«مریم اردبیلی» با اشاره به کمفرزندی خانوادهها در کشورمان اظهار کرد: من با این نکته که بچههای این نسل باهوشترند، موافق نیستم، هوش ابعاد مختلفی دارد، هوش عاطفی ، هوش اجتماعی و مدل یادگیری روابط اجتماعی و خلاقیتی که بچههای دهه 60 داشتند، بسیار قویتر از بچههای این نسل بود و آن هم بهدلیل تعداد بیشتر بچهها در خانوادهها و امکان ایجاد روابط اجتماعی بیشتر بود.
این آیندهپژوه ادامه داد: در زمان حاضر امکانات ابعاد بیشتری برای ظهور و بروز استعداد در اختیار فرزندان این نسل قرار میدهد که در گذشته وجود نداشت اما هوش دیجیتال بچههای امروز بیشتر است به این دلیل که از بدو تولد با آنها زیست کرده و مرزهای فضای مجازی و حقیقی برای آنها برداشته شده است؛ البته بچههای امروز باید با هوش مصنوعی، اقتضائات زندگی با ربات و مفاهیم دیجیتالی آشنا شوند و آنها را درک کنند اما سؤال اینجاست؛ آیا داشتن همه امکانات برای یک بچه خوشبختی میآورد؟
وی در خصوص شکاف نسلی نیز تصریح کرد: ما همیشه میگوییم که هر فاصله و تفاوتی که نسل بعد با ما دارد، شکاف ایجاد میکند و این ایراد و اشکال از نسل بعد است در حالی که اگر بتوانیم خانواده آیندهنگر ایجاد کنیم که به تغییر و تحول بهچشم فاجعه نگاه نکند، بلکه آن را درک کند و درون خودش بپذیرد و سعی کند با آن همزیستی پیدا کند، اولاً این شکاف شکل نمیگیرد و ثانیاً به آن مثبت نگاه میشود چون گفته میشود؛ "اگر قرار بود نسل بعد از من هم مثل من باشد که نسل نسخهبردار و کپیبرداری بود! پس چهخوب که با من متفاوت است اما، من چگونه باید شرایط و اقتضائات او و زندگی او را در آینده درک کرده و بتوانم با او تفاهم کنم؟".
عضو گروه آیندهنگری و نظریهپردازی فرهنگستان علوم پزشکی خاطرنشان کرد: در زمان حاضر، خیلیها غبطه گذشته را میخورند، این نگاه گذشتهنگر است در حالی که نگاه آیندهنگر پویاست و تغییر را میفهمد لذا هم سیاستگذار و خبره و متخصص و هم پدر و مادر ما باید تفاوت و تغییر نسلها را درک کند؛ اگر یک روز بچه نوجوان در روی شما ایستاد و خلاف نظر شما حرف زد و استدلال کرد حتی اگر نظرش ناپخته باشد، سجده شکر بهجا بیاورید که تا یک جایی از تربیت را درست رفتید و بچه شما مقلد شما نشده و هویت مستقلش شکل گرفته است.
این کارشناس مطالعات زنان و خانواده گفت: با مادران بسیاری برخورد داشتم که میگفتند "فکر میکردیم نوجوانی یعنی پرخاشگری و گستاخی اما الآن فهمیدیم که این تغییر مثبت است"؛ همه چیز آموزش نیست، یک بخش زندگی این است که در مسیر زندگی، فرصت تجربه برخی از چیزها را هم داشته باشیم، یک بخش آن آموزش است، یک بخش مهارت است، تفکر انتقادی است، تفکر خلاق است و دیگر اینکه مثلاً اجازه داشته باشیم بدانیم تجربه داشتن سه بچه چگونه است.
وی در خصوص استفاده از نیروهای مهاجر برای تأمین منابع انسانی در آینده نیز عنوان کرد: این ایده خیلی مطرحی در دنیاست و نتیجه مطالعات و بررسی سیاستهای تطبیقی در کشورها نشان داده است ما باید سیاست فعال مهاجرتپذیری داشته باشیم، بههرحال ما بهلحاظ جمعیت کشوری در آستانه مشکلات هستیم و باید به مهاجرتپذیری هم فکر کنیم و طبیعتاً اگر بتوانیم از کشورهایی مثل کشورهای همسایه که تمایل دارند به ایران مهاجرت کنند، گزینش خوبی کنیم اتفاقات خوبی خواهد افتاد اما نتیجه مطالعات نشان داده است که مهاجرت سالمندی را کمی به تعویق میاندازد، اما چاره نمیکند!
مدیرکل بانوان و خانواده استان فارس افزود: ثابت شده است جامعه مهاجرتکننده در ابتدا ممکن است براساس اصول خود فرزندآوری داشته باشند اما ظرف یک نسل از الگوی جمعیتی کشور میزبان تقلید میکند و با آن همراه میشوند، چون استعدادهای خوب، نخبگان و افرادی که بهلحاظ اقتصادی و اجتماعی به سطح مناسبی میرسند، اقدام به مهاجرت دوم میکنند و از کشور میروند، در عین اینکه با سالمندی و تأمین هزینههای جمعیت مهاجرتکننده بعد از یک نسل روبهرو خواهیم بود اما در هر صورت فکر کردن به آن مهم است و این امکان در سیاستهای کلی جمعیتی ما هم دیده شده است که متناسب با هرم سنی ما از آن هم استفاده شود اما در مرتبه اول ما باید بر استفاده از ظرفیتهای داخلی خودمان تکیه کنیم.
اردبیلی با تأکید بر وجود تحریم، گرفتاری، سوءمدیریت یادآور شد: با این حال چرا باید خودمان را با کمفرزندی تحریم کنیم و فرزندانمان را با "سقط جنین" به قتل برسانیم، این دیگر خودتحریمی است، این خیلی اتفاق بزرگی است که عمده سقط جنینها به این دلیل است که بارداری طبق برنامه از پیش تعیینشده خانواده نبوده است البته بخش دیگری از آن نیز بهدلیل فقر و مشکلات اقتصادی است، اما، آیا اینکه کمی زمانبندی من به هم بخورد، میارزد به اینکه انسانی را بهقتل برسانم؟!