سرباز عراقی در سنگر مرا دست انداخته بود!
یکی از روزها ساعت حدود دو بعد از ظهر بود که در آن گرمای شدید هوا گونی های سنگر را با خاک پر میکردم تا قسمتی از خاکریز را که در اثر تیر مستقیم 106 و تانک عراقیها از بین رفته بود، ترمیم کنم. ناگهان چشمم به خاکریز عراقیها افتاد...