«مارتین ریوِرز» در یادداشتی در ارتباط با سقوط هواپیمایی اوکراین در ایران به ابعاد این حادثه پرداخته است.
اخبار سیاسی- این یادداشت را خبرگزاری گاردین انگلیس منتشر کرده است.
نویسنده در این یادداشت اظهار میدارد که بر اساس تجارب پیشین خود از جمله در جریان حادثه مشابه در ساقط شدن هواپیمای مالزیایی در شرق اوکراین در سال ۲۰۱۴، نکاتی قابل توجه به نظر میرسد.
در این یادداشت، نویسنده میگوید: بررسیها نشان میدهد، پیش از حادثهای که برای هواپیمای اوکراینی در ایران رخ داد، اقدام آمریکا در ترور فرمانده ارشد نظامی ایران در فرودگاه بغداد نوعی اقدام تحریک کننده تنش در منطقه بود که به تقابل بیشتر دو طرف منجر شد.
نویسنده در ادامه یادداشت به واکنش متقابل ایران در برابر اقدام تروریستی اخیر آمریکا اشاره کرده و گفته است در عین حال هیچکس از پاسخ متقابل آمریکا در برابر پاسخ موشکی ایران با خبر نبوده است و در این شرایط سطح آمادگی ایران در حداکثر خود قرار داشته است.
به گفته نویسنده، با وجود اطلاع از شرایط منطقه، اما هیچکدام از خطوط هوایی هیچ هشداری از سازمان ایکائو درباره منطقه دریافت نکرده بودند.
در این یادداشت همچنین یک سوال مهم مطرح شده و آن اینکه چرا در این شرایط پر خطر در منطقه در حالی که برخی خطوط هوایی پروازهای خود را از منطقه به مسیرهای کم خطرتری انتقال داده بودند، اما چرا خطوط هوایی بینالمللی اوکراین مسیر پروازی خود را در این منطقه لغو نکرده بودند؟
سوال دیگری که در این ارتباط مطرح شده اینکه چرا دیگر نهادهای مربوطه از جمله سازمان ایکائو یا آژانس ایمنی هوانوردی اتحادیه اروپا یا انجمن حمل و نقل هوایی بینالمللی درباره پرواز در منطقه هشدار نداده و چرا دیگر کشورهای از جمله ایران و یا آمریکا درباره خطرات احتمالی هشدار نداده بودند؟
در ادامه یادداشت، آمده است که اگرچه ایران در ارتباط با ساقط شدن هواپیمای اوکراینی مسئول است، اما این اتهامات تنها مربوط ساقط کننده کننده هواپیما نیست، بلکه کسانی که در این شرایط خطرناک نیز ادامه فعالیت دادهاند نیز مسئول خواهند بود.
مارتین ریوِرز در یادداشت خود به وعده شش سال پیش صنایع هوایی جهانی برای اصلاح برخی قوانین جهت حفاظت از جان مسافران و شهروندان در مناطق پرتنش اشاره کرد که در زمان سقوط هواپیمای مالزیایی در شرق اوکراین اعلام شد و کشورهای غربی به دلیل قابلیتهای امنیتی و اطلاعاتی و برخی نهادهای دموکراتیک توانایی اصلاح و دنبال کردن این مسیر را داشتند، اما تا کنون چنین اصلاحاتی نیز انجام نشده است، اگرچه به گفته نویسنده انجام این اصلاحات نیز به دلیل برخی موانع حاکمیتی در کشورهای مختلف با دشواریهای زیادی روبرو است.
نویسنده در انتهای یادداشت خود بار دیگر به ضرورت اقدامات اساسی و مشترک از سوی جامعه جهانی برای تنظیم قوانین و نظارتهای دقیقتر بر صنعت هوایی اشاره کرده و در عین حال هشدار داده که همان طور که در زمان سقوط هواپیمای مالزیایی هشدارهایی داده شد که به آن توجه نگردید، بار دیگر این هشدارها را تکرار و خواستار اقدام جدی برای تکرار این گونه فجایع است.