رقص دموکرات‌ها با جنازه برجام
جیک سولیوان، مشاور جو بایدن و یکی از اعضای تیم وزارت خارجه آمریکا در سلسله مذاکرات هسته‌ای منتهی به برجام ، در مصاحبه با اندیشکده «هادسون» به نکات قابل تاملی اشاره کرده است: «خروج دونالد ترامپ از توافق هسته‌ای، هم به طرفداران و هم به مخالفان این اقدام یک نکته اساسی را اثبات کرد. تحریم‌های یکجانبه ترامپ  فشار شدیدی بر ایران اعمال کرده اما به‌رغم تاثیری که این تحریم‌ها داشته‌اند، نتوانسته‌اند نتیجه مطلوب ترامپ را در برداشته باشند».
 
اخبار سیاسی- اما نقطه اوج اظهارات سولیوان جایی است که وی نقشه راه دولت بایدن (در صورت پیروزی در انتخابات) را تشریح می‌کند: «در حقیقت دولت دموکرات  باید بلافاصله پس از بازگشت به برجام روند مذاکره درباره توافقنامه بعدی را آغاز کند. توافقنامه بعدی باید زمانبندی محدودیت‌های موسوم به بند «غروب آفتاب» را تمدید کند. همچنین باید تلاش شود عناصر دیگری را هم در توافق تقویت کنیم».
 
جمع‌بندی و تحلیل اظهارات سولیوان، در حقیقت نقشه راه دولت بایدن در مواجهه با برجام را به ما نشان خواهد داد. سولیوان، مانند دیگر استراتژیست‌های حوزه سیاست خارجی حزب دموکرات مانند «ویلیام برنز» و «ایلان گلدنبرگ» در وهله اول معتقد است واشنگتن باید استراتژی فشار حداکثری بر ایران را حفظ کند ـ حتی اگر بایدن در ظاهر اعلام کند به توافق هسته‌ای با ایران بازخواهد گشت ـ به عبارت بهتر، بازگشت  دموکرات‌ها ( بازگشت مشروط به برجام) به گونه‌ای خواهد بود که در عمل، هیچ گونه تحریمی علیه ایران تعلیق نشود. آنها معتقدند اگر تعلیق  تحریم‌های ایران، حتی به صورت حداقلی صورت گیرد، آنها در تحمیل توافق جدید خود به کشورمان ناکام خواهند بود. 
 
نکته دیگری که در اظهارات سولیوان مشهود است، تاکید ویژه دموکرات‌ها بر حذف بند موسوم به «غروب آفتاب» است. به عبارت بهتر، حداقلی‌ترین و اصلی‌ترین پیش‌شرط بازگشت دموکرات‌ها به توافق هسته‌ای، دائمی کردن محدودیت‌های ایران در برجام است! البته تاکید می‌شود این حداقلی‌ترین محدودیت مدنظر دموکرات‌هاست  و در ادامه، آنها روی محدودیت‌های دفاعی، منطقه‌ای و موشکی کشورمان نیز اصرار می‌ورزند. به عبارت بهتر، سولیوان به عنوان یکی از کسانی که در جریان ریز مذاکرات برجام بوده و در پشت میز مقابل تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای کشورمان نشسته است، رسما زیر امضای خود زده و بند مهم غروب آفتاب و پذیرش پایان محدودیت‌های هسته‌ای ایران پس از سال 2025 میلادی را غیرممکن تلقی می‌کند. سولیوان عطش دموکرات‌ها برای تحمیل توافق جدید به ایران (توافق جایگزین برجام) را کتمان نمی‌کند و عملا از ترامپ بابت اعمال فشارهای حداکثری و غیرقانونی علیه کشورمان تقدیر می‌کند؛ این است چهره واقعی دموکرات‌های صلح‌طلب! 
 
تنها تفاوت سولیوان و دیگر اعضای حزب دموکرات با جمهوری‌خواهانی مانند ترامپ، این است که آنها به صورت شفاف و عریان، سخنی از «ابطال رسمی برجام» به میان نمی‌آورند. سولیوان در مصاحبه اخیر خود تاکید دارد «عناصر دیگر» نیز باید در توافق جدید مدنظر قرار گیرد! منظور وی از «عناصر دیگر» کاملا مشخص است! او اشاره به توان بالای دفاعی ایران و قدرت منطقه‌ای کشورمان دارد که راهبردهای منطقه‌ای و حتی فرامنطقه‌ای واشنگتن را به چالش کشیده است. سولیوان و همراهانش حتی جسارت ترامپ را ندارند که صراحتا از این «عناصر دیگر» نام ببرند! 
 
فرمول رفتار دموکرات‌ها در قبال برجام اصلا پیچیده نیست! آنها توافق هسته‌ای را تمام‌شده تلقی می‌کنند و «بازگشت مشروط به برجام مرده» را نیز به‌مثابه پیش‌شرطی تشریفاتی می‌دانند که بتوانند از آن طریق، توافق بدتری را برکشورمان تحمیل کنند. دموکرات‌ها حاضر هستند برای رسیدن به یک «توافق محدود‌کننده همه‌جانبه»، بر سر جنازه برجام برقصند و از احیای آن سخن به میان آورند! سوال اصلی اینجاست: اگر سولیوان واقعا به توافق هسته‌ای پایبند است، چرا به جای محکوم کردن وضع تحریم‌های یکجانبه ترامپ علیه کشورمان، از آنها به عنوان نوعی «اهرم فشار» علیه ایران در دولت
بایدن یاد می‌کند؟ چرا سولیوان از ابطال بند غروب آفتاب سخن می‌گوید و تلاش دموکرات‌ها برای انعقاد توافق جدید با ایران را اجتناب‌ناپذیر می‌داند؟!
امیدواریم مسؤولان دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان، این بار  پیام واقعی اظهارات «سولیوان دموکرات» را دریافته باشند. بدون شک قرار نیست برجام با تنفس مصنوعی دموکرات‌های خطرناک و مدعی احیا شود. باید از اکنون، بازی دموکرات‌ها با جنازه برجام و نقشه‌های شوم آنها برای تحمیل توافقی بدتر علیه کشورمان را رصد کرد. نقشه راه دموکرات‌ها در قبال ایران و برجام مدت‌هاست مشخص شده است. بی‌دلیل نیست که وقتی در رقابت‌های درون‌حزبی دموکرات‌ها، مجریان برنامه‌های تلویزیونی از جو بایدن درباره توافق هسته‌ای با ایران می‌پرسیدند، وی صرفا به محکوم کردن اقدام ترامپ در خروج از برجام (آن هم به‌مثابه یک حربه انتخاباتی) اکتفا می‌کرد.