طرح فروش اوراق سلف نفتی ، با اماواگرهای زیادی روبهروست و هرچند به نظر میرسد با پیگیری قوای مقننه و قضائیه، متوقفشده است، اما حتی احتمال اجرای آن نگرانکننده است. رئیسجمهور محترم، در دفاع از این طرح چنین گفتهاند: « دولت این طرح را به جلسه سران قوا هم برده و کلیت آن را به تصویب رسانده و بعد از مراحل نهایی مصوبه، دولت آییننامههای اجرایی را خواهد نوشت و حتماً در زندگی مردم تأثیرگذار خواهد بود. کاری که هفتهها و ماهها دولت زحمت کشیده و دو قوه دیگر هم زحمت کشیدهاند، یک سری افراد پیدا میشود که من نمیدانم مبانیشان برای اینکه مردم را دلسرد کنند چیست؟ میگویند ممکن است طرح دولت، زحمتی را برای پرداخت در دولت بعد ایجاد کند و دولت میخواهد فشار را از خودش بردارد و به دولت بعد تحمیل کند؛ این یک حرف کاملاً بیاساس و دروغ است…ما هر هفته داریم طرحها را افتتاح میکنیم. کسی بیاید بگوید این به نفع دولت بعدی میشود. چقدر کودکانه است این حرف. باید به نفع دولت بعد بشود. مگر دولتی بعدی خارجی است؟!
اخبار سیاسی- دولت بعدی از آن این ملت است. چه فرقی میکند کدام دولت؟ این دولت و آن دولت ندارد… بحث این دولت و آن دولت، یکی از حرفهای زشت، بیمنطق و کودکانه است. این دولت و آن دولت ندارد؛ همه یکی هستیم. ما کشور را در چارچوب قانون اداره میکنیم. اگر پولی خرج میکنیم در چارچوب بودجهای است که مجلس تصویب کرده است. سال آینده هم همینطور خواهد بود.» دراینباره گفتنیهایی هست:
یک. طرح فروش اوراق سلف نفتی، پیشفروش بین ۱۵۰ تا ۲۲۰ میلیون بشکه معادل روزانه ۴۰۰ تا ۶۰۰ هزار بشکه با قیمت ۴۰ دلاری و دلار ۱۸ هزارتومانی است که درآمد ۱۰۸ تا ۱۵۸ هزار میلیارد تومانی برای دولت ایجاد خواهد کرد. بر اساس وعده رئیسجمهور، در صورت کاهش قیمت نفت، این اوراق، سودی تضمینشده در حد سود بانکی دارد و درصورتیکه قیمت نفت یا دلار افزایش یابد، منافع حاصل از آن متعلق به خریداران است.
در حقیقت پیشفروش نفت، طرح پیشنهادی دولت برای تأمین مالی به قیمت فروبردن دولت بعد در بدهی و حجم عظیم تعهدات است. اگر نفتی هست فروخته شود و در بودجه دولت مصرف شود، اما اگر نفتی برای فروش نیست یا هست ولی نمیتوان فروخت، پیشفروش آنچه منطقی میتواند داشته باشد؟ پیشفروش نفت، غیر از جبران موقت کسری بودجه دولت، چه هدفی بهجز بدهکار نمودن دولت بعد دارد؟ آیا مردمی که نفت پیشفروش شده خریداری میکنند، میتوانند نفت صادر کنند؟
دو. رویدادهای پسین در تجربههای قبلی در مدیریت بازار و نقدینگی در حوزه سکه به ایجاد بیاعتمادی عمیق در بین مردم منجر شده است و این بار آزمودن این تجربه در ابعادی صدها برابر تجارب قبلی، بدون ملاحظات و برنامهریزیهای لازم برای ایفای تعهدات قطعا غیرقابلقبول است. اگر هدف تأمین مالی، ایجاد این حجم از بدهی به معنی مصرف امروز منابع زیرزمینی باشد، این به معنای محرومسازی بودجه کشور در سال ۱۴۰۰ از درآمدهای نفتی است که میتواند به یک فاجعه در کسری بودجه و آثار تبعی آن ازجمله تورم بینجامد.
سه. از سوی دیگر، دولت میتواند کسری بودجه خود را عملا از محل فروش سهام در بورس تأمین مالی کند. این در حالی است که پیشفروش نفت به مردم میتواند تعادلهای اقتصادی را دچار چالش اساسی نماید. تضمین سود بانکی برای این اوراق در کنار امکان کسب بازده معادل قیمت دلار به دلیل ماهیت ارزی بودن قراردادهای سلف نفتی، سبب چرخش سرمایه از بخشهای صنعتی، تولیدی و بازار سرمایه بهسوی خرید این اوراق خواهد شد که قطعا در تضاد با رویکردهای کلان کشور و در خلاف جهت جهش تولید است.
چهار. بازار جهانی نفت کاملا بیثبات است و از متغیرهایی تأثیر میپذیرد که عموما قابل پیشبینی نیستند یا کنترلشان در اختیار کشورهای متخاصم با ماست. نمونهای از شکنندگی در بازار نفت در سال جاری رخ داد که حتی قیمت هر بشکه نفت، به دلیل کاهش ارزش آن به پایینتر از هزینه نگهداری، منفی شد. دولت باید مشخص کند که در صورت وقوع چنین مواردی، ریسک ناشی از سقوط ارزش سرمایههای مردم را چگونه مدیریت میکند.
پنج. و اما نکته پایانی که مهمترین است: در سخنان رئیسجمهور پیرامون اوراق سلف نفتی، دو خطای جدی وجود دارد.
الف- آقای روحانی از تلاش زیاد دولت و افتتاح طرحهای بزرگ بهصورت هفتگی خبر دادهاند که البته از میزان انتظارات بسیار کمتر است. دولت زمانی وعده داد که از روز اجرای برجام، کلیه تحریمها بالمره لغو میشوند، اما بعدها که برجام بیخاصیت ماند، تلاش کرد مردم را راضی کند که این توافق، قرار بوده سایه جنگ را دور کند. اینجا هم همان مسئله است؛ دولتی که قرار بود آنقدر به مردم درآمد سرشار برساند که به یارانه نیاز نداشته باشند، امروز به آینده فروشی افتاده است.
ب- نکته کلیدی سخنان رئیسجمهور این جمله است: «این دولت و آن دولت نداریم». جناب رئیسجمهور! این سخن بسیار دقیقی است که متأسفانه حضرتعالی بسیار دیر متوجه شدهاید. آن زمان که با پوزخند سه بار قسم جلاله یادکردید که سالهای ۸۴ تا ۹۲ تکرار نمیشود، این دولت و آن دولت داشتیم، زمانی که شما و وزرایتان، بسیاری از ایدهها و طرحهای دولت قبل را به باد تمسخر میگرفتید و نهتنها در داخل، بلکه در محافل و مجامع بیگانه با دولت قبل مرزبندی میکردید، این دولت و آن دولت داشتیم، اما حالا که به آینده فروشی و بدهکار کردن دولت بعد از خود افتادهاید، این دولت و آن دولت نداریم؟!