شرایط جدیدی که پیش آمده زندگی عبادی جدیدی را اقتضا میکند. مردم ما عادت داشتهاند تا پیش از این به صورت جمعی در معابد و مساجد و حرمها مناسک دینی خود را انجام دهند و همین امر باعث میشود تا مردم با شرایط جدید سازگار شوند و بر آن مسلط شوند، کمی زمان ببرد. ما نباید این نکته را فراموش کنیم که بنده خدا باید در هر شرایطی بندگی خودش را حفظ کند، اگر عبادات به صورت جمعی محقق شد، جمعی، اگر نشد، به صورت فردی. با این اوصاف من معتقدم بتدریج مردم زندگی عبادی متناسب با این اوضاع را برای خود فراهم میکنند.
بعضی امور به صورت فردی قابل اجراست که به خودی خود احساسات و شور مذهبی انسان را زنده نگه میدارد و گرمتر میکند. برای نمونه کارهایی که میتوانیم در نیمهشعبان به صورت فردی انجام دهیم میتوان به نماز امام زمان(عج) و خواندن زیارت آلیس اشاره کرد. فراموش نکنیم نماز حضرت حجت(عج) که در مفاتیحالجنان آمده است در برآورده شدن حاجات بسیار مجرب است.
اما بسیاری از کارها هم هست که میتوانیم به صورت جمعی انجام دهیم و شور و حال مذهبی را در شرایط محدود امروز حفظ کنیم. مثلا با ابزارهای مختلف در خانه به بچهها طعم عید بودن را بچشانیم و به آنها عیدی بدهیم، فضا را شادتر کنیم، یک قرار معنوی خاص بگذاریم و همه در یک ساعت مشخص در آن قرار معنوی خاص، کار مشترکی را انجام بدهیم، مانند کار خوبی که سازمان تبلیغات اسلامی پیشنهاد داده که همه ساعت 9 شب نیمهشعبان در پشتبامهای خود دعای سلامتی امام زمان بخوانند و شعار«یااباصالح المهدی ادرکنی» بدهند یا با چراغ قوه موبایلهای خود به گونهای فضا را نورافشانی کنند. یا شبیه آنچه در سوم شعبان انجام شد، گروههای سرودی بدون هیچ تجمع جمعیتی در خیابانها سرود بخوانند، یا اینکه مساجد از بلندگوهای خود توسلات به امام زمان را پخش کنند. همه اینها ایدههایی است که با انجام آن میشود شور مذهبی را به صورت جمعی و گروهی حفظ کرد.
اما درباره موضوع استغاثه هم در شرایط فعلی دنیا که نوعی استیصال و خلأ روحی به وجود آمده، باید گفت پر کردن این خلأ از نقطه قوتهای ادیان است و نقطه قوت دین اسلام به صورت خاص و نقطه قوت شیعه به صورت اخص. دنیا اکنون به یک استیصالی رسیده است. همه اقدامات بهداشتی و پزشکی سر جای خودش اما دنیا امروز نیازمند آرامش روحی است. این اعتقاد که ورای اسباب عادی و مادی اسباب دیگری هم کارساز است و اسباب امور منحصر به اسباب مادی نیست، موجب تقویت روحی انسان میشود. این اعتقاد در شیعه بسیار پررنگ تر است، چرا که نهتنها دعاها و توسلات ما بسیار بیشتر و عمیقتر از سایر مذاهب و ادیان است، بلکه ما معتقد به موعود و منجیای هستیم که هماکنون زنده است و در میان ما است. ادیان دیگر هم معتقد به منجی هستند اما منجی در نزد آنان کسی است که در آخرالزمان به دنیا میآید اما شیعه معتقد به زنده و حی بودن موعود و منجی و حضور او در میان ما است. امام زمان مثل پدر مهربانی است که در خانه حاضر است و نسبت به خانواده خود بیتفاوت نیست. خود حضرت فرمودهاند ما نسبت به شما «غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم» هستیم، یعنی ما به شما بیتفاوت نیستیم، یاد شما را فراموش نمیکنیم. این نگاه است که به شیعه قدرت داده است. این بدین معنا نیست که ما بلا نمیبینیم، خیر! خود اهل بیت بیشترین بلاها را دیدند اما نمیبریدند، خسته و افسرده و مأیوس نمیشدند. این نگاه شیعیان را هم قدرتمند و با امید و بانشاط نگه میدارد. همین نگاه بود که ما را در جنگ سرپا نگه داشت که توانستیم پیروز آن میدان بشویم. انشاءالله با همین نگاه در این میدان تازه هم پیروز خواهیم شد.
حجت الاسلام مسعود عالی