رضوان محاب متخصص حوزه سلامت روان در مورد اختلال وسواس و تحولات کارکردی در مغز این بیماران اضهار داشت: اختلال وسواس یک بیماری عصب روان شناختی است و در بلندمدت منجر به مشکلات قابل ملاحظه در زندگی فرد می شود. پژوهش های بسیاری نشان می دهند که در این بیماری اختلال عملکرد، در قسمت هایی از مغز وجود دارد.
این مدرس دانشگاه افزود: با توجه به اینکه یکی از عوامل اختلال وسواس، عدم عملکرد نرمال در یکسری از نقاط مغز است تاکید کرد، در بحث درمان باید نرمال یا غیرنرمال بودن فعالیت مغز این بیماران مورد توجه قرار گیرد.
وی با بیان اینکه در پژوهش های مختلف نقاط مختلفی از مغز را مسئول تولید وسواس می دانند اضافه کرد: اعمال وسواسی، به یک توانایی مختل در مدارهای لوب فرونتال نسبت داده شده است، که کاهش فعالیت در ناحیه پشتی جانبی پره فرونتال را در حین بیماری نشان می دهند، همچنین کم کاری یا بیش فعالی سلول های عصبی منطقه پیش پیشانی خلفی-جانبی می تواند موجب کمبود انعطاف پذیری شناختی منجر به وسواس، گردد. از جمله نقاط درگیر دیگر می توان به نواحی اوربیتوفرونتال، قشر پیش پیشانی میانی و.. در مغز اشاره کرد.
این متخصص حوزه سلامت روان افزود: یکی از روش هایی که بوسیله آن می توان عدم تعادل مغز را اصلاح کرد درمان تحریک الکتریکی مغز است که یک روش بدون درد تحریک مغز است. در این درمان جریان بسیار ضعیفی 1 تا 2 میلی آمپر بر پوست سر وارد می شود که یکی از ساده ترین راه های تحریک مغز می باشد. این درمان از طریق اتصال الکترودهایی بر روی پوست سر، جریان الکتریکی را از روی جمجمه به مغز منتقل می کند. نتایج مطالعاتی که به بررسی تاثیر تحریک الکتریکی مغز بر کارکردهای شناختی و علائم وسواس می پردازند، اثربخش بودن این درمان را در کاهش علائم وسواس و بهبود کارکردهای شناختی گزارش کرده اند. همچنین برخی پژوهش های درمانی نشان داده اند تحریک الکتریکی مغز در قشر پیش پیشانی خلفی-جانبی و فرونتال اثر مثبت بر روی کنترل شناختی در اختلال وسواس-جبری و افسردگی دارد.
محاب در خصوص عوارض جانبی تحریک الکتریکی مغز تصریح کرد: تا کنون هیچ عوارض جانبی برای تحریک الکتریکی مغز گزارش نشده است. در سال 2007 پورسیز و همکارانش حدود ۳ هزار نفر در آزمایشگاه در سراسر جهان که تحت درمان تحریک الکتریکی مغز بودند را مورد بررسی قرار داد نتایج نهایی نشان داد این درمان عوارض خاصی ندارد.
این متخصص حوزه سلامت روان در پژوهشی دو ساله که خودشان در حیطه درمان تحریک الکتریکی مغز و درمان شناختی-رفتاری انجام داده اند افزود: هر دو درمان بر کاهش علائم وسواس، در افراد مبتلا به وسواس اثربخش بوده است، ولی از بین این دو درمان، درمان تحریک الکتریکی مغز نسبت به درمان شناختی-رفتاری در کاهش علائم وسواس موثرتر بوده است، و این نتیجه در دوره پیگیری یک ماهه ثابت بوده است.
وی تصریح کرد: اگرچه روشهای درمان شناختی-رفتاری موفق به کسب پیشرفت هائی در درمان وسواس شده است، اما برخی بیماران پس از یک دوره درمان به ظاهر موفق بازگشت هایی را تجربه می کنند و ذکر این نکته لازم است: یک سوم بیماران وسواسی به دلیل شدت بیماری خود قادر به انجام تکنیک های درمان شناختی-رفتاری نیستند، بنابراین نیاز به استفاده از روشهای نوینی است، که سهولت بیشتری در درمان این بیماران به همراه داشته باشند. که درمان تحریک الکتریکی مغز می تواند یکی از این درمان ها باشد.