جهان بعد ازکرونا هرگز نمیتواند همانند قبل باشد. در بسیاری از نقاط جهان مرزها بسته شده است؛ فرودگاهها، هتلها، ساختارها و نهادهای آموزشی، فرهنگی و ورزشی در حالت تعلیق قرار گرفتهاند. زنجیره روابط انسانی پاره شده و بسیاری از آداب و رسوم اجتماعی در حال دگرگون شدن است. هزاران شغل خدماتی و کسبوکارهای کوچک با آیندهای هولناک مواجه شدهاند.
پرسش قابل طرح در این شرایط این است: با توجه به آنکه در یکی دو قرن اخیر اپیدمیهای جهانی پیامدهای عمده و تحولات چشمگیری بر جامعه بشری داشتهاند، آیا ویروس کرونا، اپیدمی جهانی دیگری همچون طاعون سیاه در قرن چهاردهم میلادی است که بر اروپای قرون وسطا مستولی شد و آن را به سوی رنسانس و عصر بهاصطلاح نوزایی و روشنگری سوق داد؟! آیا تحول تاریخی جدیدی در راه است؟ یک فرضیه مهم و جدی که در این رابطه قابل طرح و شواهد مؤید آن است، فرضیه تبدیل شدن دهکده جهانی به جهان هوشمند است.
* افتتاحیه کرونایی جهان هوشمند
در طول 5 دهه اخیر، تحولات شگرفی در حوزه فناوریهای اطلاعاتی، بیوتکنولوژی و هوش مصنوعی به وجود آمده که آبستن تحولات عظیمی برای حیات بشر خواهد بود. «نوح هراری» در کتاب «انسان خردمند» در بخش پایانی کتاب خود درباره فرجام انسان خردمند مینویسد: جایگزینی انتخاب طبیعی با طراحی هوشمندانه از 3 طریق در زمان حاضر در حال انجام است، مهندسی بیولوژیک، مهندسی سایبورگ و مهندسی حیات مصنوعی (غیرطبیعی).
در عرصه مهندسی بیولوژیک، شکستن قوانین انتخاب طبیعی آغاز شده است و در آزمایشگاههای سراسر دنیا، دانشمندان بدون توجه به ویژگیهای اولیه موجودات زنده و مصون از هر مجازاتی، با مهندسی موجودات زنده، قوانین انتخاب طبیعی را نقض میکنند و حتی ممکن است این آزمایشها تا آنجا پیش روند که قانون «انتخاب طبیعی» داروین به دست بشر، به نوعی قانون «انتخاب مصنوعی» دگردیسی یابد و با مهندسی سایبورگ، اندامسازی انسان یا کپیبرداری از او تا حد نامشخصی پیش برود. شاید ویروس کرونا با نام علمی «2019- ان کو» پارازیت فناورانه در عرصه بیولوژی باشد!
و شاید کرونا همان سناریوی جهانی است برای این فروپاشی و به نمایش گذاشتن جهان جدید هوشمند و مجازی به کارگردانی آمریکا و بازیگری طبقه جدید سرمایهداری، متشکل از شرکتهایی چون مایکروسافت، اپل، فیسبوک، آمازون و...!؟
* پوستاندازی نظام سرمایهداری!
سالهاست نظریهپردازان روابط بینالملل به این نتیجه رسیدهاند که پایههای نئولیبرالیسم و سیستم سرمایهداری بیشتر از هر زمان دیگری در حال به نمایش گذاشتن ضعف و ناتوانی خود در سطح حکمرانی جهانی است. شاید خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی برای اتحاد بیشتر با دنیای انگلیسی زبان، یا خروج آمریکا توسط ترامپ از پیمانهای بینالمللی همچون پیمان اقلیمی پاریس، شورای حقوق بشر سازمان ملل، برجام و نیز افزایش تعرفههای آمریکا بر صنایع و کالاهای وارداتی از اروپا و چین و نیز دستور ساخت دیوار مرزی با مکزیک، همگی مؤید این مطلب است که سران آمریکا چند سالی است به این جمعبندی رسیدهاند که حکمرانی جهانی آمریکا به سبک و سیاق چند دهه اخیر دیگر جوابگوی نیازهای سیستم سرمایهداری نیست و نظم فعلی و همکاریهای بینالمللی بیشتر از آنکه سوددهی داشته باشد، در حال زیاندهی است. بنابراین بهتر است هر چه زودتر جهان به سمت نظم جدیدی سوق پیدا کند که در آینده باز هم نظام سرمایهداری به رهبری آمریکا بر جهان حکمرانی کند!
شواهد زیر میتواند مؤید این مطلب باشد که نظام سرمایهداری در حال پوستاندازی جدیدی است:
1- تجارت مبتنی بر فناوری اطلاعات از سال ۱۹۹۱ به صورت جدی در چرخه سرمایهگذاری و رشد اقتصادی کشورها وارد و زمینهساز هزاران هزار کسبوکار جدید شده است؛ اکنون در بحبوحه جهانی شدن کرونا و تعطیلی مشاغل و کسبوکارهای مختلف، پرونده استخدام شرکتهایی همچون آمازون است که باز و پرشمار شده است!
2- بنیاد بشردوستانه بیل گیتس در آغاز به دست بیل گیتس در سال ۲۰۰۰ میلادی با سرمایه ۱۰۶ میلیون دلار بنیانگذاری شد. در طول 2 سال کار این انستیتو، سرمایه آن به ۲ میلیارد دلار افزایش یافت و اکنون در سال 2020 با شیوع و گسترش جهانی ویروس کرونا، بنیاد بیل و ملیندا گیتس، قدرتمندترین بنیاد خیریه خانوادگی در جهان، و 2 موسسه بزرگ خیریه دیگر، ۱۲۵ میلیون دلار را به منظور کمک به تسریع روند یافتن درمانی برای ویروس کرونا تخصیص دادهاند. آیا پشت پرده نمایش غیرانسانی گسترش کرونا در جهان، قهرمانسازی از رهبران آینده جهان همچون بیل گیتس است؟
3- اکنون طبقه سرمایهداری متشکل از غولهای حوزه آیتی، با در دست داشتن نرمافزارها، الگوریتمها و تمام دستاوردهای جدید فوق پیشرفته اقتصادی و علمی، بهرهکشی را پیچیدهتر و محقتر جلوه میدهند. آنها اکنون میتوانند شیوه زندگی و چگونگی الگوهای راه رفتن، کالریسوزی، نحوه زندگی، رابطه جنسی، هنر، اقتصاد توسعه، حکومتمداری، ترس، عشق، امید و خلاصه! هر آنچه را در قالب مفهوم زندگی معنا دارد، به ما دیکته کنند.
4- یا آنجا که پوتین سال 2017 در دیدار با دانشجویان کشورش میگوید: حکمرانی جهان از آن کسی است که در زمینه هوش مصنوعی پیشتاز باشد؛ چرا که در آینده هوش مصنوعی تعیینکننده قدرت برتر جهان است.
همگی این موارد مؤید آن است که زمینهسازیها برای جهان جدید در حال رخ دادن است. بنابراین بیراه نیست که جهان و نظم جدیدی به رهبری افراد جدیدی در انتظار بشر آینده است. بنابراین این احتمال وجود دارد که براستی کرونا سناریویی تراژدیک و غیرانسانی، برای زمینهسازی پوستاندازی نظام سرمایهداری است! و شیوع کرونا، نوعی افتتاحیه رسمی و اجباری، برای انتقال مردم جهان به برشی دیگر از نظام سرمایهداری یعنی دهکده مجازی به رهبری افرادی چون بیل گیتس باشد!