سینما به عنوان یکی از ویترینهای فرهنگی هر جامعهای، میتواند بستری برای هبوط یا سقوط فرهنگی قلمداد شود اما هرجامعهای در وجه عاقلانه، سعی میکند از این بستر به نفع خویش و در راستای دست یابی به اهداف مورد نظر استفاده کند.
متاسفانه آنچه از سینمای امروز ایران اسلامی تحلیل میشود، عکس این مقوله را نشان میدهد؛ به طوری که اولا سالانه با تولید و اکران آثار ضد فرهنگی در غالب سینماهای کشور، هجمهی سنگینی بر باورها و ارزشهای حاکم بر جامعه وارد میآید؛ دوما با غفلت از بعد سخت افزاری این مهم، ظرفیتهای بالای سینما در فرهنگ سازی و همچنین حفظ میراث فرهنگی، عملا مغفول واقع میشود.
در کمال تاسف باید گفت استان آذربایجان شرقی که در طول تاریخ ایران زمین به عنوان مهد تمدن و تبریز به عنوان شهراولینها شناخته شده است، در زمینهی هنر سینما با رکود غیرقابل انکاری مواجه است.
در این مجال، جهت تحلیل این مهم به گفتوگو با کارشناسان و صاحب نظران این حوزه پرداختهایم که از آن جمله آرش زینال خیری در اظهار نظرات خود، خاطرنشان میسازد: جهت تحلیل وضعیت سینمای استان باید آن را در دو بعد مورد بررسی قرار داد که عبارتند از بعد نرم افزاری(تولیدات) و بعد سخت افزاری.
در دو دههی اخیر هیچ کار سینمایی در تبریز تولید نشده است
وی ادامه میدهد: در خصوص تولیدات سینمایی در استان، متاسفانه باید گفت تاجایی که من میدانم در دو دههی اخیر هیچ کار تولیدی در تبریز ارائه نشده و هرآنچه در کارنامهی استان ما وجود دارد، تعداد انگشت شماری هستند که در دهه 60 تولید شدند.
این تهیه کنندهی فیلم و سریال با تاکید بر لزوم حمایت ارگانهای دولتی، استانی و سرمایه گذاران خصوصی از تولیدات سینمایی، اظهار میکند: البته افراد توانمند زیادی از استان ما وجود دارند که در تهران مشغول تولید و فعالیت هستند که اگر شرایط لازم را در داخل استان برای ایشان فراهم مینمودند قطعا همانجا کار میکردند ولی متاسفانه این اتفاق رخ نداد در حالی که به نظر میرسد با حمایت نهادهای فرهنگی چون اداره ارشاد، حوزه هنری، شهرداری و غیره میتوان به سینمای استان رونق بخشید.
زیرساختهای سینماهای استان کیفیت خوبی ندارند
وی میافزاید: از نظر سخت افزاری نیز متاسفانه سینماهای استان ما از کیفیت خوبی برخوردار نیستند و اگر کار تولیدی خوبی هم به اکران دربیاید، ضعفهای سخت افزاری آن کار با ارزش را تحت الشعاع قرار میدهد؛ برای مثال در اکران یک فیلم صدای خوب، تصویر خوب و سالن خوب تاثیر بسزایی دارد که اصلا قابل چشم پوشی نیست.
این فعال سینما و تلویزیون تاکید میکند: کم کیفیت بودن قالبهای سخت افزاری سینما، از قبیل سالن، صندلیها، سیستمهای پخش و غیره موجب دفع مخاطب میشود چرا که طبیعی است مخاطب ما تماشای فیلم در راحتی مبل خانه و تلویزیون با کیفیت خود را بر سینما ترجیح خواهد داد.
ایجاد پردیسهای سینمایی موجب استقبال مردمی از سینما میشود
وی اضافه میکند: برای حل این مساله بهتر است ما نیز مثل شهرهایی چون مشهد، تهران، اصفهان و شیراز به احداث پردیسهای سینمایی که دارای کیفیت و امکانات بیشتری باشند اقدام کنیم چون این موضوع قطع به یقین در استقبال مخاطبان از سینما تاثیر قابل توجهی میگذارد.
طرح پردیس برای اولین بار در تبریز مطرح شد اما همچنان بینصیب هستیم
زینال خیری میگوید: البته طرح احداث پردیسهای سینمایی برای اولین بار در کشور، در تبریز مطرح شد اما متاسفانه در مقام عمل هیچ اقدامی صورت نگرفت و ما همچنان با صندلیهای کهنه و سیستمهای قدیمی که قدرت نمایش فیلمها، با کیفیت خوب را ندارد، مواجه هستیم.
درد سینمای بیمار ما چیست؟
یک طبیب حاذق با شناسایی عوامل بروز یک بیماری خاص نسبت به درمان آن نسخه میپیچد و امروز باید عامل یا عوامل دامنگیر سینمای بیمار استان و در درجهی بالاتر سینمای کشور ما مورد بررسی قرار بگیرد که البته در مقام سخن، بسیار در این حوزه تاکید برعمل آمده است اما به دلیل رعایت جانب تذکار در امر مطالبهگری بار دیگر به این مساله میپردازیم.
سحر عبدالمحمدی در این خصوص اظهار میکند: البته ضعفی که در این حوزه مطرح است، صرفا محدود به استان ما نیست بلکه در کل کشور با مسالهای به نام عدم شناخت ذائقهی مخاطب روبرو هستیم.
باج دهی به مخاطب، شیوهی سینماگران و فیلم سازان
وی میافزاید: سینماگران ما نمیتوانند مخاطب و علایق و نیازهای او را شناخته و بر اساس آن دست به تولید بزنند لذا همواره شاهد هستیم که جهت جذب مخاطبان دست به باج دهی به مخاطب میزنند و در باج دهیها نیز معمولا سراغ آیتمهای جنسیتی میروند.
این تحلیلگر سینمایی خاطرنشان میسازد: متاسفانه هنگامی هم که عنصر جنسیت را ولو به صورت غیر مستقیم، مورد تاکید قرار میدهیم، تحت تاثیر عوامل مختلف مثل تولیدات جذاب غربی قرار میگیریم و چنین تصور میکنیم که اگر تولیداتمان را با آثار غربی همانند سازی بکنیم، مخاطبان بیشتری را جذب خواهیم کرد؛ غافل از اینکه در این صورت ماهیت فرهنگی کار خود را زیرسوال بردهایم، چرا که به اعتقاد ما غالب آنچه توسط غرب تولید میشود برای جامعه ی ایرانی اسلامی ما ضد فرهنگ محسوب میگردد.
سینماهای کم کیفیت استان آثار فاخر را هم تحت الشعاع قرار میدهد
وی میگوید: ناگفته نماند که آثار خوبی چون بادیگارد، شیار 143، محمد رسول الله یا تولیدات سینمایی چون یوسف پیامبر و غیره نیز در سینمای ما تولید شدهاند که هنر را در بهترین وجه آن به کار میگیرد تا مبانی ارزشی، انقلابی و فرهنگی را به نمایش بگذارد اما آنچه مهم است این است که متاسفانه آذربایجانشرقی از جمله استانهایی است که حتی در صورت تولید چنین آثار فاخری، زمینهی بهره برداری از آن فراهم نمیشود.
عبدالمحمدی تاکید میکند: برای مثال وقتی اثری مثل بادیگارد تولید میشود کدام سینما و با کدام کیفیت قرار است مخاطب را پای پرده بکشاند؟! مگر سینماهای تخریب شده و زوار درفتهی ما میتوانند اشتیاقی در مخاطب ایجاد کنند؟!
کسی جرأت نمیکند به حضور خانوادهی خود در محیط سینمایی رضایت بدهد!
وی با انتقاد از شیوع رفتارهای خلاف موازین شرعی در سینماها، بیان میکند: اکثر افرادی هم که به سینما میروند در فضای مهیای آن برای هنجارشکنی، دست به اقدامات غیراخلاقی و غیرعرفی میزنند به طوریکه دیگر کسی جرأت نمیکند به حضور خانوادهی خود در محیط سینمایی رضایت بدهد! اینها همه نظارت میطلبد، اقدام میخواهد وگرنه با شعار دادن که کاری از پیش نمیرود.
چشم ها را باید شست ...
آری سینمای بیمار انقلاب اسلامی در حیطههای خرد و کلان خود قربانی خودباختگیها و وِلانگاری جمعی از متولیان و سینماگران میشود، آنگاه که مسئولان ما گرفتار دیدگاه های بنری و همایش محور خود شده و فرهنگ را در پوسته به حصار می کشند و شاید بهترین نسخهی درمان سینمای استان نیز خروج از بین بردن این حصارهای سطحی و گستردن دایرهی دید است.
آیا تاریخ انقضای سینمای تبریز به اتمام رسیده است؟!
شاید برخی بر این باورند که با وجود سیستمهای صوتی و تصویری جدید و تکنولوژیهای به روز، عرصهی سینما به سرآمده و باید بر مردهی متحرکی از آن قناعت نمود در حالی که سینما به عنوان ویترین فرهنگی انقلاب اسلامی و به عنوان یک عنصر پویای هنری در قالب سخت افزاری و نرم افزاری آن همچنان جریان دارد و بیتفاوت بودن نسبت به آن به معنی وانهادن یک بستر فرهنگی عمومی است.
گاه پویایی سینما به معنی ارائهی تولیدات سینمایی به روز و سازنده است و گاه استفاده از قالبها و تکنولوژیهای جدید را در ایجاد زیرساختها دربرمیگیرد که متاسفانه استان آذربایجانشرقی علیرغم سهم عظیمی که در تمدن سازی و فرهنگ والای ایرانی اسلامی دارد، در هر دو بعد دچار رکود تاسف برانگیز شده و واهمهی اتمام تاریخ انقضای سینمای تبریز بر قلب فرهنگ این دیار سایه انداخته است