از بنزین دو نرخی تا محو رژیم صهیونیستی!

 لااقل طی همین چند دهه گذشته «تقریبا» هر بحرانی- تأکید می‌شود- هر بحرانی در منطقه بروز کرده، مستقیم یا غیرمستقیم رد پایی از رژیم صهیونیستی در آن دیده شده است. به خصوص در آن بحران‌هایی که طی 40 سال اخیر به نحوی به جمهوری اسلامی ایران ربط پیدا کرده است. از جنگ تحمیلی بگیر تا بحران داعش، تحریم‌های نفتی و ضد انسانی و... این اواخر ترور «ابوالعطا» از رهبران جنبش جهاد اسلامی فلسطین که وضعیت این منطقه را جنگی و بحرانی کرد، همه از قِبَلِ رژیم صهیونیستی است. اما چرا صهیونیست‌ها این‌گونه‌اند؟ چرا بحران می‌سازند؟ و با این رژیم چگونه باید برخورد کرد. در این‌باره گفتنی‌هایی هست:

1- ماهیت رژیم صهیونیستی«بحران» است و چنین ماهیتی طبیعی است که «بحران‌زا» باشد. برخی «ماهیت»‌ها برای ادامه بقا به «بحران» نیاز دارند، درست مثل نیاز انسان به آب، غذا و اکسیژن. چنین ماهیت‌هایی اصولا در بحران نفس می‌کشند و در بحران زیست می‌کنند. ترور اخیر یکی از رهبران جهاد اسلامی فلسطین در غزه را نگاه کنید. این چندمین تروری است که صهیونیست‌ها انجام می‌دهند؟ چند جنگ در این منطقه یا بین حزب‌الله لبنان و صهیونیست‌ها رخ داده که شروع آن با ترور یکی از رهبران یا رزمندگان مقاومت بوده است؟! چرا با وجود اینکه رژیم صهیونیستی می‌داند تقاص این ترور‌ها را به سختی خواهد داد، باز هم دست‌بردار نیست؟! راستی دقت کرده‌اید، پس از گروه‌های تروریستی و تکفیری، صهیونیست‌ها تنها گروهی در دنیا هستند که رسما اعلام می‌کنند تروریستند! غالباً کشورها اگر بخواهند فردی را ترور و حذف کنند، با استفاده از مزدور و طوری که رد پایی برجای نماند، دست به چنین جنایاتی می‌زنند اما رژیم صهیونیستی تنها رژیمی است که هم از واژه «ترور» استفاده می‌کند و هم از ‌تریبون‌های رسمی اعلام می‌کند: «ترور ابوالعطاء تصمیم همه اعضای کابینه بود.»(بنیامین نتانیاهو). رژیمی که با بحران و ترور زنده است، کم از «سرطان» ندارد. خدا بر درجات امام راحل بیفزاید. می‌فرمود اسرائیل غده بزرگ سرطانی است که باید ریشه‌کن شود.

2- پس اسرائیل باید ریشه‌کن شود. اما معنای ریشه‌کن کردن رژیم صهیونیستی چیست؟ آیا معنای آن این است که باید بر سر همه یهودیان بمب ریخت و همه را نابود کرد؟ صهیونیست‌ها همواره و طی 40 سال گذشته تلاش کرده‌اند همین مفهوم تحریف‌شده را به جهانیان القا و با مظلوم‌نمایی جنایت‌های خود را «دفاع از خود» جا بزنند. رهبر انقلاب روز گذشته در دیدار مسئولان نظام، مهمانان کنفرانس وحدت و سفرای کشورهای اسلامی پاسخ این سؤال را هم دادند: «ما طرفدار فلسطین و استقلال و نجات آن هستیم و محو اسرائیل به معنای محو مردم یهودی نیست، چرا که ما با آنها هیچ کاری نداریم همچنان که در کشور ما نیز جمعی از یهودیان در کمال امنیت زندگی می‌کنند... مردم فلسطین چه مسلمان چه مسیحی و چه یهودی که صاحبان اصلی آن سرزمین هستند باید بتوانند خودشان دولت خود را انتخاب، و بیگانه‌ها و اراذل و اوباشی مانند نتانیاهو را بیرون و کشورشان را اداره کنند که البته این اتفاق خواهد افتاد».

 3- از اولین ساعات روز گذشته قیمت بنزین در کشورمان دو نرخی شد. فعلا در این‌باره موضع‌گیری نمی‌کنیم و صرفا چون لاشخورهای سیاسی آن طرف آبی شروع به ارتباط دادن این موضوع داخلی به فلسطین کرده‌اند، به آن ‌اشاره‌ای کرده و می‌گذریم. یکی از سرخط‌های دستوری که به ارتش سایبری دشمن داده شده این است که، این موضوع را به فلسطین ارتباط دهند و بگویند ایران به جای کمک به فلسطین به مردم خود کمک کند و اگر به مقاومت فلسطین کمک نکنیم اوضاع اقتصادی‌مان بهتر می‌شود و نیازی به دو نرخی شدن قیمت بنزین نبود.

در این‌باره در همین ستون، بارها توضیحات لازم داده شده اما برای رفع این شبهه‌افکنی‌های بی‌پایان بد نیست دو مورد مهم آن را دوباره تکرار کنیم.

الف- باید توجه داشت که اولا، کمک به متحدان منطقه‌ای، به معنای صدقه دادن نیست. این کمک اتفاقا قرار است یک «اَبَرمشکل داخلی» را حل کند یا اصلا اجازه بروز آن را ندهد. مشکلی که از اقتصاد مهم‌تر است و کشورهای دنیا میلیاردها دلار خرج می‌کنند تا آن را به دست آورند و آن چیزی نیست جز «امنیت»، یعنی همان کالای نایابی که شکر خدا در ایران عزیز به وفور پیدا می‌شود اما در آمریکا با آن دبدبه و کبکبه، نه!

اساساًً مقدمه داشتن یک کشور با ثبات اقتصادی، «امنیت» است و بدون امنیت نمی‌شود به اقتصاد سر و سامان داد.

این نکته هم فراموش نشود که، وقتی در منطقه‌ای زندگی می‌کنی که یک غده سرطانی به نام اسرائیل در آن روییده و دهه‌هاست «یک روزِ بدون جنگ» ندیده، و هر روز سر و کله یک نوع تروریست تکفیری و آدمخوار در آن پیدا می‌شود، یافتن متحد و تعریف میدان جنگ در صدها کیلومتر آن‌طرف‌تر از خانه، عین «تدبیر و عقل» است. وقتی دشمن با تمام توان- تأکید می‌شود-   تمام توان و بدون هیچ ملاحظه‌ای به کشورت حمله می‌کند (سیاسی، اقتصادی و گاهی به‌صورت پراکنده، نظامی)، و رسماً اعلام می‌کند هدفش«براندازی» است، برای این مقصود بودجه در نظر می‌گیرد و برای به هم ریختن اوضاع کشورت، حتی داروی مورد نیاز کودکان بیمار را تحریم می‌کند، یعنی با «بد» دشمنی مواجهیم.

وقتی در غرب آسیا و وسط جنگل! یکی از امن‌ترین کشورهای جهان لقب می‌گیری یعنی، کشورت سیاست تأمین امنیت را به خوبی یافته است. بنابراین حمایت‌های ما از مقاومت منطقه و همین‌طور، حمایت‌های آنها از ما، سوای اینکه ریشه در اعتقادات دینی ما دارد، با دو دوتا، چهارتای عقلی و منافع ملی هم می‌خواند. بنابراین به قول رهبر انقلاب: «از ابتدای انقلاب اسلامی تا به امروز همچنان بر این موضع باقی هستیم، یعنی بدون ملاحظه و رودربایستی به فلسطین و فلسطینی‌ها کمک کرده و خواهیم کرد و این کار را وظیفه همه دنیای اسلام می‌دانیم.» (همان)

 ب- یکی از مهم‌ترین دلایل دور ماندن سایه جنگ از ایران اسلامی، وجود همین گروه‌های مقاومت است. دشمن اهل محاسبه است. اگر در محاسبات دشمن، حمله نظامی هزینه بالایی نداشته باشد، ‌تردید نداشته باشید لحظه‌ای ‌تردید نمی‌کند. وقتی محاسبات دشمن نشان می‌دهد در صورت آغاز جنگ، جنگ محدود به ایران نخواهد ماند و کل منطقه درگیر خواهد شد، عقب می‌نشیند. این یعنی همان «موازنه قدرت» که دانش‌آموخته‌های علوم سیاسی و روابط بین‌الملل آن را یکی از مهم‌ترین عوامل جلوگیری از بروز جنگ می‌دانند. در حالی که تضعیف تواناییِ یک طرف (اینجا توقف حمایت‌های ایران از محور مقاومت) یعنی به هم خوردن آن «موازنه قدرت» که می‌تواند به تنهایی باعث تشجیع دشمن و آغاز جنگی باشد که در آن دیگر اقتصاد و بنزین! اولویت اولمان نخواهد بود و نتیجه آن نیز از همان ابتدا قابل پیش‌بینی است.

4- فراموش نکنیم که بخش قابل توجهی از تحریم‌های غیرانسانی غرب، بدون ‌تردید با درخواست‌ها یا حتی فشارهای رژیم صهیونیستی علیه کشورمان اعمال شده و این ادعایی است که بالاترین مقامات صهیونیست بارها به آن اذعان کرده‌اند. حالا اگر این پیش‌فرض را بپذیریم که «منشا بسیاری از بحران‌های منطقه اسرائیل است»، طبیعتاً باید بپذیریم که راه‌حل این بحران‌ها نیز «محو اسرائیل» است. یکی از این بحران‌ها اقتصادی است که گوشه‌ای از آن به شکلی غیرانسانی دامن مردم عزیز کشور ما را هم گرفته. وقتی مدیرعامل خانه «ای بی» اعلام می‌کند، 15 کودک به دلیل تحریم پانسمان «میپلکس» فوت شدند! یعنی با تحریم‌ها و تحریم کنندگان بی‌وجدانی طرفیم. این را گفتیم تا این نکته را یادآوری کنیم که، قطع حمایت‌ها از مقاومت یعنی حذف یک عامل موثر فشار علیه چنین موجودات پلیدی.کسانی که می‌گویند «فلسطین را بی‌خیال!»، آگاهانه یا ناآگاهانه در تلاشند تیغ مقاومت را کُند و تیغ فشارها علیه ایران را که صهیونیست‌ها بزرگ‌ترین دشمن خود نامیده‌اند تیز کنند. همین دیروز خبر رسید، مقاومت فلسطین با 50 ساعت شلیک مداوم به سرزمین‌های ‌اشغالی، این رژیم را وادار به توقف فشارها و ترورها کرد! این هم یعنی...

اگر به دنبال کاستن از فشارها هستیم، یکی از راه‌های اصلی آن افزایش فشار به «منشأ فشار» است، «نه منشأ مقاومت»، که یار و هم‌پیمان ماست و از این ائتلاف راهبردی که دستور الهی نیز هست، هر دو سوی ائتلاف سود می‌برند و دست دشمن را از دست‌درازی کوتاه می‌کنند.

 

جعفر بلوری