همزمان با دست و پنجه نرم کردن مردم آمریکا با همه گیری مرگبار ویروس کرونا و به راه افتادن هیاهوی انتخابات ریاست جمهوری در این کشور، دولت دونالد ترامپ از دو ماه پیش به این سو نمایش دیپلماتیک مضحکی را در شورای امنیت سازمان ملل به روی صحنه برده است. اولین پرده از این نمایش، خیلی زود با اقبال بسیار سرد از سوی اعضای شورای امنیت روبرو شد.
آمریکا پس از شکست خیرهکننده تمدید تحریمهای تسلیحاتی در دومین پرده نمایش آن در شورای امنیت، حال دست خود را روی مکانیسم ماشه قرار داده و در تقلاست تا توافق منعقد شده از سوی سلف دموکرات خود را از بیخ و بن نابود کند.
به گواه صاحبنظران و ناظران سیاسی، دستاویزیِ آمریکا به مکانیسم ماشه را نمیتوان یک بازی دیپلماتیک حساب شده و معتبر دانست. تحلیلگر اندیشکده آمریکایی «کویئنسی» میگوید بازی دیپلماتیک حساب نشده آمریکا هم اعتبار بین المللی این کشور را خدشه دار خواهد کرد و هم به طور بالقوه ایران را تحریک به پاسخگویی میکند. «رایان کاستلو» چنگ آویختن ترامپ به مکانیسم ماشه را آخرین نفسهای به شماره افتاده کارزار فشار حداکثری ترامپ علیه ایران میداند، کارزاری که بعید است پس از انتخابات سوم نوامبر به همین منوال ادامه مسیر دهد.
وزیر خارجه آمریکا، که بابت مواضع تندِ ضد ایرانی خود شهره است، در ۲۰ اوت (۳۰ مرداد) شخصا با حضور در مقر شورای امنیت در نیویورک به عنوان آخرین تیر ترکش کارزار فشار حداکثری و در راستای اهداف انتخاباتی ترامپ، ماشه تفنگ سیاسی و بی پایه حقوقیِ تمدید تحریمهای بین المللی علیه ایران را کشید. پمپئو که برایان هوک اخراجی را به همراه خود داشت، نامهای به امضای «کلی کرفت»، نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل ارائه کرد که در آن از نقض تعهدات برجامی ایران و بویژه ممنوعیتهای تسلیحاتی این کشور سخن گفته بود.
در واقع این دومین تلاش آمریکا بود که برای مجاب کردن اعضای شورای امنیت علیه ایران به در بسته میخورد، اولین مورد آن به شهریور سال گذشته در نشستی به درخواست آمریکا برمی گردد و دومین مورد آن رد قطعنامه تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران با اجماع قاطع اعضای شورای امنیت در اوت امسال بود.
اقدامات آمریکا نه تنها شورای امنیت را در آستانه یک نبرد دیپلماتیک سرنوشت ساز قرار داده، بلکه بیشک نظام بین المللی و اعتبار شورای امنیت را نشانه رفته است. همچنین به لطف رویکرد قلدرمابانه دولت ترامپ، برجام نیز در پیچ تاریخی خطرناکی قرار دارد که باید منتظر حوادث آینده ماند تا درباره احیای آتی آن اظهارنظر کرد.
نکته قابل ذکر آنکه دو مسیر کلی برای فعال سازی سازوکارِ بازگشت خودکار تحریمها علیه ایران وجود دارد. اولین مسیر از کمیسیون مشترک برجام میگذرد. اما مسیر دوم که به اعتقاد ناظران سیاسی مطلوب ترامپ و دوربریهایش است، سوء استفاده از ظرفیت قطعنامه ۲۲۳۱ است. در این قطعنامه بندی وجود دارد که در آن سازوکار بازگشت تحریمهای ایران به شکلی نه چندان شفاف آورده میشود. تلاش دولت ترامپ بر این است تا با توسل به قطعنامه ۲۲۳۱ کمیسیون مشترک برجام را دور بزند. تمامی این جدال سیاسی- حقوقی بر سر یک واژه خلاصه میشود: مشارکت کننده در برجام (Participants in the JCPOA).
سودای ترامپ و پمپئو در پس قمار مکانیسم ماشه
از ابتدای کلید زدن سناریو تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران در دولت آمریکا، تهییج انتخاباتی و بهره برداری از روندهای سیاست خارجی برای تاثیرگذاری در انتخابات نوامبر، از اهداف اصلی ترسیم چنین سناریوی بوده است.
تیم فعلی سیاست خارجی دولت ترامپ، اهداف ضربه زننده به برجام را در دو بعد دنبال میکنند، اهدافی که مستقیما با انتخابات آمریکا گره میخورند. هدف اول در صورت ماندن ترامپ در کاخ سفید، فشار بیشتر بر ایران برای تحقق رویای او برای گرفتن عکس یادگاری با مقامات ایران و در بوق و کرنا کردن هنر معامله گری خود است. هدف دوم تیم سیاست خارجی آمریکا این است که چینش رویدادهای سیاسی روزهای پایانی دوره اول ریاست جمهوری ترامپ را به نحوی ترتیب دهند تا در صورت راهیابی دموکراتها به کاخ سفید، «جو بایدن» با تلی از خاکستر برجام مواجهه شود.
از منظر تیم سیاست خارجی ترامپ سازمان ملل و شورای امنیت تنها ابزاری برای پیش برد دیپلماسی یکجانبه گرایی، زورگویی و قدرت است.
آمریکا در حالی اوایل ماه اوت پیش نویس قطعنامه تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران را به شورای امنیت برد، که خبری از حمایت و همراهی دیگر اعضای شورای امنیت نبود. در واقع ترامپ زمانی که در ۸ مه سال ۲۰۱۸ (۱۸ اردیبهشت ۹۷) اجماع بین المللی میان متحدان خود و ایران را به دلایل واهی زیر پا گذاشت، انزوای این روزهای کشورش را در مقابل دیدگان دنیا تضمین کرد. تنها رای موافق جمهوری دومینیک به قطعنامه ضدایرانی واشنگتن، تنها مایه شرمساری دولتمردان آمریکا بود. یکجانبهگرایی دولت ترامپ هیچ خریداری جز یک جمهوری ناشناخته نداشت. اوج این تحقیر بی سابقه آن جایی بود که اجماع بین المللی در مقابل اقدام آمریکا به حدی قاطع بود که روسیه و چین هیچ لزومی برای رو کردن برگ حق وتو خود ندیدند.
دولت ترامپ، اما با بی تدبیری به جای درس گرفتن از این اشتباه دیپلماتیک، اقدامات تندرمآبانه تری را در پیش گرفت و بر این مدعا پافشاری میکند که به هر قیمتی با و بدون اجماع بین المللی تحریمهای سازمان ملل علیه ایران را به جریان میاندازد. آنچه ذیل مفاد برجام قابل استناد است اینکه در صورت بروز اختلاف، طرف شاکی میتواند موضوع خود را به شورای امنیت ببرد، اما دولت ترامپ تعریف خودساخته ودلخواهانهای از این بند دارد.
آمریکا در حالی که با صدای بلند برجام را زیر پا گذاشته اکنون بر این انتظار است که حق این کشور برای توسل به سازوکار ماشه قانونی شناخته شود. تحلیلگر اندیشکده کوئینسی با خطرناک خواندن اقدامات آمریکا در توسل به چنین سازوکاری، معتقد است یکجانبه گرایی دولتمردان آمریکا میتواند ایران را به سوی خاتمه دادن به تعهدات برجامی و خروج کامل از این توافق سوق دهد. به گفته کاستلو، این همان اتفاقی است که اگرچه ممکن است در ظاهر تحقق خواسته قلبی آمریکا باشد، بی شک خدشه به اعتبار دیپلماتیک این کشور و نیز تضعیف همزمان ساختار شورای امنیت سازمان ملل را به بار خواهد آورد. در پس این اتفاق به تیرگی گراییدن روابط میان اعضای شورای امنیت حتمی بوده و اعتبار این نهاد بین المللی به عنوان ضامن دیپلماسی چند جانبه بشدت زیر سوال خواهد رفت.
ماجرای مکانیسم ماشه از کجا کلید خورد
پرتاپ موفقیتآمیز ماهواره نور از سوی ایران در آوریل ۲۰۲۰ چندان به مذاق آمریکاییها خوش نیامد و همین بهانهای به دست دولتمردان واشنگتن، که تاب پیشرفت ایران بویژه در بعد نظامی را ندارند، داد تا ایران را به نقض قطعنامه ۲۲۳۱ متهم کنند. واشنگتن تلاش کرد تا با این دستاویز مانع لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران شود. بلافاصله وزیر خارجه آمریکا طی بیانیهای از اعضای شورای امنیت خواست تا این کشور را برای تمدید این تحریمها همراهی کنند.
اندکی بعد، مایک پمپئو در ۹ مه ۲۰۲۰ در دومین سالگرد خروج آمریکا از برجام مدعی شد دولت ترامپ تمامی گزینههای دیپلماتیک را بکار خواهد بست تا جلوی لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران را بگیرد. اما چرا آمریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران اعتبار خود را نشانه رفته است؟
چرا آمریکا سناریوی ماشه را به راه انداخت
زمامدار فعلی کاخ سفید برای خوش خدمتی به دوستان صهیونیست خود و البته جلب نظر لابی قدرتمند آنها در آمریکا برای روزهای سرنوشت ساز انتخاباتی از یک سو و دیگر خوش آمد شیخ نشینهای حاشیه خلیج فارس، دست به قمار خطرناکی زده است، قماری که باخت در آن میتواند به راحتی او را با سرافکندی از گردونه سیاسی آمریکا خارج میکند. اما ترامپ میخواهد به متحدان عرب و صهیونیست آمریکا اثبات کند که بیش از همه سلفهای خود در ضدیت با ایران جدی است، تا از این روزن اعتماد آنها را برای روزهای سخت انتخاباتی جلب کند.
رئیس جمهور آمریکا با این اقدامات با یک تیر دو نشان را هدف میگیرد: اولی جلب حمایتهای سیاسی و بعضا اقتصادی متحدان عرب و صهیونیست در روزهای مانده به سوم نوامبر است. اما هدف دومِ نهان در پس خودزنیهای دولت ترامپ احیای جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران است. فرافکنی درباره نقض برجام و خروج از این توافق بین المللی، تلاش برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران و پس از آن روی آوردن به مکانیسم ماشه همگی برغم آگاهی آشکار آمریکاییها به در نطفه ناکام ماندن، در سایه نیل به زنده نگه داشتن جنگ روانی علیه ایران دنبال میشود تا از این رهگذر انرژی تهران را صرف درگیریهای سیاسی با خود کرده و به خیال خود آنها را با پای خود برای انعقاد توافقی دیگر به پای میز مذاکره بکشاند.
مارک فیتزپاتریک, تحلیلگر ارشد «موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک» معتقد است هدف کلی آمریکا از در پیش گرفتن چنین رویکردی نابودی برجام تا پیش از سوم نوامبر است تا در صورت شکست ترامپ، راه دموکراتها برای احیای برجام دشوارتر از قبل شود. فیتزپاتریک در نوشتاری یادآور شد وزیر خارجه آمریکا برای نیل به این هدف در اواخر ماه آوریل استراتژی را در دو بخش تدوین کرد. اولی همان ارائه پیش نویس قطعنامه تمدید تحریمهای تسلیحاتی و دومی توسل به مکانیسم ماشه در صورت جواب ندادن راهکار اول بود. بخش اول استراتژی پمپئو همانگونه که پیش بینی میشد، در نطفه خاموش شد.
بخش دوم سناریوی وزیر خارجه آمریکا یعنی مکانیسم ماشه هنوز در راه است و حتی اگر موفقیت آن به صورت سطحی محقق شود، اما استدلال آمریکا در خصوص قطعنامه ۲۲۳۱ از بعد سیاسی ناشایست و ریاکارانه محسوب میشود. هر چند در قطعنامه ۲۲۳۱ به اعضای اصلی برجام حق توسل به مکانیسم ماشه اعطا شده، اما اجرایی کردن این سازوکار مسیر ناهمواری را پیش روی پمپئو و هم پیاله هایش در دولت ترامپ قرار داده است. زیرا در اولین گام واشنگتن باید رئیس چرخشی شورای امنیت را برای تحقق خواسته اش با خود همراه کند. اندونزی در ماه اوت رئیس دورهای شورای امنیت بود و در ماه اکتبر روسیه عهده دار این مسئولیت خواهد بود. بدیهی است که آمریکا برای اقناع این دو کشور بویژه روسیه مسیر ناممکنی را در پیش دارد. تحلیلگر آمریکایی معتقدست که با توجه به ریاست دورهای نیجریه بر شورای امنیت در ماه سپتامبر و پتانسیل بیشتر این کشور برای اعمال فشار، برنامه ریزی آمریکا برای اجرای یکجانبه گرایی خود در این ماه متمرکز شده است.
از سویی موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک با استناد به ارزیابیهای خود پیش بینی میکند که لغو تحریمهای تسلیحاتی در راهبرد نظامی ایران تغییر قابل ملاحظهای ایجاد نخواهد تا حدی که دولت آمریکا اینگونه برای جلوگیری از آن به دست و پا بیفتد. فیتزپاتریک با استناد به استدلالهای فوق الذکر هدف اصلی راهبرد تمدید تحریمهای تسلیحاتی را چیزی غیر از نابودی برجام تا پیش از انتخابات آمریکا نمیداند. به واقع آمریکاییها میخواهد با بلندتر کردن دیوار تحریم ها، احتمال انعقاد توافقی دیپلماتیک با تهران را در دوران پسا ترامپ غیر ممکن سازند.
مخالفان مکانیسم ماشه چه نظری دارند
کارشناسان حقوق بین المللی، ناظران و مقامات سیاسی همگی در یک موضوع اجماع نظر دارند. قرائت دولت ترامپ از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت فاقد اعتبار و چالش برانگیز است. آمریکا در ۸ مه سال ۲۰۱۸ به وضع خود در توافق هستهای ایران به عنوان «مشارکت کننده برجام» رسما پایان داد. ساده اینکه آمریکا عضو برجام نیست و پرونده آن مختومه است. این همان حقیقت تلخی است که به تایید متحدان دیرینه آمریکا و نیز روسیه و چین رسیده است. همگی یک چیز را تکرار میکنند: «آمریکا حقی برای اقدام علیه ایران با استناد به مفاد برجام ندارد».
به طور خاص در ماده ۱۰ و مواد پس از آن در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت عنوان میشود که سازوکار حل اختلاف در خصوص تعهدات برجامی تنها برای کشورهای ایران، چین، روسیه، فرانسه، آلمان، انگلیس و آمریکا که صراحتا طرفین برجام خوانده میشوند، موضوعیت حقوقی مییابد. اما کشوری که از برجام خارج شده دیگر طرف این توافق شناخته نمیشود و نمیتواند خود را مشمول ماده ۱۰ و سازوکار حل اختلاف بداند. به زبان سادهتر آمریکا نمیتواند در توافقی که خود زیر پا گذاشته، ادعای اجرای سازو کاری را داشته باشد.
برخی تحلیگران سیاسی با تاکید بر این مسئله که برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ دو سند مکمل هستند، میگویند آمریکا نمیتواند با خروج از یکی، به دیگری متوسل شود. حتی مشاور اخراجی جنگ طلب دولت ترامپ هم خوانش حقوقی پمپئو را در زمینه مکانیسم ماشه قبول ندارد. جان بولتون که خود از مشوقان اصلی رئیس جمهور آمریکا برای خروج از برجام بود، استدلال دولت ترامپ برای توسل به سازوکار بازگشت خودکار تحریمها را فاقد مبنای حقوقی میداند، استدلالی که تنها زیان های درازمدت به حق وتو آمریکا وارد می کند.
«جرت بلانک»، هماهنگ کننده سابق وزارت خارجه آمریکا نیز درباره پیامدهای ناگوار تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران و راهبرد دولت ترامپ اینگونه هشدار میدهد: استراتژی ترامپ برای توسل به مکانیسم ماشه دارای پیامدهای قابل توجهی است. هزینه این تصمیم آمریکا از دست رفتن اقتدار شورای امنیت سازمان ملل است که میتواند منجر به ضربه به جایگاه آمریکا در جهان شود. ایجاد بحران شکاف و اختلاف بین ایالات متحده آمریکا با سازمان ملل، غیرمشروع سازی تحریمهای آمریکا، تضعیف تحریم به عنوان ابزار سیاست خارجی در جاهای دیگر و همچنین تسریع فروش تسلیحات بیشتر تنها مواردی از پیامدهای ناگوار این اقدام ترامپ است. ناظر برجام در دولت باراک اوباما تاکید دارد دولت ترامپ هیچ نگرانی بابت آسیبهای وارده به آمریکا در پی این تصمیم ندارد و فقط به دنبال اهداف خود است. بلانک تلاش دولت ترامپ برای توسل به مکانیسم ماشه را بازی قدرت در شورای امنیت تفسیر میکند.
استناد برخی تحلیلگران حقوق بین الملل برای رد استدلال حقوقی آمریکا در خصوص مکانیسم ماشه به ماده ۲۷ منشور سازمان ملل است. به گفته این تحلیلگران حتی در صورت پذیرش شکایت آمریکا در شورای امنیت، این کشور امکان حضور در رایگیری این قطعنامه را ندارد، زیرا براساس ماده ۲۷ منشور سازمان ملل دولت طرف اختلاف باید از رای دادن جلوگیری کند.
از سوی دیگر یک پیچیدگی حقوقی قابل تامل در اینجا مطرح است. اینکه آمریکا پیش از طرح قطعنامه بازگشت تحریمها در شورای امنیت، سناریوی تحریمی خود علیه ایران را اجرایی کرده است، که این اقدام خود مصداق نقض آشکار قطعنامه ۲۲۳۱ از سوی یکی از اعضای دائم شورای امنیت است. آمریکا با تحریم ایران قاعده دستان پاک (clean hands) را زیر سوال برده است و خود با نقض قطعنامه شورای امنیت، دستان پاک برای طرح شکایت علیه ایران را ندارد.
موافقان مکانیسم ماشه چه استدلالی را طرح میکنند
آمریکا که بارها در طول سالها دیپلماسی خود با کشورهای مختلف این واقعیت را به عینه اثبات کرده که توافق با این کشور بر روی زمین سخت نیز قابل اتکا نیست، برغم خروج پر هیاهوی خود از برجام، در تفسیر حقوقی خودساخته از «طرح جامع اقدام مشترک» و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، کماکان خود را طرف برجام میداند. تکیه کارشناسان و مقامات وزارت خارجه آمریکا بر این استدلال است که در قطعنامه ۲۲۳۱، فعال سازی مکانیسم ماشه مشروط به وضعیت کشورها در برجام نیست و قطعنامه مذکور را منفک از توافق هستهای ایران میدانند. به تبع با چنین استدلال هایی، آمریکا با ارجاع به پاراگرافهای ۱۰.۱۱.۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، خود را محق در بازگرداندن تحریمهای ایران میداند.
چندی پیش برایان هوک، نماینده اخراجی وزارت خارجه آمریکا در امور ایران، که خود قربانی کارزار فشار حداکثری ترامپ است، مدعی شد برجام یک توافق سیاسی است و بنابراین به لحاظ حقوقی الزام آور نیست.
ریچارد گلدبرگ، کارشناس ارشد «بنیاد دفاع از دموکراسی» نیز استدلال مشابهی دارد. گلدبرگ میگوید در قطعنامه ۲۲۳۱ آمریکا به عنوان دولت مشارکت کننده در برجام تعریف شده و در این قطعنامه ماده و بندی در جهت مشروط کردن نحوه و چگونگی تغییر این تعریف ارائه نشده است. بنا به ادعای این کارشناس آمریکایی، مشارکت اولیه واشنگتن در توافق هستهای ایران، صرف نظر از اقدامات بعدی این کشور، حق توسل به مکانیسم ماشه را برای آن قائل میشود. به ادعای گلدبرگ، شاید آمریکا مشارکت خود در برجام را به عنوان یک توافق سیاسی پایان داده باشد، اما حتی پس از خروج از برجام، در حمایت از اجرای کامل قطعنامه مذکور تردیدی نداشته است.
قطعنامه ۲۲۳۱ چه میگوید؟
تیم مذاکره کننده ایران در ۲۳ تیرماه ۱۳۹۴ پس از ۱۲ سال گفتگو با اعضای گروه ۱+۵ «طرح جامع اقدام مشترک» را منعقد کردند. این توافق ۵ روز بعد در شورای امنیت به رای گذاشته شد و پس از تصویب تبدیل به قطعنامه ۲۲۳۱ شد. تصویب این قطعنامه با لغو ۶ قطعنامه قبلی مربوط به برنامه هستهای ایران همراه شد. طبق بند پنجم از پیوست ب قطعنامه ۲۲۳۱، پنج سال پس از روز قبول توافق (adoption day) یا تاریخی که آژانس گزارش تایید از برنامه هستهای ایران را ارائه میکند، تحریمها علیه عرضه، فروش و نگهداری تسلیحات نظامی رفع میشود و نگهداری، فروش و انتقال تسلیحات مشروح در این بند از سوی ایران بلامانع خواهد بود.
تعریف «روز قبول توافق» در ماده ۶ پیوست ۵ برجام، ۹۰ روز پس از تأیید برجام از سوی شورای امنیت سازمان ملل توسط قطعنامه ۲۲۳۱ بیان میشود. با این حساب، آخرین مهلت اجرای تحریمهای تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی ایران طبق قطعنامه ۲۲۳۱، ۲۷ مهرماه ۱۳۹۹ (۱۸ اکتبر ۲۰۲۰) خواهد بود.
اسنپ بک، سازوکاری برای از سرگیری تحریمها
سازوکار موسوم به «مکانیسم ماشه» در چارچوب فرایند حل اختلاف برجام قابل تعریف است. مکانیسم ماشه به مکانیسم بندهای ۳۶ و ۳۷ برجام اطلاق میشود که در نهایت میتواند به ابطال قطعنامه ۲۲۳۱ و بازگشت قطعنامههای ضدایرانی پیشین سازمان ملل علیه ایران منجر شود. مهمترین قطعنامههای مزبور، قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت است.
کافی است یکی از سه کشور آمریکا، فرانسه یا انگلیس این قطعنامه را وتو کنند و این قطعنامه طی ۳۰ روز به تصویب نرسد، آنگاه به شکل خودکار، تمامی تحریمها علیه ایران به کار میافتد. این روند ذیل بند ۳۶ و ۳۷ برجام اینگونه تعریف شده: هر یک از طرفهای برجام میتوانند در صورتی که طرف مقابل به تعهدات خود عمل نکرد، موضوع را در کمیته حل اختلاف مطرح کنند.
این کمیته ۱۵ روز فرصت حل اختلاف را دارد و اگر به نتیجه نرسد با ورود وزیران امور خارجه ۱۵ روز دیگر زمان وجود خواهد داشت. البته در اینجا امکان افزایش زمان رسیدگی نیز لحاظ شده است. همزمان امکان طرح شکایت در شورای مشاوران وجود دارد و آنها باید تا ۱۵ روز بعد نظر غیر الزام آور خود را ارائه کنند. چنانچه اختلافات در ۳۰ روز حل نشود؛ گام سوم، فرصت پنج روزه برای کمیته مشترک است که با کمک شورای مشاوران راهحلی بیابد.
اما اگر همچنان اختلافات پابرجا باشد، طرفین میتوانند تعهدات خود را به طور کامل یا گام به گام متوقف کنند و موضوع را با ۱۵ عضو شورای امنیت در میان بگذارند. پس از این مراحل، اگر شورای امنیت در مدت یک ماه قطعنامهای صادر نکند، مکانیسم ماشه به کار میافتد و تحریمها به طور خودکار بازمیگردند.
رد پیش نویس قطعنامه تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت به گواه رسانهها و مقامات غربی تعبیری جز انزوای بارز دولت ترامپ در عرصه بین الملل ندارد. اروپاییها اگرچه نگرانیهای خود از لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران را بارها به زبان آروده، اما با توجه به مخالفت از قبل پیش بینی شده روسیه و چین با این قطعنامه ترجیح دادند تعهد خود برای حفظ برجام و جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای را مطرح و از همراهی با متحدان آمریکایی خود خودداری کنند.
معادل دیپلماتیک رای ممتنع این است که ما مخالف هستیم، اما طالب کشمکش نیستیم. اروپاییها در نامهای به رئیس شورای امنیت سازمان ملل به صراحت اعلام کردند که هر تصمیمی تحت فعال سازی مکانیسم ماشه فاقد وجه قانونی است. رد صریح ابتکار عمل ایالات متحده از سوی متحدان سرسخت غربی آن بسیار شوکه آور بود و اروپا را به همسویی نزدیکتر با روسیه و چین سوق داد.
آمریکا اما کماکان از این روزن تلاش میکند تا آخرین امیدها برای حفظ برجام را به سراب تبدیل کند. مکانیسم ماشه آمریکا در حال حاضر به در بسته مخالفت حداکثری اعضا شورای امنیت خورده است. از سویی شورای امنیت اکنون در بزنگاهی تاریخی قرار دارد و برای اثبات شایستگی خود به عنوان نماینده جامعه جهانی، چارهای جز ایستادن در مقابل یکجانبه گرایی دولت ترامپ ندارد.
عیان است که آمریکا با خوانش نادرست خود از برجام تحقق هدفی بزرگتر را در سر میپروراند. وزیر خارجه آمریکا تلاش میکند تا عذر و بهانهای قانونی دست پا کرده تا با اتکا به آن واشنگتن را طرف برجام جا زند، تا با ذینفع شدن از آن، خواست نامشروع خود را عملی کند. در استدلال حقوقی دولتمردان آمریکا به جای عضویت از واژه مشارکت (participation) استفاده میشود تا پشت پا زدن رئیس جمهورِ دلالمسلک خود به برجام توجیه شود. دولت آمریکا از همان ابتدا با اشراف به این مسئله که درخواست تمدید تحریمهای تسلیحاتی با مخالفت روسیه و چین همراه میشود، دسیسه دیگری را نیز در سر داشت؛ دسیسهای که به اعتقاد دیپلماتهای غربی راهبرد جدید پمپئو و ترامپ برای بازگشت گزینشی به برجام است تا خواستههای خود را پیش ببرند.
به رغم شکست سنگین در شورای امنیت، دولت ترامپ، اما با اقدامات پر سر و صدا و به راه انداختن هیاهوی سیاسی در روزهای مانده به انتخابات تلاش میکند تا قوانین این بازی سیاسی را به هر قیمتی به نفع خود تغییر دهد.
تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران بواقع آخرین ستون باقی مانده از برجام را نیز از هم میپاشد، شاید به همین دلیل باشد که متحدان اروپایی واشنگتن که در حد حرف بارها نشان داده که حاضر به نابودی برجام نیستند، تمایلی به همراهی آمریکا در این قمار سیاسی ندارند.