تعلیموتربیت تصریح میکند: «تعداد زیادی از کودکستانها، فضای اختصاصی کمی دارند و عمدتاً ساختمانهای مسکونی را تبدیل به فضای آموزشی و کودکستان کردهاند. برای بهتر شدن شرایط، باید همافزایی صورت گیرد تا فضاهای مناسبی در اختیار متخصصان و مؤسسان دغدغهمند کودکستانها قرار گیرد که انشاءالله این امر در برنامه آتی سازمان قرار خواهد گرفت و امیدواریم با همکاری سایر سازمانها و ارگانها به نتایج خوبی دست یابیم، مثل تسهیل در استفاده از فضاهای سبز و پارکها برای اینکه این هدف مهم به نتیجه برسد.»
همتیفر در رابطه با مشکلات و چالشهای پیش روی کودکان اظهار میدارد: «متأسفانه نگاه سیاستی به کودک اینگونه بوده است که او را کوچک پنداشتهاند و این کوچکانگاری مسئله در برنامهریزیها و اعتبارات ملی و محلی مشهود است، در صورتی که شش سال اول زندگی کودک یک سرمایهگذاری مهم و اساسی است که باید متولیان امر و دولتمردان به این دوره مهم رشد تربیت توجه ویژهای در تراز «دوره اساس» داشته باشند. در این صورت است که بخش مهمی از زندگی هر فردی به درستی پایهریزی خواهد شد و اثرات مثبت کوتاهمدت و میانمدت و انشاءالله بلندمدت آن را در عرصههای آموزشی، اجتماعی و حتی اقتصادی خواهیم دید.»
نظر کارشناس
اضطراب کودکان با محصور شدن در محیط بسته
فضای باز و ایمن خلاقیت کودک را رشد میدهد
مربیان و مدیران مهدهای کودک بیش از هر کسی تأثیر مخرب دوری کودکان از محیط آزاد و فضای سبز را میدانند. فاطمه ربیعی که مدیر یک مهدکودک در منطقه ۸ تهران است به «جوان» میگوید: «بچهها در محیط آپارتماننشینی به طور مداوم جملات دستوری میشنوند؛ بنشین، دست نزن، میریزه، میشکنه و خطر داره. آنها دائماً تذکر میشنوند که در نتیجه آن، دچار شخصیت وسواسی خواهند شد. متأسفانه این وسواس و هراس از محیط در شخصیت آنها در بزرگسالی تأثیر سوئی خواهد گذاشت.»
او ادامه میدهد: «متأسفانه «اضطراب» در دختران و پسران زیر شش سال شایع شده که بخش اصلی آن به دلیل زندگی در آپارتمان و محصوربودن در محیط بسته است.» ربیعی اظهار میدارد: «بچهها در فضای باز و ایمن، خلاقیتشان رشد خواهد کرد، در مقابل آنهایی که مدام تذکر میگیرند و انرژیشان را سرکوب میکنند، صدمه میبینند. این بچهها حتی وقتی کارهای درست هم انجام میدهند، شک دارند و به طور مداوم خودشان را سانسور میکنند.» او میافزاید: «وقتی بچهها را به یک حیاط کوچک میبریم و اجازه میدهیم آزادی عمل داشته باشند، آنها در کنار باغچه، درخت و گلها، پرنشاط و سرحالتر از همیشهشان میشوند و در این زمان ما نهایت بازخورد را از آنها میگیریم. حالا تصور کنید که این حیاط تبدیل به محیطی سرسبز شود و آنها بتوانند در دل طبیعت بازی کنند، به طور حتم آن موقع بچههای سرزندهتری تربیت خواهیم کرد.»
ربیعی میگوید: «به لحاظ تراکم ساختمانسازی شهری به خصوص در برخی مناطق که شدت آن بیشتر است، بافت فضای سبز بسیار کم است، بنابراین اگر مؤسس مهدکودک بخواهد یک ساختمان با فضای سبز تهیه کند، عملاً برایش غیرممکن است. باید فضای امن مختص کودک ایجاد شود تا کودکان احساساتشان را بروز دهند.»
چه باید کرد؟
همه دنیای یک کودک، بازی است. او با بازی کردن میتواند همه چیز را به خوبی یاد بگیرد، اما متأسفانه با محدودکردن کودکان در فضای بسته و تشرزدن مداوم به آنها، نه تنها شرایط تنشزا و پراسترسی را برایشان رقم میزنیم بلکه اجازه تحرک، کنجکاوی و یادگیری را هم از آنها خواهیم گرفت. در چنین شرایطی وجود مهدباغها و بعد از آن هم مدارسطبیعت میتواند مؤثر واقع شود و کودک را سرحال و شاد نگه دارد، البته جااندازی و راهاندازی این گونه مراکز آموزشی نیازمند طی کردن راه طویل چندین ساله است، به خصوص که این روزها آموزشوپرورش کشور با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکند، اما با توجه بیشتر به سازمان تعلیموتربیت کودک و تقویت آن، میتوان به عملیشدن این طرح امیدوار بود. بیتردید این گونه مراکز آموزشی میتوانند کودکان را به سمت طبیعتگردی، تحرک و فعالیت ببرند تا از لحاظ دریافت آموزش، قویتر و بهتر عمل کنند. چنین مسیری بهتر از آن است که بچهها را در فضای اتاق بنشانیم و بخواهیم یکسری مطالب را بخوانند، حفظ کنند و یاد بگیرند.
نظر شهرداری
این طرح باید کارشناسی شود
کودکان تهران و همچنین سایر کلانشهرها از فضای آپارتماننشینی و خانههای کوچک کلافهاند، چراکه نمیتوانند آزاد باشند و آزادانه بازی کنند. آنها وقتی به مهدکودک هم میروند در یک ساختمان محصور میشوند. در واقع حیاطی در خانهشان برای بازی ندارند و در مهدکودکشان هم امکان طبیعتگردی را از دست دادهاند. در این بین سازمان تعلیموتربیت قصد دارد فضای برخی مهدهای کودک را به داخل طبیعت و فضاهای سبز مناطق مختلف شهری ببرد. لازمه این اقدام، همکاری شهرداری و به خصوص سازمان فضای سبز است. آیا سازمان فضای سبز شهرداری تهران تا امروز برنامهریزی یا طرحی در خصوص ایجاد مهدباغها در فضای سبز شهری و همچنین پارکها داشته است؟
علیمحمد مختاری، مدیرعامل سازمان بوستانها و فضای سبز شهر تهران میگوید: «در رابطه با طرح ایجاد مهدکودک در داخل پارک نمیتوان اظهارنظر قطعی کرد. این موضوع در حال حاضر شبیه یک ایده است که نیاز به بررسی کارشناسی با در نظر گرفتن تمام ابعاد موجود دارد، بنابراین بهتر است طراحان این ایده، طرح اصلی خود را با تمامی جوانب آماده و جهت بررسی به شهرداری ارسال کنند تا مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد و بعد از اینکه ابعاد آن کاملاً مشخص شد، در زمینه اجراییشدن آن تصمیمگیری شود.»
وی در پاسخ به این سؤال که آیا تاکنون ارگان یا سازمانی در زمینه اجرای مهدباغها در فضای سبز شهر به شما مراجعه کرده است؟ اظهار میدارد: «خیر تاکنون از طرف ارگان یا سازمانی این پیشنهاد به صورت خاص و ویژه مطرح نشده است. ما از هر اقدام یا طرح و ایدهای که منجر به جلب مشارکتهای مردمی و همچنین استفاده بیشتر از فضای سبز بوستانهای شهری تهران شود، استقبال خواهیم کرد، البته باید طرح و ایده مدنظر به صورت کامل و شفاف با ذکر جزئیات دقیق، از سوی صاحبنظران عرصه فضای سبز و متخصصان رشتههای مختلف از جمله کارشناسان فرهنگی و اجتماعی بررسی و تمامی ابعاد کار و همچنین زیرساختهای لازم جهت اجرای بهینه پروژه و تأیید موضوع از سوی شهرداری آماده شود.»
مختاری اظهار میدارد: «پروژه تبدیل بیش از ۱۱۸ بوستان عادی به بوستانهای ویژه مادر و کودک در سطح محلات شهر تهران نیز از حدود دو سال پیش آغاز و تاکنون حدود ۳۰بوستان افتتاح شده و امید است تا پایان سال آینده تمامی این بوستانها به بوستانهای مادر و کودک تبدیل شوند. هم اکنون نیز در بسیاری از بوستانها شاهد حضور کودکان مهدکودک و فرزندان دبستانی، راهنمایی و مقاطع متوسطه تحصیلی هستیم که از فضای سبز این بوستانها جهت استفادههای ورزشی و فراغتی بهره میبرند.»